-لطفا برای شروع کمی از خودتان بگویید بنده انسیه حسینی زاده هستم، تقریبا ۳۸ ساله ام و در شهر لار به دنیا آمده ام و در همینجا هم زندگی میکنم….
-لطفا برای شروع کمی از خودتان بگویید
بنده انسیه حسینی زاده هستم، تقریبا ۳۸ ساله ام و در شهر لار به دنیا آمده ام و در همینجا هم زندگی میکنم. به دلیل علاقه زیاد من به عکاسی و کلا هنرهای تجسمی در هنرستان، رشته گرافیک را برای تحصیل انتخاب کرده و حدودا ۲۵ سال است که در این رشته فعالیت دارم و به مدت ۱۵ سال بعنوان دبیرگرافیک مشغول به تدریس می باشم. تقریبا به مدت ۶ سال است که عکاسی را بصورت حرفه ای دنبال میکنم و بعنوان یک عکاس حرفه ای چیزهای زیادی که برای گرفتن یک عکس خوب نیاز است را آموخته ام. از زمانیکه عکاسی را بصورت حرفه ای دنبال کرده ام ، جان فری عکاس معروف آمریکایی عکاس محبوب من بوده است. متوجه شده ام که گرفتن تصویری قدرتمند از یک لحظه از زندگی واقعی ، هیجان زیاد و جذابیت خاصی دارد و من آنرا درک کرده ام و می توانم آنرا بدست آورم.
فکر نمی کنم کسی بتواند خلاقیت درونی اش را کنترل کند. احساس میکنم نیروی خلاقیت درونی هر عکاس، زمانی ظهور خواهد کرد که گرفتن عکس به عملی غیر ارادی تبدیل شده و عکاس را قادر سازد دیدگاه شخصی منحصر بفرد خود را در آن عکس به نمایش بگذارد.
فکر می کنم درک تفاوت بین آنها نسبتا ساده است. در عکاسی مفهومی برای نمایاندن چیزی که نمی توان دید، همه موارد باید فقط با یک عکس و بدون توضیح یا زیرنویس انجام شود. کار حرفه ای من در عکاسی مستند اجتماعی در یادگیری اینکه چطور به سوژه نزدیک شوم ، بسیار مفید بود. نه فقط از نظر فیزیکی و جایی که ایستاده ام ، بلکه از بسیاری جهات دیگر و اینکه چطور می توانم از نظر محتوایی در عکسهایم احساسم را درباره آن سوژه منتقل کنم تا زندگی و درک بیشتری را در تصویر جای داده و اینگونه بیننده بتواند تصویر را بهتر درک کند.
سبک، کلمه مورد علاقه من نیست. تکنیک کلمه ای است که من با آن راحت ترم و نتیجه ایکه به دنبال آن هستم همیشه یک چیز است: عکسی که قدرت تاثیرگذاری عاطفی دارد یا به روشی، بیننده را برای دیدن خود برمی انگیزد.
به نظرم بهترین دوربین و تجهیزات همانی است که شما در اختیار دارید. به عبارت دیگر بایستی با امکانات در اختیار خود، بتوانید بهترین نتیجه را کسب کنید.
هنگامیکه وضعیت یا سوژه ای پیدا میکنم، آنچه را که می تواند به من ارائه دهد، سریع درک می کنم. در اینصورت است که میتوانم ارزش جزییات ، عناصر و عواملی که همیشه در یک موضوع حضور دارند را شناخته و درک کنم. گنجاندن یا حذف مناسب برخی جزییات یا حقایق میتواند به قدرت مرکز توجه بیفزاید.
از وظایف مهمی که یک عکاس با آن روبروست ، نزدیک شدن به موضوع است و انجام این کار، بسیاری از عکاسان را ناراحت می کند. من همیشه برای هر تعاملی که ممکن است در رابطه با سوژه نیاز باشد آماده ام. از طریق یک صحبت کوتاه یا یک احوال پرسی دوستانه برای ایجاد احساس راحتی با سوژه. با این حال سعی میکنم تعاملم با سوژه به گونه ای نباشد که شرایط را تحت تاثیر قرار دهد، اما گاهی این ارتباط و تعامل با سوژه به موضوع و اتفاق بهتری می انجامد.
عکس مورد علاقه ام ، عکسی با موضوع امید (Hope) است. این عکس مردی را نشان می دهد که از میانه یک کوچه تاریک و باریک با دیوارهای بلند، آرام آرام بسوی یک روزنه روشن که در انتهای کوچه است قدم بر می دارد.
چندیدن و چند بار، بخاطر وضعیت یا رویدادی که از آن عکاسی میکردم بسیار احساساتی شده ام ولی وقتی به این فکر میکنم که میتوانم با انتخاب عنوان برای این عکس ، نگاه مخاطبم را نسبت به موضوع از زاویه ای دیگر جلب کنم، کمی آرام می شوم.
عکاسی خیابانی همیشه بعنوان آینده عکاسی مطرح بوده، زیرا دشوارترین و در عین حال ارزشمندترین شکل عکاسی است.
مطالعه و تمرین و همچنین مقایسه عکس هایتان با عکس های متخصصین این رشته.
از این گفتگو و تشویق دیگران، برای ورود به این بُعد جادویی شعر بصری خوشحالم.
س-۲۱۰