پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۹:۵۲ق.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2
دسته بندی : فرض کنید

تاریخ : ۲۸ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(14)

امروز بباجي دو نكته مهم رو يادآوري كرده و براي هر كدام از اونها فرضي آورده كه البته اين فرض‌ها شايد هيچ ربطي به هم نداشته باشند. ولي خودتون اگه دوست دارين و خيلي بي‌كاريد كه خدا را شكر اين روزها آدم بيكار زياد پيدا مي‌شه بنشينيد و براي اين…

تاریخ : ۲۸ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(13)

دوباره به فرمان آقاي بباجي براي خريد هندونه‌ي شب يلدا راهي خيابون شدم. البته خودش هم همرام بود. بباجي از اون آدم‌هاي وسواس توي خريده كه به آسوني نمي‌شه چيزي رو به اصطلاح بهش بندازن و البته بگم كه براي مراسم ملي مثل شب يلدا و عيد نوروز و از…

تاریخ : ۲۸ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(12)

قربونش برم عجب دنيايي، كافيه يه موبايل داشته باشي، ديگه هر كجا باشي در دسترسي و قابل رهگيري!  نمونه‌اش پيامك جديد بباجي كه منو احضار كرده بود براي رفتن به يك نمايشگاه، نه از اون نمايشگاههايي كه فكر كنيد هنري باشد يا علمي، نه!!‌نمايشگاه عرضه مستقيم كالا! خلاصه به دنبال…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(11)

 بباجي هوس حليم كرده بود. به همين خاطر به اتفاق هم راهي حليم فروشي شديم.  يك ساعتي تا اذان مغرب و وقت افطار مانده بود. توي خيابون، بباجي يكي از دوستانش را ديد كه سوار بر تاكسي بود، البته نه به عنوان مسافر به عنوان راننده. با صداي بلند بهش…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(10)

افطار، دعوت بباجي بودم سفره‌اي ساده و زيبا و كاملاً سنتي، شامل نان محلي «ني‌نني، بالاتوه» به همراه سبزي و كركو و يك ظرف پر از فالوده‌ي محلي كه با مغز گردو و شربت تارونه مخلوط شده بود. پس از افطار، بباجي از خوبي‌هاي ماه مبارك گفت و آروز كرد…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(9)

طبق معمول هميشه، احضار بنده با يك پيامك از طرف بباجي. مي‌دونستم يك فرضيه جديد طرح كرده: خدا به خير كنه، اين بار به كي گير داده؟ خلاصه به خدمتشون رسيدم. گرم كارش بود. من هم با تعجب تمام نظاره‌گر عملش بودم. بباجي يك كيسه پلاستيكي دستش بود كه قسمت…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(8)

اين بار بباجي، فرضش رو توي موضوعي قرار داده كه اصلاً به عقل هيچ بني‌بشري نمي‌رسه. بهش مي‌گم بباجي جان، ‌قربون اون شكل ماهت، اين فرضي كه مي‌خواي بكني، محال،‌ اصلاً فكرش رو هم نكن. خداي ناكرده اگر كسي بفهمه بهت مي‌خنده، ها.  ولي بباجي پاهاشو كرده توي يك لنگه…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(7)

صبح‌ علي‌الطلوع به دنبال بباجي رفتم تا او را براي معاينه به درمانگاه بيمارستان ببرم. آخه مي‌گفتند چند پزشك متخصص با قيمت مناسب ويزيت، مردم رو معاينه مي‌كنند. سوار ماشين كه شديم بباجي گفت:‌دوباره دارن نشون ميدن. گفتم: چي؟ كي؟ گفت: اي بابا مگه تلويزيون نگاه نمي‌كني؟ اين سريال شبهاي…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(6)

اين بار بباجي، فرضش رو توي موضوعي قرار داده كه اصلاً به عقل هيچ بني‌بشري نمي‌رسه. بهش مي‌گم بباجي جان، ‌قربون اون شكل ماهت، اين فرضي كه مي‌خواي بكني، محال،‌ اصلاً فكرش رو هم نكن. خداي ناكرده اگر كسي بفهمه بهت مي‌خنده، ها.  ولي بباجي پاهاشو كرده توي يك لنگه…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(5)

امروز در ستون فرض كنيد، بباجي قصد داره درمورد بيمه به ويژه بيمه‌ي شخص ثالث صحبت كنه. بباجي مي‌گه، بيمه چيز خيلي خوبيه و در واقع يك نوع عقد يا معامله‌اي هست بين يك شخص و شركت بيمه كننده كه در هنگام بروز حادثه شخص رو ازدردسرهاي ديه و چيزهاي…

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین