پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۹ب.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 0
بازنشر

گفتگويي با دكتر هرمز دیار نسيم، پزشك دهه 1340 لارستان

در شماره ۹۱۹ روزنامه میلادلارستان ، «گفتگويي با دكتر هرمز دیارنسيم پزشك دهه ۱۳۴۰ لارستان» منتشر شد که اکنون به مناسبت درگذشت ایشان، این مصاحبه را در اختیار خوانندگان قرار…

در شماره ۹۱۹ روزنامه میلادلارستان ، «گفتگويي با دكتر هرمز دیارنسيم پزشك دهه ۱۳۴۰ لارستان» منتشر شد که اکنون به مناسبت درگذشت ایشان، این مصاحبه را در اختیار خوانندگان قرار می دهیم.

دكتر نسيم يكي از پزشكان  دهه ۱۳۴۰ در لارستان بود كه غالب مردم لارستان او را مي‌شناسند.

۱-آقاي دكتر ضمن تشكر از فرصتي كه تحت اختيار نشريه ميلاد لارستان قرار داديد محبت فرموده ابتدا خودتان را به طور كامل معرفي نماييد.

پس از سپاسگزاري از درگاه قادر بي‌همتا كه عنايت فرمود بار ديگر با كليه اهالي لارستان كه حدود ۱۰ سال در خدمتشان بودم و در طول اقامت در لار با كمال لطف و مهرباني از اين بنده ناچيز به گرمي پذيرا بودند و پس از ساليان متمادي كه لار را ترك نموده‌ام همچنان اينجانب را مورد لطف و محبت خود قرار مي‌دهند همچنين از هيئت محترم تحريريه نشريه ميلاد لارستان كه اين فرصت را براي اينجانب فراهم نموده‌اند كه با مردم عزيز و شريف و فراموش‌نشدني لارستان عرض ادب نموده و تجديد خاطرات نمايم صميمانه تشكر وسپاسگزاري نمايم، اينجانب در سال ۱۳۱۲ در شهرستان يزد متولد شده و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در يزد گذرانده در سال آخر دبيرستان به تهران عزيمت و پس از گذراندن كنكور پزشكي در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شدم و در اواخر سال ۱۳۳۹ به اخذ  ديپلم پزشكي نايل گرديدم .

افتخار مي‌كنم كه شروع خدمت پزشكي‌ام را در سال ۱۳۴۰ در لار و در خدمت مردم شريف و خونگرم لارستان بودم.

۲-آقاي دكتر در چه سالهايي در لارستان حضور داشته‌ايد آيا مقايسه‌اي بين لارستان آن زمان و لارستان كنوني مي‌توانيد به عمل آوريد؟

در سال ۱۳۴۰ كه كار خود را در لار آغاز كردم تقريباً حدود يك سال از زلزله مي‌گذشت كه مسلماً شهرقديم لار از اين سانحه آسيب‌هاي فراوان ديده بود و نسبت به لار كنوني قابل مقايسه نيست.  احداث شهرجديد لار پس از زلزله و عمران و آباداني  فراوان  كه در طي سال هاي اخير در لار  به وجود آمده ، احداث بيمارستان‌ها، فرودگاه بين‌المللي، بزرگ‌راهها، دانشگاهها، آپارتمان و بناهاي لوكس، بلوارهاي سرسبز و ميادين و ساير آباداني‌هاي ديگر چهره شهر لار را دگرگون كرده و قابل قياس  با لار آن زمان نيست.

۳-پس از مهاجرت از لار به اخذ مدرك تخصصي نيز پرداخته‌ايد؟ و در حال حاضر مشغول چه كاري هستيد؟

در تهران دوران تخصصي داخلي را گذرانده و در حال حاضر در مطب شخصي خود در تهران  در خدمت مردم هستم.

۴-اگر در حال حاضر به لارستان براي طبابت دعوت شويد مي‌پذيريد؟

در مورد پيشنهاد باعث افتخار بنده بوده و هست كه در خدمت اين مردم شريف و گرانقدر باشم ولي با بودن بيمارستان‌هاي متعدد و متخصص ماهر و حاذق در كليه رشته‌هاي مختلف پزشكي مسلماً‌ نيازي به وجود  اين جانب نيست.

۵-با توجه به دوره طبابت شما در لارستان چه پيشنهادهايي براي بهداشتي نمودن و تأمين بهتر سلامت مردم لارستان داريد؟

به نظر بنده شهرستان لار از حيث پزشكي پيشرفت‌هاي زيادي داشته و ايجاد بيمارستان‌هاي مجهز و پزشكان متخصص و ماهر در منطقه لارستان نمونه هستند. بهتر است  به همان نسبت به تأسيس باشگاههاي ورزشي و ايجاد فضاهاي ورزشي به صورت دهكده سلامت و ايجاد راه سلامت در ارتفاعات شهرجديد و ترغيب و تشويق مردم به اين امر كه در سلامت روح و جسم اهالي محترم كمك به سزايي دارد اقدام و همت شود.

۶-آقاي دكتر چند خاطره از خاطرات گذشته براي مردم بيان فرماييد.

انسان در طول زندگي همواره با مسائلي روبروست كه در آينده به خاطره تبديل مي‌شود. اينجانب نيز در طول اقامتم در لارستان داراي خاطرات تلخ و شيرين فراواني هستم و براي جلوگيري از اطاله كلام به گفتن دو خاطره اكتفا مي‌كنم:

روزي در درمانگاه مشغول ويزيت بيماران بودم كه خانم و آقايي سراسيمه و ناراحت در حالي كه فرزند نيمه جان خود را در‌آغوش داشتند وارد شدند و گفتند دكتر فرزندمان نفس‌هاي آخر را ميكشد به دادمان برسيد. با عجله هر‌چه سريع‌تر درمان را شروع كردم طفل معصوم از كمبود اكسيژن لبانش آبي مايل به سياه شده بود و تند تند نفس مي‌كشيد با خود گفتم خدايا اگر اكسيژن بود مشكل نبود. قابل ذكر است كه در آن زمان تجهيزات پزشكي بسيار ناقص و كپسول اكسيژن در لار موجود نبود. در حالي كه كليه درمان‌ها و تزريقات اورژانسي لازم انجام مي‌شد، فكرم  از اكسيژن غافل نبود ناگهان خداوند به ذهنم انداخت كه جوشكاري نزديك درمانگاه كپسول اكسيژن دارد بلافاصله خواهش كردم كه هرچه زودتر كپسول اكسيژن را بياورد او گفت كه اكسيژن جوشكاري است  و پزشكي نيست گفتم اشكال ندارد هرچه زودتر بياور كه طفل معصوم نزديك فوت است.

بلافاصله كپسول آورده شد و خدا را شكر كودك به خواست و ياري خداوند نجات يافت. اين طفل كه به طور يقين اكنون جوان برومندي است در پناه خداوند سالم و موفق باشد.

*شبي پدر و مادري در حالي كه جسد بي‌جان طفلشان را در آغوش داشتند گريه كنان به درمانگاه مراجعه كردند در حالي كه از شدت اندوه ياراي صحبت را نداشتند گفتند چند روزي است از صحراي باغ آمده‌ايم و كودكمان تحت درمان بوده و متأسفانه به رحمت ايزدي رفته اكنون پولمان تمام شده مي‌خواهيم برگرديم به ولايتمان به ما گفتند مي‌توانيد در خور دفنش كنيد. آنها گفتند ولي ما مي‌خواهيم بچه‌مان در نزديك خودمان دفن شود كه به او سر بزنيم.

اينجانب در كمال اندوه و درك احساس اين پدر و مادر سوئيچ ماشين را به آقاي جراحي پزشكيار محترم درمانگاه دادم و از او خواهش كردم به اتفاق آقاي خسرو غفراني برادر بهيار درمانگاه كه در آن موقع در درمانگاه حضور داشتند آنها را به صحراباغ برسانند.

در آن لحظه آن پدر و مادر گويي كه خداوند دوباره طفلشان را به آنها عنايت فرموده خوشحال شدند و از اين كه جگر گوشه‌شان را رها نمي‌كنند و از خودشان دور نمي‌نمايند يعني تنها چيزي كه بر غم از دست دادن فرزندشان مي‌افزود به خواست و ياري خداوند حل گرديد.

۷- در صورت تمايل بفرماييد چند فرزند داريد و در چه سطح علمي هستند؟

اينجانب با دختر خاندان بزرگ و محترم محمدخان بيگلربيگي ازدواج نمودم كه به خواست خداوند ما داراي دو فرزند پسر هستيم كه فرزند ارشدم آرش نسيم فوق تخصص رشته پزشكي و فرزند دوم آروين نسيم داراي فوق ليسانس رشته معماري و هر دو عزيزانم ساكن آمريكا هستند.

همچنين داراي دو نوه كامران نسيم (پسر) و آلينا نسيم (دختر) كه موجب دلخوشي و دلگرمي ما هستند.

۸-هرگونه نظر و پيشنهادي داريد صميمانه ارائه نماييد.

برخود لازم مي‌دانم از مجتهد بزرگ مرحوم حضرت آقاي سيدعبدالعلي آيت‌اللهي كه به راستي مظهر و نمونه يك انسان والا و مجتهد گرانقدر مي‌باشند ياد كنم كه هميشه مرا مورد عنايت خود قرار مي‌دادند. روح پرفتوحشان شاد و ياد گرامي‌شان هميشه در دلها باقي بماند. اميد است سايه فرزندان اين عالم بزرگ بر سر مردم لار مستدام باشد.

همچنين از مرحوم آقاي حاج باقر غفوري و مرحوم آقاي سيدمجتبي موسوي و آقايان نخبه‌الفقهايي و آقاي سيدصالح ركني كه همگي الحق والانصاف نمونه انسان‌هاي كامل و شريف و پاك و سرمشق همه هستند ياد كنيم.

در پايان مجدداً از طرف نشريه ميلاد لارستان به خاطر فرصتي كه تحت اختيار ما قرار داديد سپاسگزاري مي‌نماييم.

در پايان ضمن اظهار تشكر از مسئولين نشريه ميلاد لارستان همچنين سركار خانم سيما علويه كه در سايت آفتاب لارستان مرا مورد لطف و عنايت قرار دادند و از اهالي محترم لارستان كه با نظرات خود در سايت مذكور مرا مورد محبت قرار دادند كمال تشكر را دارم.

با سپاس فراوان

هرمز ديار نسيم

نوشته شده در تاریخ:سه شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱:۴۰ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

2 Responses to “گفتگويي با دكتر هرمز دیار نسيم، پزشك دهه 1340 لارستان”

  1. ناشناس گفت:

    نام نیک ایشان که نتیجه اعمال نیک آن مرحوم است هیچوقت از یاد و خاطر لاری ها محو نمی شود . خدایش بیامرزد

  2. ناشناس گفت:

    او در دل مردم منطقه لارستان جای داشت و دارد او نه تنها طبیبی حاذق بود بلکه انسانی وارسته که انسانیت در وجود او هویدا بود روحش شاد و یادش گرامی باد

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین