شهید مهدی نصیریلاری، یکی از ۷۳ نفری است که در ۷ تیر ۱۳۶۰ با انفجار بمب بدست منافقان در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. به گزارش…
شهید مهدی نصیریلاری، یکی از ۷۳ نفری است که در ۷ تیر ۱۳۶۰ با انفجار بمب بدست منافقان در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.
به گزارش میلاد لارستان، در حادثه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در دفتر حزب جمهوری اسلامی یکی از بیسابقهترین اقدامات تروریستی جهان رخ داد و در این جنایت ۷۳ نفر از مسئولین یک کشور در یک لحظه جان خود را از دست دادند.
این شهدا شامل؛ یک رئیس قوه (شهید بهشتی)، ۴ وزیر (شهید عباسپور وزیر نیرو، شهید فیاضبخش وزیر مشاور و سرپرست بهزیستی، شهید قندی وزیر پست، تلگراف و تلفن و شهید کلانتری وزیر راه و ترابری)، ۲۷ نماینده مجلس شورای اسلامی (از جمله شهید دیالمه، شهید محمد منتظری، شهید نصیریلاری و…) و ۱۲ معاون وزیر بودند.
این عملیات توسط سازمان منافقین و به دست فردی به اسم محمدرضا کلاهی طراحی و اجرا شد. البته کلاهی در سال ۹۴ در هلند به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) به درک واصل شد؛ اما هنوز آمران اصلی یعنی سرکردگان سازمان منافقین به سزای اعمال خود نرسیدهاند.
هفتمين روز بهار سال ۱۳۱۲ هجري شمسي، خانه ميرزا حبيب الله نصيري لاري در روستاي سلطان آباد از توابع ارزوئيه بافت شاهد تولد كودكي بود كه پدر و مادرش به يمن وجود مبارك حضرت صاحب الزمان (عج) نام مهدي را برای او برگزيدند.
ميرزا حبيب الله كه از لارستان به سيرجان آمده بود افزون بر موعظه و ارشاد مردم به كار كشاورزي نيز مشغول بود.
مهدي داراي هوش و استعداد سرشاري بود،به همين دليل ميرزا حبيب الله او را به مكتب فرستاد تا با آموختن قرآن، راه درست زيستن را نيز بيابد و پس از مهاجرت به شیراز، همزمان با تحصيل، از مباحث اخلاقي و ديني شهيدآيت الله دستغيب نيز استفاده كرد. او در دانشسراي مقدماتي نيز توانست طي دو سال با رتبه ممتازي ديپلم بگيرد.
پس از آن شهيد مهدي نصيري لاري به سبب موفقيت در كسب رتبه ممتازي دانشسراي مقدماتي محل خدمتش را خودش انتخاب كرد. از اين رو به مهد شاعران پارسي گو وارد شد و تعليم و تربيت نوباوگان ميهن را در كنار فراگيري علوم حوزوي و روش مبارزه عقيدتي مبتني بر اسلام آغاز كرد.
در شهريور سال ۱۳۴۱ چند روز مانده به امتحانات دانشسراي عالي،از زمان آزمون مطلع شد و عليرغم فرصت كم در ميان همه شركت كنندگان استان كرمان باز هم رتبه نخست را به خود اختصاص داد و براي ادامه تحصيل رهسپار تهران گرديد و در يكي از مناطق جنوب تهران (خيابان گرگان) سكونت گزيد.
شهيد مهدي نصيري لاري پس از پايان تحصيل مقطع كارشناسي در دانشگاه به همراه همسرش به سيرجان بازگشت و فعاليت هاي آموزشي،اجتماعي،سياسي و فرهنگي خود را با قوت ادامه بخشيد.
همزمان با آغاز مبارزه در جريان ملي شدن صنعت نفت،نوشتن روزنامه ديواري و اشعار با مضامين انقلابي، حركت در مسير نهضت حضرت امام خميني از سال ۱۳۴۱، پنج بار دستگيري توسط عمال رژيم و تبعيد و بازنشستگي اجباري، مبارزه با جريانهای فاسد فكری نظير حزب توده و منافقين، تشكيل سخنرانی در ساماندهی اعتراضات مردمی و غیره در زمره سوابق مبارزاتی شهید نصیریلاری دیده میشود.
وقتي حضرت امام خمينی(ره) از زندان آزاد شد نصيري لاري جزو نخستين ديدار كننده ها بود و تا مدتی كه حضرت امام راحل در قم بودند، بارها به ديدار ايشان شتافت.
شهيد نصيري لاري در طول مبارزه همواره از سوي ساواك تهديد مي شد. او بواسطه مبارزه با ظلم و بيداد پنج مرتبه توسط ساواك دستگير و زنداني شد.
وي در تيرماه سال ۱۳۵۷ در لار پس از چند جلسه سخنراني دستگير و حدود ۱۰ روز زنداني شد و بعد از آزادي هم شديداً،زير نظر مأمورين ساواك بود و بارها قصد ترور وي را داشتند كه نا فرجام ماند.
با پيروزي انقلاب اسلامي و دميده شدن طلوع فجر بر سرزمين پهناور ايران،مهدي نصيري لاري بواسطه سه دهه سابقه مبارزاتي و فرهنگي، با نظر انقلابيون مسلمان و روحانيت مبارز بعنوان فرماندار سيرجان منصوب شد.
شهيد نصيري لاري پس از تاسيس حزب جمهوري اسلامي، حضور در آن را به منزله جهادي ديگر پذيرفت و با افتخار در كنار شهيد بهشتي و يارانش به مبارزه عليه استكبار و ايادي داخلي آن پرداخت.
در آستانه تشكيل نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، به پيشنهاد جمعي از انقلابيون و تأييد جامعه روحانيت مبارز و حزب جمهوري اسلامي، آمادگي خود را براي نامزدي از حوزه انتخابيه لارستان اعلام كرد.
مردم لارستان با شناختي كه از او داشتند او رابه عنوان وكيل خود راهي خانه ملت كردند. وي در مجلس شوراي اسلامي به عضويت كميسيون امور اقتصادي و دارايي درآمد و در طول خدمت در اين سنگر منشأ خدمات فراواني شد.
مهدي نصيري لاري، مرد مبارز درد كشيده و انقلابي متعهد در قربانگاه سرچشمه تهران با ۷۲ همرزم صديق، در شامگاه هفتم تير سال ۱۳۶۰ (هـ.ش) جاودان تاريخ شد.
پيكر شهيد نصيري لاري در سيرجان بخاك سپرده شد. از او يك دختر به نام زينب(۱۳۵۷) به يادگار مانده است.
به گزارش میلاد لارستان، حقیقتا داغ سنگینی را به دل ملت ایران گذاشتند. منتظریم که انشاءالله به زودی این جنایتکاران به کشور بازگردانده و مجازات شوند.
ف ۱۱۰