سال جديد را در حالى آغاز كرديم كه با عيد سعيد غدير مقارن بود و در حالتى سپرى خواهيم كرد كه با عيد ولايت توأم و همزمان است. به همين…
سال جديد را در حالى آغاز كرديم كه با عيد سعيد غدير مقارن بود و در حالتى سپرى خواهيم كرد كه با عيد ولايت توأم و همزمان است. به همين خاطر مقام معظم رهبرى سال جديد را سال اميرالمؤمنين على)ع( نامگذارى فرموده و بر دو محور وحدت و امنيت تأكيد نمودند. نامگذارى ايام و ماهها و سالها به بعضى مسائل و اشخاص و ايام و غيره خود بهانهاى است كه اساتيد، متفكران، دانشمندان و علماى اسلامى ايرانى قلم برگيرند و نكات تاريك تاريخ را روشن نموده و ابهام را محو نمايند. در مورد على)ع( مسائل زياد است كه بررسى و تتبع و تفحص و تحقيق و تدقيق لازم دارد زيرا اگر تاريخ ثابت نمايد كه فاطمه زهرا)س( اولين مظلومه عالم است بطور قطع على)ع( اولين مظلوم عالم خواهد بود. زيرا آن حضرت در تمام حيات پربركت خويش خود جز در راه اعتلاى حق و تثبيت آن و امحاى باطل و تخصيص آن گامى نزد. از دوران كودكى كه پيامبر او را رشد داد تا عهد جوانى و كوران ناملايمات اجتماعى و سكوت بيست و پنج ساله و خلافت كمتر از پنج سال و بالاخره شهادت او در سپيده دم نماز همه الگوى حقگويى و حقجويى بود كه شناخت دقيقتر و حسابشدهترى مىطلبد. بعضى دانشمندان مغربزمين على)ع( را با فعاليتهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى او به محك زدهاند. بعنوان نمونه ردولف ژايگر مىنگارد:
اولين مدرسه اسلامى را در )صفّه( ساخت و خود تدريس كرد.
معالجات پزشكى )جذام – ضدعفونى – امراض داخلى(
بنيانگذارى علم نحو
ستارهشناسى و جهتيابى در شب )اولين بار در راه جلولا و نهاوند. براى شكر، مورد بهرهبردارى قرار گرفت(
تدريس زبان خارجى )پارسى ساسانى – سريانى – خط پهلوى(
تعليم مديريت
آزاد نمودن علم براى عموم
ترجمه كتب علمى )قرابادين اثر دانشمندان دانشگاه جندى شاپور را امام )ع( از زبان پارسى به عربى برگرداند و راه را براى ديگران گشود(
تشكيل بانك اسلامى بدون ربح
حسابدارى دقيق مالى
شهرسازى
تأسيس آسياب آبى
جاده شوسه
تأسيس چاپارخانه )پست(
ساخت بندر )براى عربستان بندر جده و اسكله آن را بنياد كرد(
تغيير بذر )بذر گندم را از ايران آورد و در مدينه و طايف كاشت و توسعه داد(
حفر قنات – تهيه نخلستان بيشمار – تأسيس بانك كشاورزى و تعاونى…
)منظر انديشهها، على از نظر ديگران، دكتر رجبعلى مظلومى ص ۳۰ – ۳۱
برخى از مستشرقين از طريق نهجالبلاغه به تفكر و انديشه آن حضرت واقف گرديدهاند زيرا كلام مرحله نازله تفكر متكلم است و از كلام مىتوان به انديشه متكلم پى برد اما در اين مرحله آيا مىتوان به نحو كامل به انديشه گوينده رسيد. مسلماً پاسخ منفى است زيرا اشراف بر تمام انديشه يك گوينده كارى است كه از همه شنوندگان برنمىآيد. از سوى ديگر مىدانيم اطلاع و شناخت و فهم و آگاهى از تمام نهجالبلاغه كارى است كه اساطين علم و فلسفه در آن ماندهاند به سخن عبدصالح خدا گوش فرا داريم كه فرمود:
»و اما كتاب نهجالبلاغه كه نازله روح اوست براى تعليم و تربيت ما خفتگان در بستر منيت و در حجاب خود و خودخواهى خود معجونى است براى شفا و مرهمى است براى دردهاى فردى و اجتماعى و مجموعهاى داراى ابعادى به اندازه ابعاد يك انسان و يك جامعه بزرگ انسانى از زمان صدور آن تا هرچه تاريخ به پيش رود و هرچه جامعهها بوجود آيد و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفكران و فيلسوفان و محققان بيايند و در آن غور كنند و غرق شوند. هان فيلسوفان و حكمت اندوزان بيايند و در جملات خطبه اول اين كتاب الهى به تحقيق بنشينند و افكار بلندپايه خود را به كار گيرند و با كمك اصحاب معرفت و ارباب عرفان اين يك جمله كوتاه را به تفسير بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود براى درك واقعى آن ارضا كنند به شرط آنكه بياناتى كه در اين ميدان تاخت و تاز شده است آنان را فريب ندهد و وجدان خود را براى فهم درست بازى ندهند و بگذرند تا ميدان ديد فرزند وحى را دريافته و به قصور خود و ديگران اعتراف كنند و اين است آن جمله: مع كل شيى لا بمقارنه: و غير كل شيى لا بمزايلة و اين جمله و نظير آن كه در كلمات اهل بيت وحى آمده است بيان و تفسير كلامالله است كه در سوره حديد است و براى متفكران آخرالزمان آمده است )و هو معكم اين ماكنتم( اميد كه بتوانيم از اين سرچشمه هستى اسلامى سيراب شويم و انسانيت را سيراب نماييم.