جامعه و انسانهاى آن حكم كشتى و مسافرانى دارند كه مسير مشخصى را سپرى نموده و در مقصد معينى لنگر انداخته و استقرار مىيابند. طبعاً در مسير اين راه پر…
جامعه و انسانهاى آن حكم كشتى و مسافرانى دارند كه مسير مشخصى را سپرى نموده و در مقصد معينى لنگر انداخته و استقرار مىيابند. طبعاً در مسير اين راه پر فراز و نشيب مراقبت از تك تك افراد جهت عدم برخورد ناصحيح و خطرناك از ضروريات است آيا مسافران كشتى اجازه خواهند داد شخصى مثلاً با كاردى كه در دست دارد بدنه كشتى را سوراخ نمايد يا ديگرى محيط كشتى را با مادهاى مسمومكننده آلوده سازد يا سومى با الفاظ ناپسند جو طبيعى درون كشتى را ناهنجار نمايد و… مسلماً هيچ انسان سالمى چنين ناملايماتى را نمىپذيرد.
راستى چرا اجازه دادهايم كشتى پرتلاطم جامعه به چنين ناهنجاريهاى مهلك دچار شود و براى رفع آن هيچگونه اقدامى كه در خور شأن ملت قهرمان و مسلمان منطقه باشد انجام نمىدهيم.
اميرمؤمنان )ع( مىفرمايد خداوند تعالى در اموال ثروتمندان غذاى فقيران را واجب كرده است معنى سخن اين است كه بر ثروتمندان و توانگران واجب است كه به ناتوانان و مستمندان رسيدگى كنند و گرفتاريهاى آنها را مرتفع سازند و اگر چنين نكنند بطور مسلم معصيتكارند و با عمل ناپسند خويش بدنه كشتى جامعه را آسيبپذير ساختهاند كه اگر غرق شد خود آنان نيز از غرش شدگان خواهند بود.
ثروتمندان و متمولين بايد توجه داشته باشند كه خداوند مسير امتحان آنان را در تمول و ثروت قرار داده كه آيا اينان حاضرند از خود بگذرند و سهمى از اموال خدادادى خويش در مسير خداوند و كمك به بينوايان قرار دهند.
فقرا و مستمندان هم بايد توجه داشته باشند كه خداوند مسير امتحان آنان را در فقر و مسكنت قرار داده كه آيا حاضرند با سختى و تنگدستى دست و پنجه نرم كنند و به اموال مردم دست درازى ننمايند و نفس سركش را مهار سازند.
اگر ثروتمندان از اين امتحان سربلند بيرون آيند مسلماً ريشه فقر و تهيدستى ريشهكن خواهد شد و كشتى جامعه به ساحل نجات خواهد رسيد در اصطلاح فقهى، فقير به كسى گفته مىشود كه مخارج ساليانه خود و عيالاتش بطور عادى نتواند تأمين نمايد. اين تعريف به عرف برمىگردد بدين معنى كه مثلاً در تابستان لار كسى كه فاقد وسيله خنككننده است فقير محسوب مىشود اما كسى كه فاقد منزل مسكونى است فقير به حساب نمىآيد زيرا امروزه فراوانند كسانى كه فاقد مسكن هستند و در منازل اجارهاى سكونت دارند.
پرسشى كه ذهن نگارنده را به خود مشغول ساخته اين است كه آيا كسانى كه نياز به ابزار و وسايل ورزشى دارند و امكان تهيه آن برايشان ميسر نيست يا احتياج به تفريح روحى دارند و فاقد امكانات هستند و نياز به كتابخانه و فرهنگسرا و جلسات بحث و فحص دارند و تهيه آن در حد توان آنان نمىباشد در ابعاد نامبرده فقير محسوب مىشوند يا خير ايا براى رفع اين فقر نبايد سرمايهگذارى كرد.
مىگوييم ورزش در سالمسازى انسان كمك نموده و انرژى جوانان را در مسير تقويت بنيه جسمى و روحى بكار مىاندازد. اما اگر امكانات ورزشى را تحت اختيارشان قرار ندهيم معصيت مرتكب نشدهايم.
بحث از اشتغال مىكنيم از مسؤولين ادارات اعم از مسؤولين كليدى و غير آن پرسش مىنماييم براستى براى اشتغال جوانان چه فكرى كردهايد آيا مىدانيد اگر نينديشيم و اين معضل را حل نكنيم علاوه بر معصيت، خيانت كردهايم.
نكته ديگرى كه ضرورت دارد بويژه مسؤولين ادارات به آن توجه نمايند موقعيت خاص منطقه لارستان است كه بايد مشكلات را بررسى نمايند و با مسؤولين استان در ميان بگذارند و در رفع آن بكوشند زيرا اگر چنين نكنند فردا دير است و ديگر اين مشكلات خواهد ماند و مسؤولين امر بايد پاسخ خدا و مردم را بدهند.
پس دامن همت به كمر زنيم و دست بدست هم دهيم در رفع تمام ابعاد فقر اعم از اجتماعى – اقتصادى – فرهنگى – ورزشى سياسى، ابزارى – تجهيزات – تكنولوژى و… بكوشيم و بدانيم كه اگر سعى بليغ ننماييم معصيت كردهايم همينطور كه اگر بدانيم و نگوييم گناهكار خواهيم بود.