همه، چه شیعه و چه سنی در لارستان و جنوب فارس او را از خودشان می دانستند، در خانه اش به روی همه باز بود و برای دیدنش هیچ…
همه، چه شیعه و چه سنی در لارستان و جنوب فارس او را از خودشان می دانستند، در خانه اش به روی همه باز بود و برای دیدنش هیچ کس پشت در نمی ماند، خانه اش ساده بود و مردم با دیدن همین تواضع و ساده زیستی اش دوستَش داشتند.
به گزارش میلاد لارستان به نقل از خبرگزاری فارس، دوازده سال پیش در چنین روزی گرد و غبار حزن به چهره لارستان پاشیده شد، غروب آفتاب ۱۹ خرداد با غم فراق آقای لارستان گره خورد،این مصیبت برای مردم لارستان سخت بود، مصیبتی عظمی و چیزی شبیه به غم جانکاه سال ۱۳۳۹ در میان مردم خونگرم خطه جنوب به خصوص لارستان معروف به آقا بود، آقای گپ (آقای بزرگ)، شخصیت چند وجهی اش، صفات و سجایای اخلاقی و معنویاش، او را به چهره ای محبوب و مورد احترام مردم خطه جنوب کشور اعم از شیعه و سنی تبدیل کرده بود.
آیت الله العظمی سید عبدالعلی آیت اللهی ملقب به منادی صلح، مظهر و استوانه وحدت بین اهل سنت و شیعه در جنوب فارس بود، او از فرزندان خاندان آیت اللهی نگین علم و جهاد و مردمداری است، مرحوم جدش سیدعبدالحسین لاری از مشروطه خواهان و معتقد به ولایت مطلقه فقیه بود.
سید عبدالعلی آیت اللهی خود از مبارزان و رهبران قیام انقلاب اسلامی ایران بود، کسی که در اوج خفقان و وحشت حکومت پهلوی تمام قد از انقلاب اسلامی ایران و آرمانهای امام خمینی (ره) دفاع میکرد و عهده دار قیام مردم لارستان(عشایر لر و نفر) بود.
تمجید رهبر انقلاب از امام جمعه ای که مظهر وحدت بود
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفرشان به لار در اردیبهشت ماه سال ۸۷ فرمودند: «بحمداللَّه در منطقهی لارستان با اینکه برادران اهل سنت هم در اینجا در بعضی از بخشها و در بعضی از شهرها حضور دارند، اما برادری بین مردم شیعه و مردم سنی در این منطقه یک برادری نمونه و تحسینبرانگیز است.
این را ما در گزارشها هم مطالعه کردیم، خواندیم، خود بنده هم مطلع بودم، امروز هم در این جمع نشانههای آن پیداست. همه برای اسلام باید تلاش کنیم، شیعه و سنی باید برای اعتلای کلمه توحید، اعتلای ارزشهای اصیل اسلامی، برای اجرای قوانین محمدی (صلّی اللَّه علیه و آله) همه تلاشمان را انجام بدهیم؛ نگذاریم اختلافنظرها، اختلاف اجتهادها، اختلاف سلیقهها، حتّی گاهی اوقات کینههای شخصی و غرضورزیهای شخصی، بر زندگی ما و بر مشی ما غلبه کند و دشمن را شاد کند.»
فقدان آقای لارستان مصیبتی بزرگی بود که لارستان را تکان داد شبیه سال ۱۳۳۹ و آن زلزله مهیب ویرانگر! رحلت آیت الله آیت اللهی همه را در سوگ خود فرو برد و سخت به باور مینشست، برای مردم لارستان او همچون خورشیدی بود که تا ابد غروب کرد.
مردم چشم امید به بهبود آیت الله داشتند اما پیک خبری که از شیراز آمد حامل خبری ناخوشایند از رحلت سید عبدالعلی آیت اللهی بود، بعید نیست که گفته شود در آن روز تلخ یک شهر گرداگرد بیتش حلقه ماتم زده و در این بیت الاحزان بر سر و سینه میکوبیدند.
آیتالله سید عبدالعلی آیتاللهی، فرزند مرحوم آیتالله آقا سید عبدالمحمد فرزند مرحوم آیتالله حاج سید عبدالحسین دزفولی نجفی لاری در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در جهرم تولد یافت، وی تحصیل را از مکتب خانه آغاز کرد و پس از آن وارد مدرسه علمیه خان در حوزه علمیه شیراز شد.
مرحوم آیتالله سید عبدالعلی آیتاللهی با اتمام دروس مقدمات و سطح در شیراز، راهی حوزه علمیه قم شد و در محضر آیات عظام سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری، درس خارج فقه و اصول و نزد میرزا محمدعلی حکیم نمازی و ملا احمد دارابی، فلسفه و منظومه را فرا گرفت.
این عالم ربانی در شهر نجف عراق بود که به پیشنهاد برخی از عالمان و پیرو درخواستهای مردم شهرستان لارستان به ایران بازگشت و مرجع امور دینی مردم این منطقه شد. این هجرت علاوه بر ثمرات و خیرات فراوان تبلیغی و اجتماعی برای لارستان، مانع از انجام امور علمی مرحوم آیتاللهی نشد و وی در لار به تدریس علوم دینی پرداخت و از این رهگذر شاگردان بسیاری تربیت کرد.
قیام طوایف لُر و نَفَر در سال ۱۳۴۲به رهبری آیتالله آیتاللهی از منحصر به فردترین رخدادهای تاریخ اولیه نهضت انقلاب اسلامی محسوب میشود.
این قیام که سرآغاز قیام عمومی عشایر منطقه فارس به شمار میآمد با کسب تکلیف از امام خمینی (ره) آغاز شد و در آن، موثرترین نیروهای عشایری منطقه لارستان از طوایف دولخانی، لر و نفر، قائدی و یزدخواست شرکت داشتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با توجه به شرکت فعالانه مرحوم آیتاللهی در نهضت امام خمینی (ره)، ایشان از سوی امام راحل به امامت جمعه لار منصوب شد و همچنان در سنگر سیاست و اجتماع منشا خیرات فراوان بود.
خاندان آیتاللهی پیشگام مبارزه علیه ستمشاهی
خاندان آیتاللهی(ره) بیش از یک قرن جلوه نورانیت و علم آنها از فارس و جنوب فارس، لارستان و شهرهای دیگر استان تا شیراز منشاء خیر و برکت بودهاند، به گفته مرحوم آسید حسین آیتاللهی(ره)، در زمانی که رضاخان عمامه از سر اهل علم برمیداشت، حضرت آیتالله سیدعبدالمحمد آیتاللهی(ره) شش پسر داشت که بر سر همه آنها عمامه میگذاشت.
خاندان آیت اللهی در دل دوران ظالمانه ستمشاهی مجاهدت کردند و روزی که سینه زدن برای امام حسین(ع) را منع میکردند، این خاندان مردانه ایستادند، وقتی دسته سینهزنی حضرت سیدالشهدا(ع) را حرکت میدادند، هیچکس از دستگاه طاغوت جرأت نمیکرد، مقابل این هیأت عرض اندام کند.
پدری برای شیعه و سنی
مرحوم آیت اللهی پدری ایدهآل و موفق برای همه بود، به همه نگاه پدری داشت و بین فرزندانش فرقی قائل نمیشد و همه را به یک چشم نگاه میکرد.
محبوبیت ایشان نه فقط در شهر لار بلکه در کل منطقه لارستان، نه فقط در بین شیعه بلکه در بین اهل سنت بود، ایشان با وجود جایگاه علمی و اجتماعی بالایی که داشت انسانی بسیار متواضع بود و به هیچ وجه خودشان را از دیگران بالاتر نمیدانست و شهروندان عادی میتوانستند به راحتی با ایشان دیدار کنند و به همین دلیل، مردم احساس میکردند که آیتالله آیتاللهی از خودشان است و ایشان هم همین احساس را نسبت به مردم داشت.
درِ خانه سید عبدالعلی آیت اللهی همیشه به روی همه باز بود و افراد مدام در این خانه رفتوآمد میکردند و مهماننوازی ایشان یکی از دلایلی بود که در دل مردم جا باز کرده بود.
ایشان خانهای ساده همچون خانه سایر مردم داشت و مردم احساس میکردند کسی که مرجع و بزرگ آنهاست همچون آنها زندگی میکند.
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت آیتالله آیتاللهی
نگاه آیت الله آیت اللهی اینگونه بود که وقتی اختلافی به وجود میآمد سعی میکرد که نقش اصلاحگر را داشته باشد و مردم به خاطر جایگاهی که ایشان داشتند به حکم و قضاوتشان گردن مینهادند و قبول میکردند.
آیتالله سید عبدالعلی آیتاللهی، روز جمعه، نوزدهم خرداد سال ۱۳۹۱ در سن ۹۲ سالگی در بیمارستان کوثر شیراز به ملکوت اعلی پیوست.
رهبر معظم انقلاب در پیامی ضمن تسلیت درگذشت آیتالله سید عبدالعلی آیتاللهی، ایشان را یکی از ارکان مردمی نظام جمهوری اسلامی دانستند و ابراز داشتند: آن عالم بزرگوار که همچون گذشتگان عالی مقام این بیت شریف، ملجاء و مرجع امور دینی و اجتماعی و سیاسی مردم آن سامان بوده و عمر با برکت خود را درخدمت به دین و دنیای مردم سپری کردهاند، بیشک یکی از ارکان مردمی نظام جمهوری اسلامی در آن خطه بودند و فقدان ایشان خسارتی است که باید به توفیق الهی و با تعقیب نیات و اهداف ایشان جبران گردد.
ف ۱۱۰