پول، اَباره خَرهپول بار خر است.… وقتي كه فرد بياصل، پولدار شود يا فرد بيلياقتي به مقامي برسد.*** پولُش از پارو اَبَرا اَچِداييپولش از پارو بالا ميرود (با پارو پول…
پول، اَباره خَره
پول بار خر است.
… وقتي كه فرد بياصل، پولدار شود يا فرد بيلياقتي به مقامي برسد.
***
پولُش از پارو اَبَرا اَچِدايي
پولش از پارو بالا ميرود (با پارو پول جمع كردن)
… كنايه از اين است كه بسيار پولدار و ثروتمند است.
***
پول مَه چو وَكوري
پول من به كوري رفت.
… كنايه از اين است كه پول من بيهوده هدر رفت (وقتي كه جنسي خريداري شود و مبلغي بابت بهاي آن داده شود كه آن جنس ارزش آن مقدار پول را نداشته باشد)
***
پول، اَقربون پول نابو!
پول فداي پول نميشود.
…كنايه از اين است كه پول براي اندوختن نيست و در وقت نياز، است كه خرج كني، ميبايست ارزش جان برايت بيشتر از ارزش پول باشد. نه بر عكس آن.
***
پول، شَه جو وانُته
پول به جانش چسبيده است.
…كنايه از خسيس بودن افراد است كه پول به جانشان بسته است. پول را ميدهند انگار جانشان را ميگيرند.
***
تُف اَلوئه زِمي كَته، بَخيالُش پول پَن قِنِنياِ!
آب دهان روي زمين باشد، فكر ميكند پول پنج ريالي است.
… كنايه از آدمهاي خسيس و طمعكار است.
***
مَچي و پولِ نِه وَزورِه.
چيزها را با پول ميشود به دست آورد نه با زور.
… گاهي پول حرف اول را ميزند نه قلدري و زور بازو.
***
پول كارمندي، چُنِ پارَووه بريكوئه. (كنايه است)
پول كارمندي مثل جوي باريك آب هميشه جاري است.
…كنايه از اين است كه كارمندان حقوقشان مشخص است كه اول هر ماه دريافت ميكنند، اما كارگران بايد منتظر پيدا كردن كار و دريافت مزدشان باشند.
***
پول پول بوئِس . (تشبيهي است)
(پول پول شد)يعني خيلي خرد و ريز شد.
…ظرف چيني كه شكسته و ريز ريز شود به سكههاي پول تشبيه ميشود.
***
يك قِني شَه كِسَه ني، فيسُش خيلياِ.
يك ريال در جيب ندارد، اما افادهاش زياد است.
… جيب خالي پز عالي.
***
پول بِريز، پول جمع واكن.
پول بريز، پول جمع كن.
…كنايه از اين است كه براي رسيدن به هدف بايد هزينه كني تا به نتيجه برسي.
***
يا حُسن و جمال، يا فهم و كمال، يا دولت و مال.
كنايه از اين است كه در انتخاب همسر، آقادامادها بايد توجه كنند كه سه ويژگي زيبايي و فهم و كمالات و پولدار بودن با هم.
ممكن است در عروس خانمها مشاهده نشود و داشتن يك يا دو مورد با سومي برابر است.