حیف است این جسم آسمانى در خاک. حیف است این پیکر ثریایى در ثرى. حیف است این وجود عرشى در فرش. چطور من بدن نازنین این عزیز را شستشو کنم؟!…
حیف است این جسم آسمانى در خاک. حیف است این پیکر ثریایى در ثرى. حیف است این وجود عرشى در فرش.
چطور من بدن نازنین این عزیز را شستشو کنم؟! اگر تغسیل فاطمه به اشک چشم مجاز بود آب را بر بدن او حرام میکردم. اگر دفن واجب نبود، خاک را هم بر او حرام میکردم.
اما چه کنم که این سنت دست و پاگیر زمین است. از تبعات زندگى خاکى است.
پس آب بریز اسماء! کاش آبى بود که آتش این دل سوخته را خاموش میکرد، اى اشک بیا! بیا که اینجاست جاى گریستن.
مداحی حاج منصور ارضی در نخستين شب عزاداری فاطمیه در حضور رهبرانقلاب. ۹۵/۱۲/۹
فرشتگان که به قدر من فاطمه را نمیشناسند، به اندازه من با فاطمه دوست نبودند، مثل من دل در گروى عشق فاطمه نداشتند، ضجه میزنند، مویه میکنند، تو سزاوارترى براى گریستن اى على! که فاطمه، فاطمه تو بوده است.