تَل اَتل بي تَل اَتل پنجَه مَزن شاه شَكر شَكرو رَونه بُده دو دَس و پاش حَلوا بُدِه حَلوَئو نون و پيا سِرِ حوض توتيا اَيك طَرف دَما خَته اَيك طرف بَئو خَته دَسمال گُل شَلو كَته خروسو تَوي يا مُرغو؟ (خروس ميخواهي يا مرغ) اين مثل را بزرگترها براي…
امروز بيبي با نوههاش مشغول پختن «دُدُلَئو» بود كه به ندرت پخته ميشد و اين «ددُله» آشي است كه براي اين كه كودك به راحتي دندان در بياورد ميپزند و بين همسايهها و خانوادههايي كه كودك يا نوزاد شيرخوار دارند پخش ميكنند و اعتقاد دارند كه با خوردن اين آش…
برزه: يكي از ضروريات زندگي قديم كه در تمام خانهها وجود داشته و وسيلهاي بوده است كه براي نانهاي محلي نظير جرازك (گپُك)، ختَك، نان نازك (پيسپا)، نان شيرين، نينني، نان دارتُشه و ترَگي استفاده ميشده است. برزه، داراي شكلي دايره مانند بود كه ارتفاع آن به حدود ۴۰ سانتيمتر…
عنوان بازي: كَلَهمُچوسايل بازي: يك تكه استخوانشرح بازي:در اين بازي افراد به دو گروه شش نفره تقسيم ميشوند كه بنا به قرعه و يا به توافق دو گروه يك گروه چشم خود را ميبندند.يك كوچه تاريك را در نظر ميگيرند و يك استخوان را در كوچه پرتاب ميكنند و سپس…
بيبي وقتي كه از كسي نام ميبره، خيلي كم اتفاق ميافته كه اونو با نام خانوادگي معرفي كنه، اغلب اونارو با نام پدر يا جدّ پدري يا مادري به مردم ميشناسونه، گاهي واسه اين كه كسي رو بهتر و بيشتر بهت معرفي كنه مجبور ميشه از لقبهاي خاصي كه مردم…
امروز با بيبي نشسته بودم و در مورد محلههاي قديمي شهرمون لار، باهاش صحبت ميكردم محلههايي كه بيبي از هر كدوم از آنها خاطراتي و سرگذشتي رو واسم تعريف مي كرد. بيبي ميگفت اون روزها، از كوچه پس كوچههاي هر محله عطر صميميت و مهرباني استشمام ميشد و مردم هر…
از بَرو تِرسِدِم، اَزِرِ رَچِنه وابُدم!از چاله به چاه افتادن. *** اگَه چُندَر واگوشت ببو، پَيزده واپُس نابو!چغندر گوشت نشود و دشمن دوست نگردد. *** از غريب چه گِلّه از آوه شور، چه مَزه!از پاي شكسته چو سَير آيد و از دست بسته چه خير. *** از بالَئه اِش، جَمه…
مردم لار بر اين باورند كه:*)وقتي دختري ميخندد اگر در همان حال اشك نيز از چشمانش جاري شود، در غربت ميميرد.*)اگر دندانهاي جلو آرواره بالايي دختري فاصله داشته باشد، با مرد پولداري ازدواج خواهد كرد.*)اگر كف دست كسي خارش كند، پول يا هديهاي برايش ميرسد.*)اگر كسي روي گربه آب بريزد،…
برزه:يكي از ضروريات زندگي قديم كه در تمام خانهها وجود داشته و وسيلهاي بوده است كه براي نانهاي محلي نظير جرازك (گپُك)، ختَك، نان نازك (پيسپا)، نان شيرين، نينني، نان دارتُشه و ترَگي استفاده ميشده است. برزه، داراي شكلي دايره مانند بود كه ارتفاع آن به حدود ۴۰ سانتيمتر ميرسيد…
عنوان بازي: كَلَهمُچوسايل بازي: يك تكه استخوان شرح بازي:در اين بازي افراد به دو گروه شش نفره تقسيم ميشوند كه بنا به قرعه و يا به توافق دو گروه يك گروه چشم خود را ميبندند. يك كوچه تاريك را در نظر ميگيرند و يك استخوان را در كوچه پرتاب ميكنند…