سیدعبدالحسین لاری نخستین جمهوری اسلامی را در لارستان ایران تشکیل داد. به گزارش میلاد لارستان به نقل از همشهری آنلاین، در گیرودار استبداد صغیر و درست زمانی که حکومت قاجار…
سیدعبدالحسین لاری نخستین جمهوری اسلامی را در لارستان ایران تشکیل داد.
به گزارش میلاد لارستان به نقل از همشهری آنلاین، در گیرودار استبداد صغیر و درست زمانی که حکومت قاجار آخرین نفسهایش را میکشید، سیدعبدالحسین لاری نخستین جمهوری اسلامی را در لارستان ایران تشکیل داد.
چندین سال پیش از آن، به درخواست مردم لارستان و با حمایت استادش میرزای شیرازی نجف را ترک گفته و به ایران آمده بود. از طرفداران «مشروطه مشروعه» بود و در حمایت از آن رسالهای با عنوان «قانون در اتحاد ملت و دولت» نگاشته بود. مواضع صریحی داشت و به شرقی و غربی رحم نمیکرد.
غربیها را «ابالیس انگلیس» میخواند و شرقیها را «روس بدتر از مجوس» مینامید. واردات و استفاده از کالاهای خارجی را نیز حرام میدانست. اعتقاد داشت این کار موجب تقویت دشمن میشود. فتوا داده بود: «واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به حکومت حقه اسلامیه». عبدالحسین لاری قائل به ولایتفقیه بود. خود را مبسوط الید میدانست.
او رسالههایی با عنوان «قانون اداره بلدیه» و «قانون مشروطه مشروعه» نگاشته بود و حکومتش را براساس همین قوانین اداره میکرد. حکومت سیدعبدالحسین لاری علاوه بر کتاب قانون، نیروی انتظامی مخصوص بهخود را داشت. از مردم، مالیات شرعی میگرفت، حدود را جاری میکرد و حتی در مقطعی تمبر(پست ملت اسلام) و سکه نیز ضرب کرد.
با چریکهایی همچون اسماعیل قشقایی (صولهالدوله) هم مراوده داشت. با کمکها و فتوای او بود که اسماعیل قشقایی توانست به جنگ پلیس جنوب برود و تا روی کار آمدن مصدق بهعنوان والی فارس جنگ را ادامه بدهد. حکومتی که عملاً عبدالحسین لاری تشکیل داده بود حتی از چشم ادواردبراون هم دور نماند: «در شیراز حاج سیدعبدالحسین مجتهد لاری قیام کرد، پیروان بیشماری دورش جمع شدند، گویا سید هوای حکومت نیز داشته.
داستان او خود درخور دیوانی است، دستگاهش منظم و باانضباط بوده و بر پایه شریعت صدر اسلام کار میکرده. تمبر دفتر پست لار تمامشده بود، یکسری تمبر چاپ کرد، به جریان گذاشت».
اگرچه عبدالحسین لاری در سال۱۳۰۳ در جهرم از دنیا رفت اما شاید بتوان حکومت کوتاهمدتش را که مرزهایش به شهرهای شیراز، لارستان، بوشهر میرسید، نخستین نمونه تحققیافته جمهوری اسلامی دانست.
نگارنده: محمد حسین محمدی
ف ۱۱۰