رسول احمدلو دانشجوی دکتری تاریخ : مقدمه خلیـج فـارس مظهـر و نمـاد هویـت ایرانــی است و پیشینهای به قدمـت تاریـخ دارد. خلیـج همیشـه فـارس، نه تنها یک عرصـه…
رسول احمدلو دانشجوی دکتری تاریخ :
مقدمه
خلیـج فـارس مظهـر و نمـاد هویـت ایرانــی است و پیشینهای به قدمـت تاریـخ دارد. خلیـج همیشـه فـارس، نه تنها یک عرصـه آبـی و آبـراه مهـم و حسـاس، بلـکه میـراثدار فرهنـگ و تمدنـی کهـن و گنجینـۀ کمیـاب و بینظیــری از تنـوع زیستـی است. دهم اردیبهشت همزمان با سالـروز اخراج پرتغالـیها از تنگـه هرمـز و خلیـج فـارس، روز ملی خلیـج فـارس نامگذاری شده است؛ این روز یادآور عظـم و اراده یک ملــتِ بزرگ، شریـف و آزاده است.
در جریان اخراج پرتغالیها از خلیج فارس هزاران لارستانی به شهادت رسیدند که در این جستار تاریخی به بررسی آن میپردازیم.
فتح قشم و هرمز توسط پرتغالیها
در اواخر قرن پانزدهم میلادی واسکادوگاما با عبور از جنوب و شرق آفریقا با کمک یک راهنمای ایرانی تبار از بندر موسی بیگ (در شمال موزامبیک) بهسوی هند روانه شد و گزارشی مفصلی از اهمیت پارس و هند به دربار پرتغال فرستاد. پرتغالیها اولین استعمارگرانی بودند که از غرب اروپا به خلیج فارس و هندوستان وارد شدند. در زمان پادشاهی شاه اسماعیل یکم صفوی، آلبوکرک فرمانده ناوگان پرتغالی با هجوم به جزیره هرموز این جزیره را تصرف کرد. آلبوکرک اعتقاد داشت هر کشوری که سه نقطه مالاگا، عدن و هرمز را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود. پرتقالیها به مدت یک قرن در خلیج فارس استحکامات نظامی ایجاد کردند و تجارت در خلیج فارس را به دست گرفتند. به دلیل درگیری صفویان به مسائل داخلی ایران و همچنین جنگ با ازبکان و عثمانی توان دخالت در مسائل جزایر خلیج فارس را نداشتند.
شهادت هزار جوان لارستانی در راه مبارزه با استعمار پرتغالیها
با روی کار آمدن شاه عباس اول در سال ۹۹۶ هـ.ق. دورهای جدید در تحولات سیاسی ایران آغاز گردید. شاه عباس در سالهای نخستین حکومت خود با مشکلات عمدهای همچون دخالتهای نابهجا و مخرب قزلباشان و سران طوایف مختلف آن در امور سیاسی کشور، تهاجم مکرر عثمانی به مرزهای غربی ایران و دست اندازیهای ازبکان از شرق، رو به رو بود و بدون حل این معضلات امکان توجه و نظارت بیشتر در امور جنوب ایران نداشت. سیاستهای دولت صفوی و تغییر راههای تجاری از غرب به جنوب سبب اهمیت یافتن مناطق جنوبی ایران شد.
اللهوردیخان در سال ۱۰۲۲ هـ.ق پسر خود امامقلیخان را که حاکم لار بود، به تسخیر بندر گمبرون فرستاد، ولی تصرف قلعه گمبرون در این سال میسر نشد و امام قلی خان سال بعد، زمانی که پس از مرگ پدر به جای او امیرالامرای فارس شد. آن قلعه را به تصرف درآورد.
از آنجا که نیروی دریایی ایران توانایی و تجهیزات لازم را در اخراج پرتغالیها از گمبرون نداشت، امام قلی خان در سال ۱۰۳۱ هـ.ق. به نمایندگان انگلیس کمپانی هند شرقی اخطار داد که اگر در جنگ ایران و پرتغال با شاه ایران یاری نکنند، تمام ابریشمی را که در ایران دارند، توقیف خواهد شد و امتیازات تجارتی که از آن پیش گرفتهاند از میان خواهد رفت. لیکن اگر با دولت ایران از در اتحاد درآیند، خساراتی که از جنگ با پرتغالیان به ایشان برسد، از طرف ایران تلافی خواهد شد و به ایشان پرداخت خواهد گردید. بر اثر این التیماتوم سیاسی جدی امام قلیخان، اولیای کمپانی هند شرقی ناگزیر به اتحاد با ایران شدند و در اول محرم ۱۰۳۱ هـ. ق به واحدهای جنگی خود در اقیانوس هند، دستور شرکت در جنگ با پرتغالیان زیر نظر و فرمان امام قلی خان سپهسالار ایران صادر کردند، امام قلی خان هم به قنبربیگخان حاکم لار دستور داد که نسبت به جزیره هرمز دعوی مالکیت کند و آن جزیره را مانند پیش، یعنی قبل از حملۀ آلبوکرک به هرمز خراجگذار خود شمارد، پرتغالیها به این دعوی جواب سخت دادند و در نتیجه آتش جنگ روشن گشت. در این جنگ طبق سراینده ناشناس جنگنامه کشم هزاران لارستانی به شهادت رسیدند.
چو الف [و] ثلاثين بد از هجر سال/ بیامد یکی لشکر از پرتگال
سپاهی بیامد چو مور و ملخ/ بگرمی چو آتش بسردی چو یخ
سر آن سپه بد کپیتان تمر/ دلی داشت از کینه و خشم پر
بدند اکثر لشکرش احمدی/ بزر دادهاند دین خود از بدی
بنای یکی قلعه در کشم کرد/ دل خان ایران پر از خشم کرد
چو آگاه شد قاضی شهر لار/ که آمد چنین لشکری خونخوار
روان گشت با لشکری بیشمار/ بهتعجیل در روی دریاه بار
بکشتی نشستند و معبر شدند/ روانـه ابــــر جــنـگ کافر شدند
هنوز قلعه شوم بد ناتمام/ که آنجا گرفتند يُرد و مقام
بهم باز کردند بنیاد جنگ/ سپاه مسلمان و اهل فرنگ
بگشتند بــا هــمدگر در نبرد/ بکردند با هم بسی داد و خورد
بناگاه آن کافر بدنهاد/ شکست سپاه مسلمان بداد
بشد فوت از مردم ملک لار/ ز پیر و ز برنا برون از هزار
پس آنگاه چون گشت قلعه تمام/ بشد کار بر مردم لار خام
بهسختی چنان قلعه کس در جهان/ نبود و ندید و نداده نشان
یکی قلعه [ی] سخت پر ترس بوم/ خطرناک بی جای گبران شوم
زهر قلعه کز بحر تابر بود/ سوادی از آن قلعه خیبر بود
چهار و دو ده توپ در قلعه داشت/ دگر شانزده توپ در برشه داشت
سخن ختم کردی چو از قلعهاش/ دگرگوی از کـلـوبـرشـهاش
فتح هرموز و اخراج پرتغالی ها از خلیج فارس
امام قلی خان با سپاه فراوان از شیراز به جانب لار حرکت کرد و از لار به هرمز رفت. بر اساس نوشته های استاد احمد اقتداری یک قسمت بزرگ از اردوی امام قلی خان از سواران و شمخال اندازان و تفنگچیان لارستانی بودند. زیرا اولاً به سبب اینکه حاکم لارستان ادعای مالکیت و خراج بر جزیرۀ هرمز داشت، ثانیاً به سبب نزدیکی لار به هرمز و آشنائی مردم این سامان به آب و هوای آن منطقه استفاده از تفنگچیان و شمخال اندازان لاری که معابر نظامی و نقاط مختلفۀ ساحل خلیج فارس را به خوبی میشناختند، ضروری بود. از این گذشته مردم بومی و محلی سواحل خلیج فارس و نواحی گمبرون هم غالباً از مهاجرین لارستانی بوده و یا با آنها مربوط بودهاند. امام قلی خان توانست در نهم جمادی الثانی ۱۳۰۱ هـ.ق جزایر قشم و هرمز را از دست پرتغالیان باز پس بگیرد و از مغرب تا حدود بندر بصره پیش راند، بطوریکه سراسر خاک فارس و کهگیلویه و لارستان و بنادر جنوب از بندر جاسک تا شط العرب و تمام جزائر خلیجفارس در دائره حکومت و تسلط وی درآمد. امام قلی خان والی فارس طی دوران والیگیری خود، اقدامات عمرانی بسیار موثری برای حفظ امنیت مسیرهای تجاری بندرعباس به لار و شیراز به عمل آورد و در دورۀ او شیراز، بندرعباس و لار رونق تجاری بسیاری یافتند، به طوری که تحسین کلیه سیاحان اروپایی را برانگیخت.
چند درخواست از مسئولین محترم شهرستانی و کشوری
در شهرها و مراکز استانی موسسات خلیج فارس شناسی تاسیس شده و همه ساله در روز دهم اردیبهشت ماه مراسمات و همایش هایی به مناسبت روز خلیج فارس برگزار می شود، اما متاسفانه در لارستان تا کنون به این امر مهم توجهی نشده است لذا پیشنهادت زیر که تاثیر زیادی بر حیات علمی و فرهنگی شهرستان لارستان برجای خواهد گذاشت تقدیم می گردد:
تاسیس موسسه مطالعات خلیج فارس و نواحی پس کرانه ای در شهر لار
برگزاری همایش یادبود شهدای لار در اخراج پرتغالیها از خلیج فارس
ساخت تندیس یا المان شهدای لار در اخراج پرتغالیها از خلیج فارس در گلزار شهدا یا یکی از خیابانهای لار
نامگذاری یکی از خیابان های شهر لار به نام شهدای لار
ف ۱۱۰