۲۰مهرماه سالروز انجام عملیات کرکوک می باشد. اولین عملیات پارتیزانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک عراق که در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۶۵ انجام گرفت و در آن، پالایشگاه…
۲۰مهرماه سالروز انجام عملیات کرکوک می باشد. اولین عملیات پارتیزانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک عراق که در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۶۵ انجام گرفت و در آن، پالایشگاه نفت کرکوک منهدم شد. آنچه می خوانید روایت دستِ اولی است از این عملیات از زبان تنها رزمنده ی
لارستانی حاضر در این عملیات. لادستان به سراغ دکتر جمشید جعفرپور رفته و از زبان این لارستانی کرکوک را به نظاره نشسته است….
انافتحنالک فتحا مبینا
دکتر جمشید جعفرپور : از بنده خواسته شد مقداری راجع به عملیات فتح یک (عملیات کرکوک) صحبت کنم.
این عملیات، از عملیات هایی بود که در داخل، آن طور که باید روی آن تبلیغ نشد و خیلی از برادران از کم و کیف عملیات اطلاع پیدا نکردند که توضیحاتی را عرض می کنم. باید بدانیم این عملیات در ۲۰ مهرماه سال ۱۳۶۵ در شهر کرکوک عراق صورت گرفت و ویژگی هایی داشت که به بعضی از آنها اشاره می کنم :
یکی اینکه شهر کرکوک تقریبا در ۱۵۰ کیلومتری داخل عراق قرار دارد یعنی نیاز بود که رزمندگان اسلام ۱۵۰ کیلومتر در عراق نفوذ کنند و بدلیل کوهستانی بودن مسیر نیاز بود که راه های پر پیچ و خمی را حدودا ۱۰۰ کیلومتر بصورت پیاده طی شود.
نکته دیگر اینکه این عملیات باید بصورت پارتیزانی و بدون هیچ گونه درگیری تا زمان رسیدن به هدف پالایشگاه کرکوک انجام می شد و در این مسیر باید از روستاها و حتی کنار شهر عراق هم عبور می کردیم و در طول مسیر پاسگاه های فراوان عراقی وجود داشت که باید بدون جلب توجه از میان آنها رزمندگان اسلام عبور می کردند .
نکته مهم دیگر اینکه این عملیات با همکاری و هماهنگی حذب دموکرات کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی یا به قول خود کردها مام جلال یعنی (عامو جلال) صورت می گرفت.
البته با توجه به سوابق درگیری هایی که در سال های اول انقلاب بین نیروهای رزمنده و سپاه با نیروهای مسلح کٌرد وجود داشت این نگرانی که حذب دموکرات به تعهدات خود عمل نکند باعث نگرانی رزمندگان بود که البته بعدها باخبر شدیم که صدام برای تحویل دادن هر کدام از رزمندگان ایرانی که وارد خاک عراق شده بودند مبلغ هنگفتی را به جلال طالبانی پیشنهاد کرده بود که او نپذیرفته بود .
تیپ قاطریزه وارد خاک عراق می شود
نکته دیگر این بود که باید برای نابود کردن و تخریب پالایشگاه کرکوک سلاح هایی مانند دوشیکا و خمپاره های ۶۰ و ۱۲۰ به داخل خاک عراق حمل می شد و عبور دادن این سلاح های نیمه سنگین و مهمات آن از گردنه ها و مسیرهای پر خطر کوهستانی بوسیله ی نفرات امکان پذیر نبود ، لذا بهترین وسیله ای که در اختیار بود برای حمل اسلحه و مهمات قاطر بود از این رو تعداد زیادی قاطر وظیفه ی حمل سلاح و مهمات را در این راه های خطرناک کوهستانی بر عهده داشتند تا جایی که نیروهای بسیجی به شوخی تیپی را که برای عملیات وارد خاک عراق شده بود را تیپ قاطریزه نامیده بودند .
نکته دیگراین عملیات از ابتدا تا انتها یعنی از زمان ورود اولیه رزمندگان به داخل خاک عراق و شناسایی هایی که باید صورت می گرفت در مورد پالایشگاه کرکوک و سپس طراحی عملیات و الحاق سایر نیروهای عمل کننده و سپس بازگشت همه ی اینها و عبور از مرز و ورود به خاک وطن حدود ۴۵ روز طول کشید . از نکات جالب این عملیات حضور دسته جات رزمندگان اسلام در مقر برخی گروهک ها مانند محمله بود که توسط حذب دموکرات کردستان عراق ناچار به همکاری شده بودند.
چند نفر نان خور آورده ایم
از خاطرات شیرین و فراموش نشدنی این عملیات حضور رزمندگان اسلام به هنگام نهار و شام در خانه و منزل اهالی کردستان عراق در روستاها بود که به هنگام نهار نیروهای حذب دموکرات هر کدام با چند نفر از رزمندگان ایرانی به درب خانه های مردم روستاها مراجعه و با کوبیدن درب فریاد می زدند که چند نفر نان خورد آورده ایم و به این ترتیب رزمندگان برای نهار و شام در خانه های روستائیان توزیع می شدند که البته به دلیل محاصره ی کردستان عراق توسط صدام ، غذای همیشگی مردم خورشت بامیه بود که توسط روستاهای کردستان کاشته می شد .
بهترین هدیه به مردم کردستان عراق از طرف رزمندگان تصاویر امام خمینی بود
اما از نکات قابل توجه علاقه ی شدید مردم کردستان عراق به امام خمینی بود و بهترین هدیه از طرف رزمندگان برای آنها تصویرهای حضرت امام بود که آنرا با علاقه و اشتیاق فراوان می بوسیدند و بر روی چشم های خود می گذاشتند . در این عملیات ۴۰ نفر از تیپ ویژه ی پاسداران وارد خاک عراق شدند که بخشی از آنها نیروهای تخریب چی بسیجی بودند و فرمانده ی آنها را شهید علی عاصمی برعهده داشت و در کنار وی تخریب چی های مدرسه ی عالی شهید مطهری حضور داشتند ، طلبه هایی که سابقه ی تخریب چی بودن را شهید عاصمی درعملیات های زیادی به آنها آموزش داده بودند . در طراحی های اول قرار بود که نیروهای رزمنده شبانه به پالایشگاه هجوم برده و از درون اقدام به تخریب تاسیسات و برج های تقطیر پالایشگاه کنند که با مشاهده ی عکس های هوایی مشخص بود تعداد زیادی نیروی عراقی برای محافظت از پالایشگاه حضور داشتند و خیابان های پالایشگاه را سنگر بندی کرده بودند اما با توجه به اینکه فرماندهی قرارگاه ر مضان اینگونه تشخصیص داد که باید این عملیات بدون تلفات انجام بگیرد نهایتا قرار شد پالایشگاه از فاصله ی چند کیلومتری و از طریق خمپاره و سلاح های نیمه سنگین مورد هجوم قرار بگیرد که این عملیات باعث آسیب روانی و تضعیف روحیه ی ارتش عراق گردد.
این عملیات بیش از خسارتی که از لحاظ مادی می توانست برای عراق داشته باشد و از لحاظ روحی و حیثیتی می توانست به نیروهای صدام آسیب وارد کند .
به جز ۲ زخمی از نیروهای خودی و یک کشته از نیروهای کرد آسیب دیگری به رزمندگان اسلام وارد نشد
نهایتا در تاریخ ۲۰ مهرماه ۶۵ این عملیات بصورت غافلگیرانه انجام شد و نقاطی را که از قبل شناسایی شده بود و با سلاح های موجود مورد هجوم قرار گرفت و به جز ۲ زخمی از نیروهای خودی و یک کشته از نیروهای کرد آسیب دیگری به رزمندگان اسلام وارد نشد و نیروها به سرعت پس از پایان عملیات به سمت مرزهای ایران شروع به عقب نشینی کردند .
عراق برای جبران این شکست تمام تلاشش این بود که از نیروهای رزمنده تلفات بگیرد و نگذارد این نیروها به سلامت به خاک ایران برگردند که به یاری خداوند همه ی نیروها به سلامت به داخل مرز کشور بازگشتند .
شیرین ترین خاطره ی من از این عملیات این بود که به اتفاق جمعی از بسیجی های تخریب چی به دیدار مقام معظم رهبری شتافتیم
از شیرین ترین خاطرات این عملیات این بود که پس از بازگشت قرار شد جمعی از بسیجیان تخریب چی گزارش عملیات را خدمت مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس جمهور جمهوری اسلامی بود ارائه نمایند و این افتخار نصیب اینجانب شد که در جمع این بسیجی های تخریب چی خدمت ایشان برویم و گزارش عملیات را تقدیم کنیم .
لادستان – با تشکر از شما جناب آقای جعفرپور در پایان صحبت های خود به عملیات هایی که در طول دوران دفاع مقدس شرکت داشته اید اشاره بفرمائید؟
عملیات های رمضان ، آزاد سازی فاو ، عملیات کربلای ۵ در شلمچه ، عملیات بدر و والفجر ۴ شرکت داشته و مسئولیت های بنده از قبیل معاون دسته ی تخریب در عملیات کرکوک ، تخریب چی ، تک تیرانداز ، قناصه چی ، کمک تیربارچی بوده است و در لشکر محمد رسول الله تهران ، تیپ امام سجاد و امام علی (ع) حضور داشته ام .