نکاتی که در این یادداشت و چند یادداشت بعدی به عنوان سرمقاله به رشته تحریر در می آید، تذکراتی است جهت تنویر افکار و توجه به عمق راه طی شده…
نکاتی که در این یادداشت و چند یادداشت بعدی به عنوان سرمقاله به رشته تحریر در می آید، تذکراتی است جهت تنویر افکار و توجه به عمق راه طی شده انقلاب اسلامی ایران. اکنون که دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پایان پذیرفته و مراسم تحلیف نیز تا ساعاتی دیگر انجام میشود، طبعا دیگر خواننده عزیز، نویسنده را متهم به حزب و جناح و گروه و دسته نمی نماید و این تصور به خواننده دست نخواهد داد که خدای ناکرده با حمایت از گروهی و جهت کوبیدن گروهی دیگر دست به قلم برده شده است.
تکرار می شود نکاتی که به نگارش می آید فقط جهت تنّبه و بیداری عمومی است.
کمتر از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد، انقلابی که یاران واصحاب آن اعم از دانشجو، طلبه، بازاری، کارمند، فرهنگی، دانش آموز و… فقط برای پیروزی حق و سرنگونی باطل و نابودی استکبار و تشکیل امت واحد اسلامی، ندای خمینی کبیر را به عنوان رهبری که قاطعانه همه چیزش را در راه نهضت فدا کرده بود، به جان و دل شنیدند و با تمام قدرت به میدان آمدند و نظامی که تا دندان مسلح بود و سیاستمداران و جاسوسان و قدرتمداران شرق و غرب آن زمان به بقا و دوام آن یقین داشتند و با تمام وجود از آن حمایت می کردند به یاری خدای منان، ساقط و نظامی نوپا با اندیشه ای الهی جایگزین نمودند.
و تمام هم وغم سران انقلاب رفع گرفتاری های مردم و پیشرفت کشور و عزت و کرامت و عظمت نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.
به همین خاطر، چند صباحی پس از پیروزی انقلاب جهت رفع نیازهای جامعه بهترین جوان ها به صحنه آمدند و با تشکیل جهاد سازندگی، کمیته امداد، بنیاد مسکن، سپاه پاسداران و… راه را برای تثبیت و بقا و استمرار انقلابی که دشمنان می گفتند شش ماه هم دوام نمی آورد فراهم نمودند و در جای جای میهن اسلامی به سازندگی دست یازیدند و به فاصله کمتر از دو سال، دویست مدرسه را تاسیس نمودند و صدها روستا را به لوله کشی آب آشامیدنی مجهز کردند و ایثار و حمایت از بیچارگان و مستضعفان را سرلوحه فعالیت خویش قرار دادند.
از سوی دیگر دشمن با برنامه های حساب شده؛ جهت نابودی انقلاب اقدام می کرد، کودتاهای مختلف، آتش افروزی در قومیت ها و استان های متعدد، حمله به پادگان ها، آمادگی دادن به نیروهای دشمن در داخل کشور جهت حملات و بالاخره جنگ تحمیلی، سرشاخه هایی بودند که می خواستند تشتت و اختلاف را در نظام نوپای اسلامی ایجاد نمایند و آن را از پا درآورند؛ اما مردم سلحشور ایران اسلامی به رهبری امام امت و با اتکا به خدای لایزال، با استقامت بی نظیر و حداقل امکانات ایستادند و دشمنان را مایوس نمودند و جنگ را به تجربه بدل کردند و از نقمت، نعمت ساختند.
طبعا به خاطر سلایق مختلف در آغاز نهضت با گذشت حدود ده سال از انقلاب، فراز و نشیب هایی پیش آمد و دیدگاه های متنوعی رشد نمود و نظرات خاصی مطرح شد که برخی ازآن ها با انقلاب و اسلام از جهاتی سازگاری نداشت که به وسیله امام راحل(ره)، پاسخ داده می شد و این نظرات به بوته فراموشی سپرده می شدند.
اما گذشت زمان و تشکیل دولت ها با سلایق مختلف، مسائلی را به وجود آورد و آرام آرام رشد داد که عواقب آن شاید آن روز به این ترتیب تصور نمی شد و کسی نمی دانست که با گذشت سه دهه دیگر، مسائلی ایجاد می شود که در آن زمان غیرقابل تصور می نمود، مانند تبعیض های عجیب و غریب اقتصادی، دیدگاه های تحریفی آقا زادگان و فریب کاری برخی فریبکاران و سخنان نژاد پرستانه و تثبیت حقوق های نجومی و به رسمیت شناختن آن توسط قانونگذاران و گرایش به اندیشه های دشمنان و بی اعتنایی به افکار دوستان، در باطن و تظاهر به سخنان دلسوزان انقلاب در ظاهر.
ادامه دارد… .
[…] كه در یادداشت گذشته نوشته شد در عموم انقلابها وجود دارد اين يك قانون كلي […]