يكي ديگه از برنامههايي كه در مورد كودكان شيرخوار ميبايست انجام بگيره، از شير گرفتن اونه و از اونجايي كه كودك وابستگي بسيار شديدي به شير مادر داره و برخلاف…
يكي ديگه از برنامههايي كه در مورد كودكان شيرخوار ميبايست انجام بگيره، از شير گرفتن اونه و از اونجايي كه كودك وابستگي بسيار شديدي به شير مادر داره و برخلاف ميل و علاقهي قلبي اون، متأسفانه بايد اونو از شير بگيرن كه سن معمول كودك براي اين برنامه حساس، بين ۲ تا ۲/۵ سال است .(گاه چند ماه كمتر و يا چند ماه بيشتر خواهد بود) نكتهي مهمي كه بايد به اون توجه داشته باشين اينه كه هرچه زمان بيشتري بگذره، وابستگي و علاقهاش به شير مادر هم بيشتر ميشه چون شناخت كودك هم بيشتر ميشه و به راحتي نميتونه از اون دل بكنه و ميتونيم بگيرم كه براي كودك كار و سرگرمي خوبي خواهد بود كه مدتها در آغوش مادر و در حال شير خوردن باشه و احساس آرامش و امنيت كنه. البته تصميم ندارم وارد بحث روانشناسي كودك بشم چرا كه در تخصص من نيست و يادآور ميشم كه «شير» از نوزادي تا پيري و كهنسالي براي بدن لازمه و بايد خورده بشه. منظور من قطع شير مادر است كه در آيات قرآن نيز به مادران خطاب شده كه كودكان خود را تا ۳۰ ماه (ثلاثون) شير بدهند.
بعضي از خانواده ها، شب به دست و پاي كودك حنا ميبندن صبح لباس زيبايي را به تن كودك كرده و برايش مقداري تنقلات از جمله چيزهايي كه زياد به اون علاقه داره،و چندتا تخممرغ آب پز رنگ شده نيز به همراه يك اسباببازي جذاب و سرگرم كننده، آماده ميكنن به طوري كه خودش مثلاً اونارو نديده باشه و مادر هم سينههاي خودش رو با مروتر يا ونگ و گازير، صبر تَهر تلخ و سياه ميكنه و كودك را به همراه خود و چند نفر ديگر به يك مكان مذهبي مثلاً امامزاده ميبره و سورهاي از سورههاي قرآن را قرائت ميكنند. و آنقدر آنجا ميمونه كه ساعت شيرخواران كودك برسه و كودك گرسنه شود در اين موقع به جاي شير، مادر با دادن هدايا و تنقلاتي كه همراه آورده اونو سرگرم و فكر خوردن شيرو از سرش خارج ميكنه اما بالاخره ساعت سرگرمي كودك تموم ميشه و هيچ يك از اون تنقلات، جاي شير براي اون نميگيره كودك براي خوردن شير به مادر فشار مياره كه در اين وقت به جاي شير خوشطعم هميشگي تلخي اونو احساس ميكنه هرچه كودك بزرگتر باشه عاقلتر هم خواهد بود و از مادرش ميخواد كه تلخي شير رو با شستن و پاك كردن از بين ببره.
البته اين مشكل اكثر مادران شيرده است كه نميدونن چگونه مشكل روبرطرف كنن و هر كس به سليقه خودش و با كمك تجربه ديگران از مادهاي براي ماليدن به سينه و بيميل كردن كودك براي خوردن شير، استفاده ميكنن ولي در هر حال مثل گذشتن از يك خان رستم ميمونه. در اين ايام، مراقبت از كودك و رعايت نكاتي در تهيه غذاي جايگزين وظيفه مادر و اطرافيان اوست كه نذارن كودك دچار ضعف و بيحالي بشه و بايد به تغذيه اون توجه خاصي داشته باشن تا به مرور زمان، مسأله اعتياد و وابستگي به شير مادر فراموش بشه و به غذاهاي معمولي عادت كنه. قديما، عقيده داشتن كه بحرانيترين دوره زندگي كودك همين دوره است كه بچه زياد بهانهگير ميشه و ميبايست مرتب در آغوش بگيرن و امنيت اونو تأمين كنن تا فكر نكنه كه مادر به عمد، چيزي رو كه خيلي به اون علاقه داشته ازش گرفته. پيزي كرده(۱) يكي از نكاتي است يعني كودك مرتب بهانه شير ميگيره و گاه اونو لاغر و نحيف ميكنه. و گِر اگِره (۲)سعي كنين بچه را در جاهاي شاد و شلوغ كه بچههاي ديگه هم هستن، ببرين تا سرگرم بشه و كمكم شير مادر رو فراموش كنه.
۱-در حسرت چيزي يا كسي بودن كه علاقه شديدي به او يا آن شخص داشته باشي و در دسترس نباشد.
۲-گريهاي كه به راحتي نتوان او را ساكت كرد. – گريهاي كه با بهانهگيري همراه است.