پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۹:۱۷ب.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 1

بازار و زور؛ نکاتی در باب مواجهه ایران و غرب

سابقه مواجهه ایران و غرب را می‎توان به دوران هخامنشیان بازگرداند. زمانی که یونان به عنوانِ بزرگترین قدرت غربی، با ایران مواجه شد. این رویارویی صرفا جنگ نظامی نبود بلکه…

سابقه مواجهه ایران و غرب را می‎توان به دوران هخامنشیان بازگرداند. زمانی که یونان به عنوانِ بزرگترین قدرت غربی، با ایران مواجه شد. این رویارویی صرفا جنگ نظامی نبود بلکه تقابل و تعامل فرهنگی و فکری نیز بود. در آرای حکمای بزرگ یونان مانند افلاطون و ارسطو، می‌توان ردپای اندیشه‎های ایرانی و اثرگذاری نظام سیاسی هخامنشیان را مشاهده کرد. اما این مواجهه تمامی پیدا نکرد و تا زمان حاضر، ادامه دارد.

سرگذشت تعامل و تقابلِ ایران و غرب، بسیار پر فراز و نشیب و طولانی است و از حوصله خواننده خارج است. قصد نگارنده، در این فرصت کوتاه، توضیح این سرگذشت و نمایاندن تمامی ابعاد آن نیست امّا ذکر ۳ نکته، ضروری به نظر می‎رسد.

  • اوّل

ایران در طول تاریخ، چندین بحران جدی را از سرگذرانده و خسارت‎های فراوانی دیده است که همین مسئله موجب عقب‎ماندگی تمدّنی ایران شده است. حملات مغولان و تیموریان به ایران و کشتارهای فجیعی که رخ داد و از سوی دیگر در عصر صفوی، تقابل عثمانی و ایران به سود کشورهایی تمام شد که از صحنه درگیری‎ها دور بودند و با آرامش خاطر به ساخت دنیایی جدید و نظام‎مند می‎پرداختند. حاصل این درگیری‎ها و عقب‌‎ماندن‎ها، تسلّط انگلیس و آمریکا بر ایران عصر قاجار و پهلوی بود.

  • دوّم

با مطالعه تاریخ متوجه می‎شویم که غرب، همواره ابرقدرت نبوده است. سال‎های سال، تمدن اسلامی در اوج عظمت قرار داشت و غرب، از میراث فکری مسلمانانی همچون ابن سینا و ابن رشد، بهره می‎برد. اروپا پس از خودآگاه شدن و کسبِ اعتماد به نفس، مسیر پیشرفت را در چند قرن، طی کرد.‎ بنابراین در طول تاریخ، گوی قدرت در دستان کشورها چرخیده و امروز به آمریکا رسیده است.

  • سوّم

آمریکا عقبه تمدّنی چندانی از خود ندارد و بر میراث اروپاییان سوار شده است. استقلال آمریکا از کشورهای اروپایی به نیمه دوم قرن ۱۸ برمی‌گردد امّا جنگ‌های جهانی اوّل و دوّم، فرصتی طلایی و پیچی تاریخی را برای آمریکایی رقم زد که از هیاهوی جنگ، به دور بود تا بتواند تمامی کشورهای اروپایی را وام‎دار خود کند و دلار را به عنوان ارز بین‎المللی نهادینه سازد امّا آیا ممکن است که سلطه آمریکا نیز به پایان برسد؟ پاسخ این سؤال مثبت است. قدرت، وقتی به منزله بازار نگریسته شود، مسئله را واضح‎تر می‎کند. اگر پس از فروپاشی شوروی، بازار قدرت در جهان به انحصار آمریکا درآمده بود، امروزه کشورهای جهان، عرصه را بر انحصار آمریکا تنگ می‌کنند و به دنبال سهم‎خواهی از این بازار هستند. تقابل جدّی آمریکا و چین را می‌توان اینگونه فهم کرد.

سرانجام

آنچه مانع رسیدنِ ما به جایگاهی بالاتر در جهان می‎شود، در مرتبه اوّل، امید است. مثلا در فوتبال، تیمی که نیمه اوّل را با ۳ گلِ خورده، به رختکن می‎رود، باید برای نیمه دوّم، امید داشته باشد تا بتواند برای پیروزی تلاش کند وگرنه بازی در همان نیمه اوّل، تمام شده محسوب می‎شود. ایران پس از به دست آوردن استقلال، با درس گرفتن از تجارب تاریخی تمدّن‎ها، می‎تواند از فرصت ایجاد شده، حداکثر بهره‌برداری را ببرد. هنگامی که انحصار شکسته شود، بازار قدرت در جهان، دچار التهاب خواهد شد و همه کشورها در پی رسیدن به جایگاهی بالاتر هستند؛ پس آشوب، نردبانِ ماست. امیدوار باشیم و قدر این نردبان را بدانیم.

نگارنده: علیرضا مهدویان

 

ف ۱۱۰

 

نوشته شده در تاریخ:دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۶:۱۷ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین