چند وقتي ميشد كه بيبي دست ازطبابت كشيده بود. خدا را شكر علت اين امر، نداشتن بيمار و مراجعه بود. توي همين فكر و برنامه كار طبابت و نسخهپيچي بيبي…
چند وقتي ميشد كه بيبي دست ازطبابت كشيده بود. خدا را شكر علت اين امر، نداشتن بيمار و مراجعه بود. توي همين فكر و برنامه كار طبابت و نسخهپيچي بيبي بودم كه همدم خانوم وارد خونة بيبي شد. بيبي درِ خونهشون رو خيلي وقتها باز ميذاره و ميگه هركه اومد، خوش اومد و مهمون حبيب خداست. ولي من كه ميدونم بيبي پا درد داره و نميتونه مسافت طولاني اتاق سه دري رو تا دالون تو در توي خونشون رو روزي چند بار بره و برگرده، اونم از چند تا پلههاي سنگي تالار كه بايد يكي يكي طي كنه، خدائيش من كه خيلي خسته ميشم از بس كه ميرم و در روي ارباب رجوعها و مهموناي بيبي باز ميكنم البته وقتي كه خونهشون باشم به بيبي ميگم: آيفوني، زنگي، در بازكن برقي ، آيفون تصويري يه چيزي نصب كن كنار در دالونتون تا از توي اتاق راحت بتوني گوشي رو برداري و بپرسي كيه و چه كار داره و اگه خواستي درو باز كني و اگر نه …
بيبي حرفم رو قطع كرد و گفت: اگر نخواستم يعني در رو روي كسي باز نكنم؟
گفتم: نه بيبي. ميخواستم اينو بگم كه با زدن يك تكمه دربازكن برقي، خيلي زود و راحت در برات باز ميشه و مهمونت مياد پيشت. بيبي گفت:من عادت كردم كه صداي كوبيدن حلقه در و تق تق اون بشنوم و بعد به استقبال مهمونم برم و با احترام و خوشرويي دعوتش كنم بياد داخل نه اين كه خودش …
گفتم: بيبي ببخشيد امروز ديگه تكنولوژي هر كاري رو كه سخته شما انجام بدي، برات راحت و آسون كرده! بيبي لبخندي زد و گفت:پس احترام و تواضع و ثواب استقبال و بدرقه مهمون كجا ميره!؟ نميخواهي گير ما بياد اگه توي اتاق بشينم و نَرَم جلو مهمون كه بگن: شه مهمو، خش ني. (از مهمون خوشش نمياد)
توي اين فاصله كه همدم خانوم رسيد توي حياط خونه، بيبي هم بلافاصله خودشو به اون رسوند و سلام و تعارفات معمولي، خوش گرما… دل تز ره دور اني رهگذار غريب و با گفتن اين جملات كه با خوشحالي فراواني به زبان مياورد و با چهرهاي بشاش كه نشان دهنده شادي حاصل از ديدن مهمون عزيز و آشنايي بود، صورتش را بوسيده و او را به درون اتاق دعوت كرد. همدم خانوم زياد سرفه ميكرد خلاصه كنم بعد از مدتي كه صحبتها گل انداخت و از سرفههاش متوجه شدم و فهميدم كه او براي درمان سرفههاي خشك و سخت و مداوم به اينجا اومده از بي بي راه درمان و داروي گياهي ميخواد كه براش تجويز كنه.
بيبي هم بدون معطلي چندين نسخه رايگان براش پيچيد يعني براش گفت كه به اون عمل كنه.
البته بعد از اين كه ازش پرسيد كه آلرژي (حساسيت) ، خلط چركي يا خلط رشتهاي داره يا نه؟
۱-ترب سياه را پوست بگير و از طول دو قسمت بكن بعد داخل اونو خالي كرده و با مقداري شكر، داخل ترب را دوباره پر كن. بعد از چند ساعت عصاره شيره مانندي تهيه ميشه كه شربت بسيار مفيدي براي سرفه خواهد بود.
۲-خوراكي از تره و جوجه آبپز نيز براي سرفه درد و ناراحتي سينه بسيار مفيد خواهد بود.
۳-درخت به را نيزا گر بتواني پيدا كني يك مشت از برگهاي تازه اونو بچين ويك ليتر آب جوش روي اون بريز و بگذار يواش يواش بجوشه بعد از ۱۲ الي ۱۵ دقيقه اونو كنار بگذار و ده دقيقه صبر كن تا دم بكشه بعد اونو صاف كرده و با عرض بهار نارنج شيرين كن و هر وقت به سرفه كردن افتادي يك قاشق سوپخوري از اون بخور. اين شربت براي برونشيت حتي سل هم خيلي مفيد است.
۴-هر وقت دچار سرفه شدي، ظهر و شب سوپ كلم ميل كن و هر وقت به مدت چند هفته مصرف بشه برونشيتهاي مزمن و سرفههاي سخت را هم درمان خواهد كرد. چون مغز كلم براي سينه، اثري شفابخش داره صدا را باز ميكنه. البته اين دومين باري بود كه من شاهد نسخه پيچي بيبي براي درمان سرفه بودم.
بيبي ادامه داد اين دستورهاي لازم را انجام بده حتماً نتيجه ميگيري و خداي ناكرده اگر سرفههات قطع نشد به پزشك مراجعه كن تا يه عكس از ريههات بگيره و يا آزمايش خلط برات بنويسه و علتيابي و درمان قطعي بكنه.