گاهی دو برادر برای رسیدن به یک مسئله کمارزش، ممکن است به همدیگر پرخاش نموده یا سر و کله یکدیگر را خورد نمایند. اما زمانیکه خطری یکی از آن دو…
گاهی دو برادر برای رسیدن به یک مسئله کمارزش، ممکن است به همدیگر پرخاش نموده یا سر و کله یکدیگر را خورد نمایند. اما زمانیکه خطری یکی از آن دو را تهدید کند ، طبیعی است که این دو برادر دست بدست هم داده متحد میشوند و رفع خطر نموده نمیگذارد منافع مشترکشان از بین برود، زیرا میدانند اگر این اتحاد ایجاد نشود،هر دو متضرر می شوند و به زیان هردو خاتمه میپذیرد و ندامت و پشیمانی همیشگی ایجاد و خسران ابدی نصیبشان میگردد.
پساز ذکر مقدمه فوق، اذهان خوانندگان عزیز را به یک واقعیت جلب مینمایم .
چندی پیش پساز افزودن ۷ شهرستان به شهرستانهای استان فارس نوشتیم این استان تاب تحمل بیشاز ۳۶ شهرستان را ندارد و خواهینخواهی تقسیم خواهد شد، طبیعی بود که برخی شهرستانها باور نداشتند و بههمین خاطر حساسیتی هم از خود بروز ندادند، اما اکنون این صدا از مجلس شورای اسلامی به گوش میرسد که به دولت جدید، اجازه دادهاند در تقسیم چند استان از جمله فارس برنامهریزی نموده و طرح ارائه دهند.
برادران عزیز لارستانی اعم از لارستان ،خنج ،گراش، اوز، لامرد و مهر، این مطلب را شنیدهاند که چند جا غیر از لارستان از جمله جهرم و فسا خود را کاندیدای این مهم کردهاند. نگارنده در پی این مسئله که اینان حق دارند یا نه برنیامده و اظهارنظری نمیکنم، اما پس از انقلاب اسلامی تا کنون ۵ شهرستان از لارستان جدا شده و شهرستان مستقل را تشکیل دادهاند و در یکی دو جای دیگر هم زمزمه های ارتقا به گوش میرسد.
طبیعی است کم تنش ترین منطقه و برخوردارترین نقطه و محق ترین جایگاه برای استان شدن، «لارستان» است، زیرا اکنون ۵ شهرستان مربوط به گذشته خودش بههمراه دارد، ممکن است کسی اظهار نماید که برخی از این شهرستانها شاید نخواهند زیر نظر شهرستان سابق که اکنون به عنوان مرکز استان شمرده شده بر گردند. واقعیت این است که یا باید برگردند و یا باید زیر نظر استان دیگری غیر از شیراز بروند.
عقل، عرف و اندیشه سالم و منافع مادی و فرهنگی حکم میکند با شناختی که از منطقه خویش دارند، دست وحدت و انسجام به هم داده و با هماهنگی استان جدید را به تشکیل دهند تا هم منافع شهرستان و هم منافع استان جدید تامین شود، زیرا عقل و عمل روشن میسازد که فاصلهی اندک توأم با شناخت فرهنگ همنوا را نباید از دست داد و بهجایی که شناخت نداریم کشیده شویم.
ممکن است برخی از روی تعصب یا عناد، نظر دیگری داشته باشند اما باید بیدار بود سرنوشت جامعه را برای دهها سال آینده از روی عناد و لجاجت نمیتوان رقم زد. باید بهترین گزینش را انجام داد و وحدت مثالزدنی منطقه را به بهترین وجه تداوم داد و در زیباترین صورت محقق ساخت. برای این منظور توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
۱- نیروهای درونی شهرستان باید یکپارچه شوند و با انسجام و وحدت مثالزدنی در راه رسیدن به مقصود گام بردارند، طبعا این میسر نخواهد بود مگر با ازخودگذشتگی و ایثار، زیرا تا زمانیکه من برای خودم و تو برای خودت گام میزنی انتظار وحدت نداشته باشیم. وقتی از من گذشتیم و ما شدیم و یک سخن گفتیم به نتیجه خواهیم رسید. طبعاً شهرستانهای دیگر از انسجام ما خرسند و هماهنگ خواهندشد. اکنون موقع این است که همه نیروها یکپارچه و یکدست از همه قدرتها برای تحقق این مهم بهره ببرند و مصرانه از نیروهای متنفذ بخواهند که با تمام توان پای کار باشند تا این مهم جامه عمل بپوشد. در همینجا عرض میکنم هواداران فلان بگوید نگذاشتند فلانی به مجلس راه یابد و هواداران بَهمان علیه فلان صحبت کند جز زیان عمومی چیزی بهدنبال ندارد. هواداران فلان از فلان و هواداران بَهمان از بَهمان بخواهند که با تلاش شبانهروزی زیرساختها را توسعه و بههمراه نماینده و مسئولین در ارتقای شهرستان بکوشند.
۲-وقتی دختران و پسران دو شهرستان همجوار با هم پیمان ازدواج بسته اند چه دلیلی دارد که نتوانند با هم وحدت ایجاد کنند و منافع مشترک داشته باشند، مگر جز این است که اگر خدایناکرده حادثهای برای جمعی در شهرستانهای همجوار رخ دهد، شهرستان های دیگر به رفع مشکل به میپردازند و رفع خطر مینمایند .
۳-این نکته که فلان شهرستان بگوید لار حق ما را خورده و به فلان مشکل ما رسیدگی نکردهاست باید توضیح داد که روستاها میگویند مرکز بخش حق ما را خورده و مرکز بخش همین را به شهر و شهرستان و شهرستان همین را به استان انتقال میدهد غافل از اینکه بودجهها مشخص است مثلاً بودجهای برای اتمام طرحهای نیمهتمام رسیده فلان مرکز بخش طرح نیمهتمام ندارد، طبعا بودجهای دریافت نمیکند ولی تصور او این است که مرکز شهرستان حقش را خوردهاست. به این نکات باید توجه لازم مبذول داشت و در آینده توضیحات بیشتری خواهیم داد.
شاخصههایی که مناطق را بههم نزدیک میکند و با هم سازش میدهد به چند دسته تقسیم میشود که مهمترین آنان شاخصه فرهنگی ،زبان ،اقتصاد، مراودات خانوادگی و… است . به عنوان نمونه شهرستان بستک بیشاز ۵۰ سال است که از لارستان جداشده است اما مراودات اقتصادی و فرهنگی عمیقی با لارستان داشته و دارند. این شاخصهها را باید تقویت نمود و توسعه داد و بهرهبرداری کرد.
عزیزان و همشهریان مناطق خنج، گراش، اوز و لارستان بدانند تضعیف لارستان تضعیف مناطق دیگر را بدنبال دارد همانطور که تقویت لارستان تقویت سایر مناطق را بدنبال داشته و دارد.
پس با همدلی و همراهی در تقویت و ارتقای زادگاه خویش گام برداریم.
ف ۱۱۰
سلام
خدا کنه معیشت مردم خوب بشه
استان شدن دردی دوا نمیکنه
سلام .کاملا صحیح است وحدت مردم منطقه زبانزد عام وخاص بوده واست و ان شا الله خواهد بود .
همچنان که رهبر معظم انقلاب در سفر تاریخی خود به لارستان ، از لارستان بزرگ نام بردند؛ هم از لار وهم از منطقه لارستان بزرگ صحبت نمودند ،
در رابطه با استان شدن لارستان به امام جمعه محبوب لارستان آقای آیت الهی (ر)فرمودند اگر قرار بر استان شدن جایی باشد لارستان اولین جایگاه را دارد .
اما نیازاست با اتحاد و وحدت منطقه و تلاش و پیگیری مسئولین لارستان بزرگ این خواسته های برحق ومسلم پیگیری شود و لارستان و منطقه لارستان بزرگ را به جایگاه واقعی خود رساند