پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۰ب.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2

گفت‌وگو با جانباز لاری دوران دفاع مقدس+تصاویر

  به گزارش میلاد لارستان، روز ولادت حضرت ابالفضل (ع) بعنوان روز جانباز نامگذاری شده است. این یادگاران جنگ، گنجینه‌ای ارزشمند از دوران دفاع مقدس هستند که می‌توانند روایتگر دلاورمردی‌های…

 

به گزارش میلاد لارستان، روز ولادت حضرت ابالفضل (ع) بعنوان روز جانباز نامگذاری شده است. این یادگاران جنگ، گنجینه‌ای ارزشمند از دوران دفاع مقدس هستند که می‌توانند روایتگر دلاورمردی‌های شهدا، رزمندگان و همرزمان باشند. به همین بهانه خبرنگار میلاد لارستان گفت‌وگویی را با غلامعباس معمارزاده از جانبازان لاری دفاع مقدس انجام داده که در ذیل می خوانیم:

میلاد لارستان: لطفا در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید؟

غلامعباس معمارزاده هستم، در سال ۱۳۴۶ در شهر لار متولد شدم.

میلاد لارستان: در چند سالگی اولین بار به جبهه اعزام شدید و مجموعا چند سال در جبهه حضور داشتید؟

اولین باری که موفق به حضور در جبهه حق علیه باطل شدم در سن ۱۴ سالگی از لار بود. آن زمان تصور بر این بود که ما نیروهایی آموزش ندیده هستیم به همین دلیل در ابتدا در پادگان آموزشی جهرم مستقر شدیم تا فنون نظامی را یاد بگیریم.

بنظر من اکثر رزمندگان لاری دست پرورده شهید بزرگوار شهرمان سردار نجفعلی مفید بوده و آموزش های نظامی را از ایشان یاد گرفته بودیم. به همین دلیل من طاقت نیاوردم که در جهرم هم آموزش ببینم پس شبانه از پادگان آموزشی جهرم فرار کرده و خود را به لار رساندم تا صبح روز بعد با تعدادی از رزمندگان لاری به اهواز اعزام شویم.

در ابتدا با توجه به سن کم در بخش تبلیغات جنگ شروع به فعالیت کردم. در مجموع بدلیل جراحات و اتفاقاتی که می افتاد حدود ۲۸ ماه در جبهه حضور داشتم.

میلاد لارستان: چه شد به فکر اعزام به جبهه افتادید؟ هدف شما چه بود؟

شاید حال و هوای خوب آن روزهای جبهه و جنگ مهم ترین هدف و دلیل من برای اعزام به جبهه بود‌‌ و این را افتخاری برای خود می دانم.

میلاد لارستان: خانواده موافق اعزام شما بودند؟ واکنش آنها چه بود؟

خوشبختانه خانواده ما از ابتدا موافق حضور من در جبهه بوده و ممانعتی برای من نداشتند و حتی مرحوم پدرم که خود یک پاسدار بود مرا به این امر تشویق می کرد.

میلاد لارستان: وقایع دوران جنگ را چگونه دیدید؟

همانگونه که در انقلاب اسلامی توانستیم با رهنمودهای امام راحل به پیروزی برسیم در زمان جنگ نیز با راهنمایی های ایشان این امر ادامه یافت و دستاوردهای عظیمی به دست آوردیم.

طی ۲۰۰ سال گذشته جنگ تحمیلی اولین جنگی بود که ایران در آن حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد و مردانه با اتکا به خود جنگ را پیش برد.

رزمندگان آن زمان حتی در مناطق جنگی پای صندوق های رای می رفتند و تکلیف خود را انجام می دادند.

میلاد لارستان: اولین عملیاتی که شرکت فرمودید چه بود؟ و در کدام عملیات ها و مناطق شرکت داشتید؟

اولین عملیاتی که شرکت کردم در سال ۶۲ در عملیات خیبر بود. در ادامه در عملیات بدر، کربلای۴، کربلای ۵ و والفجر ۸ توفیق حضور داشته ام.

میلاد لارستان: با کدام یک از شهدای لارستان هم رزم بوده اید؟

این سعادت بود که با اکثر رزمندگان لاری هم رزم بوده ام. در مورد شهدا نیز با شهید نجفعلی مفید، شهید شعبانعلی عفیفه، شهید شیخی، شهید ایرج غلامی، شهید عبدالرحیم خوشه چین، شهید تهمتن، شهید احمدانیان، شهید بنی زمانی و شهید صبوری و شهدای دیگری هم رزم بوده ام و افتخار داشته ام در کنارشان بجنگم.

۸- خاطره ای از همرزمان یا شهدای لارستان بیان بفرمایید؟

جبهه و جنگ سرشار از خاطره است . مثلا ما با شهید احمد شور برای مکبری نماز سعی داشتیم از هم پیشی بگیریم.

در شروع عملیات بدر شهید بهمن دالاندار ایشان به من اصرار می کرد که باید وصیت نامه مرا گرفته و به خانواده ام تحویل بدهی و من هم همین کار را صورت می دادم. در پایان آن قدر هر دو سماجت کردیم که هیچکدام نتوانستیم وصیت نامه را تحویل دیگری بدهیم و ایشان در همان عملیات به فیض شهادت نائل شدند.

میلاد لارستان: در خصوص سعادت جانبازی خود بفرمایید که چه اتفاقی افتاد و در چه عملیاتی بود؟

البته من به هیچ عنوان خود را جانباز نمیدانم و جانبازان واقعی ما کسانی هستند که در آسایشگاه های روانی حضور دارند یا قطع نخاع شده و بر روی ویلچر هستند.

این جانبازان سالهای زیادی بر روی ویلچر بوده یا مدت ها وصل به دستگاه هستند.

من اولین بار در عملیات بدر موج انفجار به نخاع کمر و سر من اصابت کرد و تا مدتی پای چپ من در اختیارم قرار نداشت.

بار دوم در عملیات والفجر ۸ موجب اصابت گاز شیمیایی قرار گرفته و تا مدتی بدلیل درگیری ریه از میدان جبهه و جنگ به دور بودم.

بار بعد نیز در عملیات کربلای۵ موجب اصابت ترکش از ناحیه کتف راست قرار گرفتم.

آخرین بار هم در منطقه عملیاتی بانه و سردشت طی سال ۶۶ در سنگر بودیم که خمپاره به بالای سنگر اصابت کرده و سنگر روی سر من دقیقا خراب شد. در این اتفاق نیز از ناحیه کمر و ستون فقرات دچار آسیب شدم. از خداوند خواستاریم که آخر عاقبت ما را شهادت قرار دهد.

میلاد لارستان: بزرگترین آرزوی شما چیست؟

بزرگترین آرزوی من ظهور امام عصر (عج) به واسطه دعای خودشان است و همچنین سربلندی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

میلاد لارستان: کلام پایانی هر چه میخواهد دل تنگتان بگویید:

مردم ما بسیار مردم خوبی هستند. از مسئولین توقع داریم که فرصت خدمتی که بر اختیار دارند را غنیمت شمرده و برای خدمت به مردم در جهت آسایش بیشتر مردم استفاده کنند. نظام جمهوری اسلامی نیاز به حمایت همه جانبه دارد تا به این نظام ارزش داده شود. مردم قدر نظام جمهوری اسلامی را می دانند و پای این نظام ایستاده اند. وظیفه مسئولین ماست که قدر مردم را دانسته و برای آنها بیش از پیش تلاش کنند و از هیچ اقدامی کوتاهی نورزند.

ف ۱۱۰

 

نوشته شده در تاریخ:سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۷ق٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

1 Responses to “گفت‌وگو با جانباز لاری دوران دفاع مقدس+تصاویر”

  1. ناشناس گفت:

    بازاییدای تکاورهای جنگ //تابیادارید باورهای جنگ /درودبرحاج اقا معمارزاده بزرگواردرپناه خداباشید..

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین