یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۴
::آخرین مطلب 53 دقیقه پیش | افراد آنلاین: ...

دانش‌آموز روشندل لارستانی: کاش دوباره می‌توانستم با شهید رئیسی دیدار کنم

  دانش‌آموز روشندل اهل لارستان گفت: شهید رئیسی با مهربانی تمام به حرف‌هایم گوش داد و با بزرگواری، زمینی را به ما اهدا کرد؛ زمینی که امید را به خانه‌مان…

 

دانش‌آموز روشندل اهل لارستان گفت: شهید رئیسی با مهربانی تمام به حرف‌هایم گوش داد و با بزرگواری، زمینی را به ما اهدا کرد؛ زمینی که امید را به خانه‌مان بازگرداند و لبخند را بر لبان مادرم نشاند.

به گزارش میلاد لارستان به نقل از خبرگزاری فارس، در دومین سفر شهید رئیسی به هنگام تصدی ریاست جمهوری به استان فارس، خاطره‌ای شیرین و به‌یادماندنی رقم خورد که هنوز هم در ذهن یک دانش‌آموز روشن‌دل زنده است؛ خاطره‌ای که مهر و انسانیت را در قاب ساده‌ای از دیدار و گفت‌وگو به تصویر کشید.

یاسین بادپا، دانش‌آموز پایه هشتم که اهل لارستان است و با نابینایی زندگی می‌کند، در آن سفر به امید دیدار با رئیس‌جمهور وقت به حرم مطهر شاهچراغ رفت؛ اما موفق به ملاقات نشد. ویدیویی که از او در همان روز منتشر شد، دل‌های بسیاری را به لرزه درآورد؛ پسرکی مهربان که با زبانی ساده و دلی روشن، خواسته‌هایش را با صداقت بیان کرد و آرزو داشت لحظه‌ای با رئیس‌جمهور سخن بگوید.

تنها دو روز بعد، این آرزو محقق شد. دیداری صمیمی و انسانی میان یاسین و شهید رئیسی شکل گرفت که تا همیشه در خاطر این نوجوان روشن‌دل باقی مانده است. یاسین با لبخندی پر از مهر گفت: ایشان با صدایی مهربان به من سلام کردند و دستی به نشانه محبت بر سرم کشیدند، گفتند تو چشم دل داری و ما چشم سر، این جمله دلگرمم کرد و در ذهنم حک شد.

رویایی که به واقعیت تبدیل شد!

یاسین در خصوص خواسته اش می‌گوید: من آرزو داشتم خانه‌ای داشته باشیم، جایی که پدر و مادرم بتوانند در آرامش زندگی کنند و من هم در امنیت و آسایش به تحصیل ادامه دهم.

این خواسته ساده اما مهم، برای خانواده‌ای که با دشواری‌های زندگی درگیر بودند، معنایی عمیق داشت.

او ادامه داد: شهید رئیسی با مهربانی تمام به حرف‌هایم گوش دادند و با بزرگواری، زمینی را به ما اهدا کردند؛ زمینی که امید را به خانه‌مان بازگرداند و لبخند را بر لبان مادرم نشاند.

این زمین، تنها یک قطعه خاک نبود؛ نشانه‌ای بود از گوش شنوا، قلبی مهربان و دستی که برای رفع مشکلات مردم دراز شده بود. اکنون آرزوی یاسین این است که آن زمین به خانه‌ای واقعی بدل شود؛ خانه‌ای که نام شهید جمهور تا ابد بر سردرش بدرخشد و یادآور مهربانی و عدالت باشد.

یاسین سپس به دیگر خواسته‌هایش اشاره کرد و گفت: آرزو داشتم پارکی برای نابینایان ساخته شود؛ جایی که ما هم بتوانیم با امنیت و آزادی بازی و ورزش کنیم. همچنین گفتم که مدرسه‌مان وضعیت خوبی ندارد و نیاز به رسیدگی دارد. با این خواسته‌ها نیز موافقت شد و قدم‌های اولیه برداشته شد، اما افسوس که با تغییر در مدیریت‌ها، آن طرح‌ها ناتمام ماندند.

این روشندل در ادامه می‌گوید: شهید رئیسی نه‌فقط گوش داد، بلکه عمل کرد، و این برای من، بزرگ‌ترین دلگرمی بود. وقتی شنیدم ایشان به شهادت رسیده‌اند، بسیار ناراحت شدم؛ برایشان آمرزش و رحمت الهی خواستم، ای‌کاش باز هم می‌توانستم با ایشان دیدار کنم.

رضا مردانی، مدیر دبستان استثنایی شوریده شیراز نیز در خصوص این درخواست ها و وضعیت پیگیری گفت: یکی از درخواست های مطرح شده در خصوص مدرسه و قسمت سلف غذا خوری بود، تا زمانی که آقای ایمانیه استاندار فارس بودند از مدرسه بازدید شد و نامه نگاری ها به پایان رسید و قرار شد انجام شود اما با تغییر مدیریتی ها متوقف شد و به سرانجام نرسید.

ف ۱۱۰

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی
آخرین اخبار پربازدیدترین