ميلاد لارستان: قسمت اول مقاله كرامتا… بلوچي جهت اطلاع خوانندگان و انديشيدن پيرامون آن نگارش يافت. محتواي مقاله نظر ايشان است و ميلادلارستان فقط جهت تبادل افكار و به اصطلاح…
ميلاد لارستان: قسمت اول مقاله كرامتا… بلوچي جهت اطلاع خوانندگان و انديشيدن پيرامون آن نگارش يافت. محتواي مقاله نظر ايشان است و ميلادلارستان فقط جهت تبادل افكار و به اصطلاح چكشكاري موضوع و پخته نمودن بحث توسعه به نگارش آن مبادرت ورزيده است.
هرچند این ایام، ایام مباحث داغ انتخاباتی در لارستان بزرگ و توابع میباشد و بازار رفت و آمدهای متقاضیان حضور در بهارستان بیش از هر زمانی گرم و پررونق است (تاجاییکه دورافتاده ترین آبادیها وبسیاری ازمردم فراموش شده مورد لطف قرارگرفته اند) و اینجانب متعاقبا در حد وسع و فهم و اطلاعات خود به آن نیز خواهم پرداخت! اما“ مدتی است که دوباره بحث قدیمی ….استان شدن لارستان…. توسط دوستان اندیشمند، دلسوز و البته خیرخواه به مباحث رسانه ای شهرستان تبدیل شده است!
پرواضح است که عمدتا، دوستان دلسوز نیز هر کدام از زاویه ی دید خود و مبتنی بر تخصص خویش و در نهایت“ از ظن خودیاری گر این موضوع شده اند! که هر کدام از مطالب فوق علیرغم غیرقابل اجرا بودن برخی از راهکارهای پیشنهادی (حداقل درکوتاه مدت!) دارای نکاتی جالب! و مثبت نیز میباشد و بقول ورزشی نویسان! حداقل روی کاغذ قابل طرح است! البته“ قصد نگارنده نا امید نمودن طراحان عزیز و گرفتن ایراد از آنان نمیباشد!
لیکن از آنجایی که مطلوب دوستان فعلا در حد پیشنهاد و تئوری و فرضیه های مورد نظر خودشان میباشد! و با عنایت به اینکه همواره بهترین پیشنهادها وفرضیه های قرین به موفقیت از دل همین آراء و افکار متفاوت بیرون خواهد آمد! و مضافا اینکه عرصه ی قلم، عرصه ی تبادل افکار و اندیشه و محل تضارب آراست و با توجه باینکه اینجانب نیز بعنوان شهروندی لارستانی دل در گرو پیشرفت این منطقه داشته واطلاعات محدودی نیز دارا هستم! از منظر دیگری و از ظن خود! به آن خواهم پرداخت ضمن اینکه در آغاز این نگارش نیز بابت هرگونه موضوع! (واقعیاتی که صادقانه ازباب حصول گشایش مطرح نموده و احتمالا بنحوی رنجش خاطر عزیزان را باعث شود!)
پوزش خواسته واستدعای غمض عین دارم )هرچند دلسوزان واقعی از حقایق گفته شده نگران نشده و از تذکرات احتمالی راهی برای موفقیت پیش روخواهند ساخت!)
دوستان عزیز“
مطالب زیر در واقع آیه ی یاس در مسیر موفقیت نبوده!بلکه واقعیتی است که بعلت لحاظ نشدن! در سنوات گذشته موجب عدم توفیق،راکد ماندن و یا به فراموشی سپردن این مهم گردیده است! و لازم است اینک“که استارت مجدد بحث ارتقاء زده میشود! ابتدا نسبت به آسیب شناسی موضوع و دلایل عدم موفقیت در سالهای قبل اهتمام و مبتنی برآن راهکار ارایه دهیم! بدین صورت که نقاط ضعف را حذف و نقاط قوت را جایگزین نماییم!تا با ایجاد شرایط مناسب، بستری مطلوب برای طرح مورد نظر بوجود آوریم! و برای بهتردیدن مسیر پیش رو، ابتدا گذشته ی موضوع را با مداقه ی بیشتری مطالعه و با حسن توجه به آن نگاه کنیم!
عموماً مطلعند که ارتقاء در زمینه ی تقسیمات کشوری به آیتم ها و معیارهایی از جمله“
تعداد جمعیت، تشکیلات و زیر مجموعه های لازم، دوری و نزدیکی از مرکز استان و چگونگی حوزه ی آبریز هر منطقه و درخواست عمومی مردم و….. بستگی دارد و با توجه به اهمیت این مقوله اذعان میشود در اغلب کشورهای دنیا از جمله ایران، کمابیش بحث تقسیمات از مباحث صرفا کارشناسی! است (هرچند متاسفانه در کشورمان مدتهاست این مولفه ی قانونی جای خود را به نفوذ، لابی و سفارشات! داده است) لیکن بجز موارد فوق، موضوعات دیگری نیز بعنوان اهرمهای باز دارنده در این مسیر بوجود آمده! که قبل از هر اقدامی ضرورت دارد نسبت به شناسایی و اصلاح آنها اقدام گردد! که اهم آنها عبارتند از“فقدان نگاه یگانه به موضوع!(
نبود وحدت داخلی بین نیروهای هرشهرستان بویژه مسولین!) مخالفت شهرستانهای همجوار و متقاضی ارتقاء(که معمولا پس از رسانه ای شدن موضوع ایجاد میگردد!(
نبود مسئولین فعال در این زمینه (یا حداقل کم فعالیت!(
و……..! موارد متعدد دیگر که از حوصله ی بحث فعلی خارج و در زمان دیگری بآن خواهم پرداخت!
هرچند“ گذشته های دورتری که شهرستانهای جهرم، لنگه، بستک و……جزیی از لارستان
بزرگ بوده اند را بسیاری از مخاطبان امروز ما بیاد نداشته و تقریبا برایشان چنین
واقعیتی ملموس و محسوس نمیباشد و اینجانب به لحاظ اختصار آنها را فاکتور میگیرم!
لیکن دقیقا وضعیت مطلوب و مناسب سالهای۶۰ به بعد را بعرض خوانندگان ارجمند میرسانم!که هنوز بجز استانهای مانده از قبل انقلاب هیچ استان جدیدالتاسیسی بر نقشه کشور خودنمایی نکرده بود!
زمانی که وسعت لارستان (و ۶ شهرستان فعلی) بالغ بر۲۳ کیلومتر مربع بود! تقریبا ۲۰ تا ۲۵ درصد کل وسعت استان پهناور فارس! که در حال حاضر وسیعترین استان کشور است! زمانی که هنوز از استانهای جدیدالتاسیس، قزوین، اردبیل، گرگان، خراسانهای جنوبی و شمالی، البرز، قم و…..هیچ نشانی برنقشه ی کشور نبود مهمتر اینکه بجز ۱ مورد شاید“سودای استان شدن نیز در سر،شهروندان و مسولین هیچ کدام از آن مناطق هم نبود!
آری“ در آنزمان که لارستان باچنین وسعت منحصر بفردی در کشور! همزمان امکاناتی کم نظیر و ممتاز در اختیار داشت که بدون شک و به یقین هنوز هم از معیارهای ارتقاء محسوب میگردد! بخصوص“ در نظریه دوم مربوط به ارتقاء!
(عده ای معتقدند که بایستی ابتدا شهرستان به استان ارتقاء یابد سپس نسبت به تکمیل ساختارهای پیشرفت و زیرساختهای توسعه در آن اقدام نمود! و جمعی نیز معتقدند که ضرورت دارد ابتدا زیرساختهای لازم آماده سپس ارتقاء انجام گیرد) که خوشبختانه درآن سالها لارستان با داشتن ۶ بخشداری ۷ شهرداری ( نقطه ی شهری)۶ واحد اداره آموزش و پرورش بیش از ۴ بیمارستان فعال و دهها واحد مستقل اداری…….و از همه مهمتر! داشتن اداره کل راه وترابری…….! مشمول وضعیت مثبت دوم بوده و از بیشترین زیرساختهای لازم جهت ارتقاء بهره مند بود موارد مثبت وقابل نیازی که به جرات میتوان ادعا نمود تا این حد و اندازه در هیچ کدام از استانهای جدیدالتاسیس وجود نداشت! در حالیکه خوشبختانه یا متاسفانه تمامی شهرستانهای مذکور در این موفقیت چشمگیر از لارستان بزرگ، و پر از امکانات(که هر کدام برای ارتقاء ذی اهمیت واین شهرستان را واجدشرایط نموده بودند!( گوی سبقت را جانانه ربوده! و ره صدساله را در عین خواب آلودگی ما! یکشبه رفته……. و بقولی هفت شهر عشق را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتند…….! و ما ماندیم اندر خم یک کوچه !
هرچند با تذکر سختی که نویسنده محترم اولین مقاله(ادغام لاروگراش و…….)داده بودند
که“ هر نگارش مخالف با این طرح صدای دشمن است! (قریب به مضمون!( و نگارنده قصد هیچگونه نقدی بر آن نداشتم! لیکن بخاطر عِرق و علاقه ی سرزمینی وبه مصداق حب الوطن من الایمان…….. نتوانستم خود را قادر و راضی به سکوت نمایم! و تنها غرض و هدفم از این نگارش!این بود که بعرض مخاطبین عزیز لارستانی در اقصی نقاط کشور برسانم که“ هنوز و پس از گذشت سالها و با هدر دادن آن موقعیت طلایی و آن شرایط استثنایی با آن همه امکانات و زیرساختهای لازم! در کمال بی تدبیری ما و شاید…… بسیاری ازمناطق استان شدن!و ما بهترین ومطلوبترین موقعیت ممتاز و ویژه جهت رسیدن به ارتقاء و دست یابی به استانداری براحتی ازدست داده و اندرخم یک کوچه ماندیم!
اما…….
اما با اینکه گفته اند شانس چیزی جز بوجود آوردن موقعیت مناسب نیست! و صاحب شانس کسی است که بلافاصله از موقعیت حاصله نهایت بهره را ببرد! خوشبختانه
یکبار دیگر روزگار روی خوش خود را جهت استان شدن لارستان! به این منطقه لایق و مردمان شریفش نشان داد و موقعیتی بمراتب مطلوبتر و با بستری مناسب تر از قبل برایمان فراهم آورد اما افسوس که این بار نیز قدر این موقعیت(غیر قابل تکرار!( را ندانسته و
در کمال بی دقتی، اهمال، ندانم کاری حاصل از عدم مطالعه صحیح و بخردانه و به دور از برنامه ریزی مدون، کمافی السابق فرصت طلایی تر از گذشته را از دست داده و متاسفانه بجای درس گرفتن از تجارب تلخ گذشته (و اینکه گذشته را چراغ راه آینده نماییم!( تنها به حسرت خوردن و متهم نمودن هم و انداختن توپ در زمین یکدیگر اکتفا نمودیم! و بدتر نیز اینکه“ بجای ارتقاء شانس و موقعیت مسلم خود را نیز تا حد زیادی تقلیل و کاهش دادیم!!
(متخصصین امر خواهند دانست چرا!!!!!)
استانلاری……….!
بله……. زمانیکه“ استانداری فارس را استانلاری! می گفتن!(مرکز اصلی تغییرات و ارتقاء مناطق!!) و این بار، چه کارشناسان و چه عوام الناس به یقین رسیده بودند“ که لارستان در یک قدمی استان شدن قرار داشته و این اتفاق میمون بالاخره پس
از سالها انتظار مردمان خوبش در این مقطع زمانی، قطعی ولایتغییرخواهد بود! تا نخستین بار مهمترین مسولین مرتبط با ارتقاء و مجری تقسیمات کشوری (و اجرایی آن!) در بالاترین سطح تصمیم گیری تماما از لار ولارستان باشند!
آری……. وزیرکشور لارستانی! (جناب عبدالواحد موسوی لاری)
استاندارلاری! (جناب محمدابراهیم انصاری لاری از شهر لار)
نماینده مجلس لاری از شهر لار!
جناب دکتر سیدمنصور کشفی
و از همه مهمتر! رئیس جمهور(رییس دولت اصلاحات!)از مریدان و ارادتمندان حضرت آقای آیت اللهی بزرگ (ره)
مضافا“ اینکه در بخش زیر ساختها نیز مازاد بر امکانات و زیرساختهای قبلی که (تا آن زمان هیچ یک از آنان کمتر نشده) بودند بلکه“ در مواردی همچون فرودگاه بین المللی لارستان ،سازمان عمران و توسعه ی لارستان، شهرک صنعتی لارستان (باپیگیریهای زنده یاد نخبه نماینده فقید دوره ۴ و ۵ مجلس)وضعیتی مطلوبتر از قبل نیز بدست آورده بودیم !! و اینک زمان موعود جهت محقق شدن خواسته ی بحق همه ی لارستانیهای نجیب بود
اما افسوس که این بار نیز قدر این فرصت طلایی را دیگر بار ندانسته! و این فرصت مغتنم را نیز همچون گذشته از دست داده و راه خود را دشوارتر از قبل و گره کار را کورتر نمودیم!
اما“ با گذشت آن ایام استثنایی! اگر بخواهیم دوباره این آرمان و آمال چنددهه ی گذشته را جامه ی عمل بپوشانیم! راهی بس دراز، و دور از دسترس در پیش داریم که اگر خطرناک نباشد! یقینا مقصد را برایمان ناپدید نموده است!! که تنها با عبرت گرفتن از تمامی اشتباهات گذشته شاید بتوان کورسوی امیدی بر آن متصور شد!
وگرنه بازهم به ترکستان خواهیم رفت…! زیرا با جمیع مشکلات و موانعی که امروزه در این مسیر وجود دارد و دهها متقاضی استان شدن و……… تنها با ایده ی“ ادغام لار و گراش و……..این مهم تحقق نخواهد یافت (هرچند اینها نیز به نوبه و در جای خود از معیارهای موفقیت محسوب میگردند!( زیرا ترمیم مشکلات عدیده ای که در این مسیر بوجود آمده! براحتی قابل رفع نبوده و پرداختن بدون مطالعه به آن حساسیت کار را نیز دوچندان خواهد نمود!
ضمن اینکه موضوعاتی بمراتب مهمتر و بااهمیت تر از این مقوله در مرکز شهرستان وجود دارد که ضرورت دارد ابتدا آنها را حل و فصل و مرتفع نمود تا بتوانیم“ ابتدا چشم اندازی واقعی را برای اینکار ترسیم نموده و سپس با بکارگیری اهرمهای مختلف، متنوع در ابعاد مختلف (که از هماهنگی تا انواع لابی هارا شامل میشود) به این موفقیت بزرگ (که ارزش هر زحمت و هزینه ای را نیز دارد) نایل گردیم که صدالبته“ در شروع این کار و قبل از مراحل بعدی ضرورتا همدلی، هماهنگی و همفکری (مبتنی بر اتحاد و انسجام فکری) مسولین حرف اول را خواهد زد و ضرورت دارد ابتدا این وحدت فکری بین مسولین ایجاد گردد هرچند که در این خصوص نیز چشم انداز روشنی دیده نمیشود! در حالیکه در سالهای ۷۸ لغایت ۸۲ (و در زمانیکه همه ی مسولین شهرستان از لحاظ تفکرات سیاسی اجتماعی از یک طیف فکری و کاملا با یکدیگر هماهنگ بودند) که استانداری فارس…….را استانلاری میگفتند! به توفیقی در این خصوص (بحث استان شدن) دست نیافتیم!
پرداختن“به موضوع فعلی (ادغام لار گراش و……) که هیچ ذهنیت مثبتی حداقل در بعد نظری بر آن مترتب نبوده(وحساسیت دیگر شهرستانهای متقاضی رانیزبرانگیخته خواهدنمود) نه تنهامارا به استان شدن رهنمون نخواهدنمود! بلکه تاقبل ازحل وفصل اصل موضوع(که لازمست با هماهنگی و یکدلی مسولین اجرایی و در فضایی غیر رسانه ای انجام شود) قطعا به مشکلات جانبی آن نیز دامن خواهد زد و با این اوصاف بنظر میرسد“ ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم………!
باپوزش فراوان وعذرخواهی مجدد
کرامت ا….بلوچی لارستان
اولا من نظر نویسنده محترم ادغام لار و گراش که فرمودند هر گونه نظر خلاف نظر ایشون رو یک نوع دشمنی می دانند را کاملا اشتباه می دانم و به ایشون توصیه می کنم بیان و ابتدا کلمه دشمن رو تعریف کنند و سپس آن را بکار برند . آیا می شود که یک همشهری که از روی دلسوزی نظری خلاف ایشان بدهد را دشمن دانست .؟؟؟!!!!
دوما وقتی ما زیرساخت نداریم چرا تلاش کنیم استان بشیم . لار شهری در بین دو رشته کوه در دشتی به عرض ۶کیلومتر و طولی ۲۰ کیلومتر با آبی زیرزمینی غیرقابل استفاده برای کشاورزی و بدون معادن سودمند محبوس هست. در آینده تنها میتواند نقش خدماتی داشته باشد . شهری احداث شده بر روی گسل و دارای بافت قدیمی بسیار . و ساخت ساختمان های بلند روی گسلی که در صد سال اخیر هر از چندگاهی فعال شده امکان پذیر نیست اما ما اینکار رو کردیم . با استان شدن چگونه خواهد توانست جوابگوی نیاز های جمعیت های بالا باشد .شهری است که حتی یه بوستان خوب و اختصاصی برای کودکان یا بزرگسالان ندارد. جالب اینجاست که نویسنده های محترم از شهر هایی به عنوان الگو یاد می کنند که خود آنها مشکلاتی بنیادی و ریشه ای در حل معضلات شهری دارند.
لار شهری با خیابان های کوچک و کم عرض دوستان بفرمایند چگونه می تواند جوابگوی حجم بالای ترافیک باشد همین الان هم در روز های تعطیل و یا ایام نوروز جوابگوی وسایل نقلیه گذری هم نیست چه برسد که بخواهد در تمام طول سال جوابگو باشد . مرکز استان شدن لار به قیمت خالی از سکنه شدن روستاها به عنوان فوندانسیون تامین نیاز های شهری ، آیا عاقلانه است که نویسنده محترم مقاله قبلی روستاییان را به شهرنشینی دعوت می کند.
بیاییم ابتدا زیرساخت ها را بررسی کنیم . زیر ساخت ها را بسازیم . رسیدن به روستاهای اطراف به جای تمرکز گرایی مث آبیاری کردن ریشه های شهری ماندگار است . نگذاریم تجربه های تلخ ترافیک و آلودگی شهر های بزرگ و بیکاری جمعیت در آینده شهرمون رقم بخوره .خواهش میکنم اینقد جوش شهر شدن لار رو نزنید به جای اون به شهر و روستا های اطراف برسید که حداقل در آینده با دست پر به سمت استان شدن بریم . من هم به عنوان همه همشهریان عزیزم به دنبال پیشرفت شهرم هستم و برای اون تلاش خواهم کرد ، اما پیشرفتی که بر پایه توسعه پایدار باشد. پیشرفتی که همه جوانب را در نظر گرفته باشد.
[…] و انديشيدن پيرامون آن نگارش يافته و منتشر شد.(اینجا) محتواي مقاله نظر ايشان است و ميلادلارستان فقط جهت […]