حکایتی جالب که لادستان به رشته تحربر در آورد. حکایتی دیگر . گروه جهادی. آری حکایت دیگری است جهاد ، در کنار هر واژه ای بیاید رنگ و لعابی دیگر…
حکایتی جالب که لادستان به رشته تحربر در آورد. حکایتی دیگر . گروه جهادی. آری حکایت دیگری است جهاد ، در کنار هر واژه ای بیاید رنگ و لعابی دیگر می گیرد . …استاس ، گاوبست ، کردشیر روستاهای
دورافتاده و محرومی که کم تر نامشان به گوشمان رسیده است، از روستاهای تابعه بخش عماد شهر لارستان است. هالی روستای گاوبست ۳ ماهی است ساکن شده اند و از پشت کوه ها هجرت کرده و در فضایی دیگر تصمیم به زندگی گرفته اند ، فرزندان روستا از دانشجویان وحشت دارند و فراری .
سرپرست گروه که از بچه های دانشجوی دانشکده ی پرستاری حضرت زینب (س) لارستان و از دیار گل وگلاب ” میمند” می باشد ما را به سالن مسجد هدایت می کند . در اولین منظره کودکانی با چهره های سوخته مواجه می شویم که در حال تماشای کارتون می باشند .
در میان اهالی جهاد ، خواهران دانشجو نیز مشغول به بده و بستان های معنوی اندحکمت اخلاقی از اهالی می گیرند و و درس از رساله می دهند. از شهر آمدند تا زکات علمشان را دهند و در ازای آن پند از اخلاص بگیرند و اندرز از زندگی خاکیان. تلاش و همت جهادگران باعث شده بود وحشت کودکان اهالی روستا مبدل به احساس علاقه و آرامش شود. در این گیرو دار خواهر جهادگری از وضعیت فرهنگی این روستا به شدت نالید و از مسئولین خواست اقدامی عاجل کنند و از وجود دیش ماهواره بر پشت بام یکی از خانه های روستا گله کرد و خواستار فرهنگ سازی جهت خانواده های دیگر شد تا وضعیت بدتر از آن نشود.
یکی از برادران شورای شهر عمادشهر نیز تقاضای موافقت دکتر ایمانیه با تاسیس خانه بهداشت در منطقه با حمایت خیرین را داشت که امید است به تحقق بپیوندد. این گروه جهادی که اکثرا ، دانشجویان پرستاری دانشکده حضرت زینب بودند در خصوص وضعیت درمانی روستا از حضور فردی با فشار بالای ۱۸ در روستا و بچه ای با پاهای سوخته و در حال عفونت خبر دادند که مادر حاظر به درمان فرزند خود نیست ، روایت کردند.
مسئولین بخش عماد شهر نیز با تشکر فراوان از بسیج سازندگی بسیج دانشجویی لارستان بخاطر حضور جهادگران و دکترهای متخصص در منطقه ابراز خوشحالی می نمودند. اهالی روستا که خوشحال و مسرور از حضور جهادگران بودند بیان می داشتند که تا کنون هیچ دکتر متخصصی در منطقه حضور نیافته و اما در این چند روز هر روز دکتر متخصصی در منطقه حضور دارد و به ویزیت رایگان بیماران می پردازند.
در چند ساعت حضورمان علاوه بر دیدن ولی نعمتان ، رفت و آمدهای خودروهای فرآوانی با آرم بسیج سازندگی و دانشکده ی پرستاری توجه مان را جلب کرد که گویا الگوی مدیریت جهادی در دانشکده ی پرستاری حضرت زینب (س) لارستان به خوبی قابل درک بود. دکتر فرامرزی ، دکتر سلطانی ، دکتر صادق خرمی و متخصصان دیگر تا لحظه ی حضور ما در منطقه حاظر شده و به خدمت رسانی پرداخته بودند.
استاس ، نام روستایی در عمادشهر
جاده های خاکی و پر پیچ و خم ، روستایی با ۳۰ خانوار و عرصه های فعالیت عمرانی ، فرهنگی و درمانی
حضور ما در بین جهادگران دانشجو همزمان با اقامه ی نماز آنها بود و تا محیا نمودن خود جهت اقامه ی نماز ما را با صحنه ای زیبا مواجه نمود ، فرزندان روستا شاید برای اولین بار نمازی را به جماعت می خواندند.
سرتکان دادن ها و چشم های کودکان استاس به خوبی گواه بر اقامه ی نماز برای بار اول را می داد .
ضابطی سرپرست گروه عمرانی پس از اقامه ی نماز به ایراد سخن پرداخت و خطاب به مسئولین گفت : پیام رسان ما باشید که دانشجویان بسیجی نمی گذارند حرف آقا روی زمین بماند و دشمن بداند بسیجی خسته نمی شود.
وی گفت : ما با حضور در این روستا قبل از آنکه به مردمان اینجا خدمت کنیم به خودمان خدمت می کنیم .
این جهادگر همچنین در خصوص مشکلات روستا علاوه بر نبود روحانی و مدرسه و جاده ی نامناسب از نبود کلر زنی به آب انبارهای روستا گلایه کرد .
رضا دیگر جهادگر گروه نیز از قرائت دعای کمیل برای اولین بار در روستا خبر داد و گفت : تا کنون در این روستا صدای اذان بلند نشده بود که به همت بچه ها این مهم صورت گرفت .
وی که با زبانی شیرین سخن می گفت بزرگترین نقطه ی قوت حضور گروه در روستا را این دانست که مردم روستا با خود فکر می کنند که هنوز فراموش نشده اند.
این جهادگر از هم عهدی دوستان گروه جهت تداوم فعالیت های فرهنگی در روستا در ایام سال نیز خبر داد.