در محضر امام حسين (ع) اين بار با “شجاعت” يه ميان شما آمده است.. فرازها و جملات متعددى از حسين بن على عليه السلام نقل شده است كه بيانگر شجاعت…
در محضر امام حسين (ع) اين بار با “شجاعت” يه ميان شما آمده است.. فرازها و جملات متعددى از حسين بن على عليه السلام نقل شده است كه بيانگر شجاعت ، شهامت و استقامت اهل بيت و ياران آن حضرت و گوياى صداقت و بالاترين مرحله وفادارى آنان به آيين اسلام ، قرآن و
مقام ولايت است . در يك كلمه ، اين جملات و فرازها (پيام شجاعت ) ياران فرزند رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم از زبان آن حضرت و بيانگر استقامت و پايدارى آنان در كلام پنجمين فرد از (اصحاب كساء ) است . و هر يك از اين جملات ، مدال افتخارى است كه در صفحه تاريخ تا واپسين روز، بر سينه آنان و در روز قيامت در سيمايشان خواهد درخشيد، خداوند در توصيف اهل ايمان مى فرمايد: « (اين پاداش بزرگ ) در روزى است كه مردان و زنان با ايمان را مى نگرى كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان به سرعت حركت مى كند و مى نگرى كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان به سرعت حركت مى كند ( و به آنها مى گويند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهايى از بهشت كه نهرها زير (درختان ) آن جارى است ؛ جاودانه در آن خواهيد ماند! و اين همان رستگارى بزرگ است.» حدید/۱۲
ابن الحديد در همين زمينه مطلب نقل نموده ، که خالی از لطف نیست در اينجا بياوريم :
او مى گويد به يك نفر از لشكريان عمر سعد كه در جنگ با حسين بن على عليه السلام شركت كرده بود، گفتند واى بر شما كه فرزندان پيامبر خدا صلی الله عليه و آله و سلم را كشتيد! آن شخص پاسخ داد:
«دهانت بشكند! آنچه را كه ما ديديم اگر تو نيز مى ديدى ، كارى را مى كردى كه ما انجام داديم ؛ زيرا گروهى را در مقابل خود ديديم كه دست در قبضه شمشيرشان مانند شيران غرنده در حالى كه شجاعان لشكر را از چپ و راست در هم مى شكستند به سوى مرگ مى شتافتند، نه از كسى قبول امام مى كردند و نه به مال دنيا ميل و رغبت مى نمودند. آخرين خواسته آنان اين بود: يا مرگ يا پيروزى ، اگر كمى فرصت مى داديم از لشكر ما يك نفر زنده نمى گذاشتند، با اين شرايط چه مى توانستيم بكنيم ، مادرت به عزايت بنشيند؟!».
اينكه اين پيامها:
«هر يك از شما حاضر است در راه ما از خون خود در گذرد و براى لقاى خدا (شهادت ) نثار جان كند، آماده حركت با ما باشد كه ان شاءالله من فردا صبح حركت خواهم نمود.»
اين فراز آخرين جمله سخنرانى حسين بن على عليه السلام است كه شب هشتم ذيحجه سال شصت در مكه ايراد و روز هشتم به سوى عراق حركت نمود.
«اما بعد، من اصحاب و يارانى بهتر از ياران خود نديده ام و نه اهل بيتى باوفاتر و صديق تر از اهل بيتم . خداوند به همه شما در حمايت از من پاداش نيكو بدهد.»
اين جمله از فرازهاى سخنرانى حسين بن على عليه السلام در شب عاشورا است كه خطاب به اهل بيت و اصحابش ايراد فرمود.
«به خدا سوگند! آنان (اصحابم ) را آزمودم و نديدم آنان را مگر دلاور و غرنده (شيروار) و با صلابت و استوار (كوهوار) كه به كشته شدن در كنار من چنان مشتاقتند مانند اشتياق طفل شير خوار به پستان مادرش.»
امام عليه السلام اين جمله را شب عاشورا در پاسخ زينب كبري عليهما السلام فرمود، آنگاه كه سؤ ال كرد از برادر! آيا ياران خود را آزموده اى و به نيت آنان پى برده اى ؟! مبادا در موقع سختى ، دست از تو بردارند و در ميان دشمن ، تو را تنها بگذارند.
«اى فرزند برادران من ! خداوند در مقابل اين احساس وظيفه و نصرت و يارى كه نسبت به من انجام داده ايد، بهترين پاداش متقين را بر شما عنايت كند.»
حسين بن على عليه السلام اين جمله تشكرآميز را خطاب به (سيف ) و (مالك ) كه دو پسر عمو بودند، ايراد فرمود، آنگاه كه ديد گريه مى كنند و آن حضرت چون علت گريه آنان را سؤ ال فرمود، پاسخ دادند:
«به خدا سوگند! نه از ترس جان خودمان بلكه براى تنهايى شما گريه مى كنيم در حالى كه مى بينيم ما يك جان بيشتر نداريم . و بجز يكبار كشته شدن كارى از ما ساخته نيست. آگاه باشيد كه من با همين گروه كم از يارانم و با عقب نشستن كسانى كه انتظار يارى و كمك از آنان مى رفت ، به سوى جهاد در راه خدا خواهم رفت.»
امام عليه السلام اين جمله را كه دليل بر استقامت و پايدارى يك گروه با تعداد كم ولى داراءى ايمان ثابت است ، در دومين سخنرانى خود در روز عاشورا ايراد فرمود.
«تو آزاد مرد هستى همانگونه كه مادرت تو را (حر ) ناميده است و تو آزاد مردى در دنيا و در آخرت.»
امام عليه السلام آنگاه كه در كنار پيكر خون آلود (حر) نشست و خون از سر و صورت او پاك مى نمود، اين جمله را – كه مدال افتخارى است در سينه او – ايراد فرمود.
محمّدرضافاریابی