جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۲:۴۵ب.ظ
::آخرین مطلب 4 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2

شهر| به یاد آن زمان تیله بازی

به یاد آن زمان تیله بازی به یاد کوچه پر گرد و خاکی که جای بازی هر روز ما بود غروبش پر غبار از گرد گله تو گویی کهکشانی در…

به یاد آن زمان تیله بازی

به یاد کوچه پر گرد و خاکی
که جای بازی هر روز ما بود

غروبش پر غبار از گرد گله
تو گویی کهکشانی در هوا بود

صدای های هوی بره هایش
بگوش جان و دل ها اشنا بود

نوای نی زنای ناز چوپان
که با او هم صدا زنگوله ها بود

در آغل شور و شوق شیر دوشی
سحر کار زن مش مصطفی بود

تمام خانه ها از خشت و کاه گل
در و دیوار هایش با صفا بود

زمان کودکی و شیطنت ها
دل تنگ و غم اندوه کجا بود

یکی را نی لبک زیر زبانش
یکی در صوت و شلوا خوش نوا بود

به یاد آن زمان تیله بازی
که دستم پر ز خاک کوچه ها بود

بیاد صبح نوروزی آن روز
که عیدی ها گرفتن رسم ما بود

مترسکها سر دیوار هر باغ
قناری نغمه هایش دلربا بود

شب مهتاب و سرسبز بهارش
که لبها با لب نی آشنا بود

چه شد ای دل هوای پاک آن روز
که گل در گلشن دلها بقا بود

دگر آن روزها یادش به خیر است
که دلها خرم و از غم رها بود

فراوان پیرهن صد وصله بر تن
دلی خرسند اگر نو نو قبا بود

اگر نان جوی در خانه ای بود
در آن خانه بسی شکر خدا بود

قلم بگذار مخلص قصه کوتا
چه شد روزی که دل از غم رها بود

 

۱۳۸۷/۴/۲۷
شعر از: جعفر روئینا

ف ۱۱۰

نوشته شده در تاریخ:دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۲۶ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین