سفر رضاشاه به ترکیه و تاثیر پذیری وی از اقدامات آتاتورک موجب شد تا تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو را به عنوان کلاه بین المللی در برنامه دولت قرار…
سفر رضاشاه به ترکیه و تاثیر پذیری وی از اقدامات آتاتورک موجب شد تا تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو را به عنوان کلاه بین المللی در برنامه دولت قرار گرفت.
در اوایل خرداد ۱۳۱۴ رضا شاه با احضار هیئت دولت صریحاً اظهار داشت: ما باید صورتاً و سنتاً غربی شویم. باید در قدم اول کلاهها تبدیل به شاپو بشود و در مجالس کلاه را به عادت غربیها باید بردارند.
دولت در جلسه هفت تیرماه ۱۳۱۴ ش استعمال کلاه پهلوی را ممنوع اعلام کرد و امر شد که به جای آن از کلاه تمام لبه ( شاپو ) استفاده کنند. مکی درباره کلاه شاپو مینویسد: تا تاریخ ۱۳۱۴ کلاه یک لبه که نام کلاه پهلوی نامیده میشد و در تمام کشور متداول گردید. فرقی که کلاه مزبور با کلاه قدیم ایرانیان داشت این بود که جلو آن برای جلوگیری از آفتاب لبهای داشت.
این کلاه را در مجالس و محافل رسمی سر میگذاشتند….. بعد از آنکه شاه از مسافرت ترکیه بازگشت فکر تغییر کلاه لبه دار در او قوت گرفت و این تغییر را تشویق مینمود و معتقد بود که اختلاف ظاهری ایرانیها با اروپاییها برداشته شود.
طبق بخشنامهای که از سوی محمدعلی فروغی نخست وزیر وقت صادر و به ادارات دولتی و سازمانهای دیگر ابلاغ شد. از آن پس کارمندان دولت و مردانی که در سازمانهای دولتی مراجعه میکردند باید کلاه شاپو بر سر میگذاشتند و همچنین در آن اخطار شده بود که عدم رعایت دستور؛ موجب منتظر خدمت شدن کارمندان خاطی خواهد شد.
در بخشنامه صادره وزارت داخله آداب استفاده از کلاه شاپو در ۷ بند توضیح داده شده بود تا به عموم ماموران حوزه حکومتی ابلاغ و به اطلاع مردم برسد.
مطابق نظام نامه وزارت داخله، « میرممتاز » حاکم لارستان؛ اوامر کتبی راجع به آداب در فرم کلاه بین المللی را به ادارات محلی به طور متحدالمال برای اطلاع و اجرا ابلاغ نمود و سپس به ایالت فارس تلفنگرام نموده و نمونه خواست و دو نفر کلاه دوز را برای آوردن الگو و پارچه برای ساخت کلاه نمدی به شیراز فرستاد و به کلاه دوزان لار دستور داد تا آوردن الگو، از سوخار گندم کلاه حصیری در لار تهیه گردد.
واکنش مردم لار به کلاه پهلوی اظهار تعجب از این اقدام حکومت بود.« کلاه دوخته شده از حصیر را سرگذارده سواره رفتم باغ ملی، بین راه همه مردم با حالت تعجب تماشا میکردند و به هم نشان میدادند که حکومت کلاه فرنگی به سرگذارده و من اول ماموری بودم که بر حسب امر دولت این کلاه را سر گذاردم.»
در جلسه ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ که با حضور میرممتاز- رئیس اداره مالیه – رئیس اداره نظمیه و کلاه دوزها برگزار گردید مقرر شد که صنف کلاه دوزها یک باب مغازه در بازار اجاره نموده و روزی ۱۵۰ عدد کلاه جدید برای استفاده مردم تهیه گردد.
بر اساس تصمیمات گرفته شده قیمت کلاه در لارستان با تمامی مخارج آن از قیمت پارچه و استر و غیره و اجرت دوخت چهل دینار و حق الزحمه آن سه ریال تعیین گردید و حکومت و نظمیه موظف شدند یک نفر از حکومتی و یک نفر دژبانی و یک نفر از نظمیه معین شد که مردم را به دکان وسط چهار سوق بازار محل فروش کلاه ببرند و کلاه آنها را عوض کنند و مراقبت کنند کلاه دوزها یکی سه ریال علاوه نفروشند.
نويسنده: رسول احمدلو
احسنت بر مردم غیور لارستان و حاکم عادل لار مبرممتاز که مامور برای جلوگیری از گران فروشی نهاده بود