دَرويش شَوقي: شخص دمدمي مزاج ** ساعت ساعَتو: هر ساعت به يك حال بودن – خوي متفاوتي داشتن ** اَسِرِ پَرِه: سرحال و خوشحال است. ** شَه وَر اَني: حال…
دَرويش شَوقي:
شخص دمدمي مزاج
**
ساعت ساعَتو:
هر ساعت به يك حال بودن – خوي متفاوتي داشتن
**
اَسِرِ پَرِه:
سرحال و خوشحال است.
**
شَه وَر اَني:
حال انجام دادن كاري را ندارد – ميل به انجام دادن كاري نداشتن.
**
وَ كَله شُو وَيسَنَدِه:
وقتي كه روي مخ كسي طوري كار كنند كه فقط به اراده و طبق خواسته آنها كار كند و اعتمادش از اطرافيان خود سلب شود.
**
تَش اَغِرقَه:
خيلي دستپاچه و مضطرب بودن.
**
از فَند كشدَه:
چاخان كردن – مخ زني كردن ديگران
**
سِرَش نِه مونِه خوشِه:
كنايه از باسخاوت بودن است.
**
تَن و تَن كِردَه:
چيزي را در ازاي چيز ديگري گرفتن – تعويض يك كالا يا پول با جنس ديگر يا با همان كالا
**
خاص واكِردَه:
تسويه حساب كردن – بيحساب شدن
**
پَت پَتي:
شخصي كه وسواس انجام كاري را دارد و مرتب از آن حرف ميزند و عجول است.
**
چاچول باز:
شخصي كه با چاخان و زبانبازي كارها را از پيش ميبرد.
**
اَتِكِ شَل گَنَه بُدَه كَتَ:
در انجام معامله آن طور كه انتظار است موفق نشدن – بيشتر در مورد ازدواجهاي ناموفق كاربرد دارد.
**
كَلوسْك كلوسك كِردَه:
براي درخواست چيزي يا كاري به التماس افتادن ولي به درخواست بها ندادن .
(كلوسك كلوسك يعني واق واق كردن)
**
نَغَل:
كنايه از شخص ناقلا و دغلباز است.
**
دِگَه دَس اَزِرِه چَش اَكَشِش:
يعني كاري نكن كه بعد ناراحت شوي و به گريه بيفتي.
عاقبتانديش باش تا ناراحت و گريان نشوي.