پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱:۴۹ب.ظ
::آخرین مطلب 1 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

رفع باد هول

امروز با چند نفر از همسايه‌هاي خونه بي‌بي، توي تالار (ايوان) نشسته بوديم و مثل هميشه، هر كسي حرفي و صحبتي داشت و سوژه‌هايي براي بقيه عنوان مي‌كرد. اخبار، گزارش‌ها…

امروز با چند نفر از همسايه‌هاي خونه بي‌بي، توي تالار (ايوان) نشسته بوديم و مثل هميشه، هر كسي حرفي و صحبتي داشت و سوژه‌هايي براي بقيه عنوان مي‌كرد. اخبار، گزارش‌ها و اتفاقات جاري محله را به گوش همديگه مي‌رسوندن و در حقيقت خونه بي‌بي پاتوق خوبي بود براي خانوماي محله قديمي بي‌بي كه هر روز سر ساعت مشخصي اونجا جمع مي‌شدن يعني بعد از انجام كارهاي روزانه و برنامه‌هاي تكراري خانه‌داري آشپزي و رُفت و روب، مي‌اومدن دور هم جمع مي شدن و لحظاتي رو به گپ زدن، سپري مي‌كردن. بچه‌هاي كوچيك اونا نيز از اين فرصت دور هم بودن استفاده مي‌كردن و شادمانه به جست و خيز و بازي‌هاي كودكانه مشغول بودن. امروز چند لحظه‌اي از تجمع خانوم‌هاي همسايه توي خونه بي‌بي نگذشته بود كه صداي جيغ يكي از بچه‌ها اونا رو متوجه خودش كرد همه دويدن تا بدونن چي شده و چه بر سر بچه‌هاشون اومده. بي‌بي مثل هميشه با درايت و تجربه‌اي كه داشت اونارو به آرامش دعوت كرد و خودش به طرف بچه صدمه ديده رفت و اونو بلند كرد.

از پيشوني بچه خون جاري بود و مشخص بود كه شكسته است. فوري با كف دستش جاي شكستگي را پوشوند و گفت: بايد جلو خونريزي بگيرم و نذارم كه «زخمش باد بكپه» منظور بي‌بي اين بود كه هوا و گرد و خاك نبايد از راه شكاف سر وارد زخم بشه و بعد عفونت كنه. بعد هم قدري مركوركروم آورد و جاي زخم را پاك كرد با «آيدين» اونو شست و با دستمال تميز بست. هرچي به بي‌بي گفتن كه بچه رو ببريم بيمارستان تا بخيه بزنن،‌ بي‌بي مانع مي‌شد و مي‌گفت: اين بچه دختر است و نبايد جاي بخيه روي پيشونيش بمونه و زيبايي صورتش رو كم كنه. بعد هم از يكي از همسايه‌ها خواست بره و يك «ميخ آهني» بياره و دقيقاً‌ در جايي كه بچه افتاده، در زمين بكوبه به طوري كه در كف زمين فرو بره.

گفتم: بي‌بي، منظورت از كوبيدن ميخ به زمين چيه؟  بي‌بي گفت: براي اين كه اجنّه‌ها، اين بچه را اذيت نكنن ميخ به خاطر آهني بودنش، مانع مي‌شه ك اجنه‌ها بيان و اونو اذيت كنن. بعد بي‌بي به مادر بچه گفت كه چون خيلي ترسيده يه مدتي بهش غذاهايي كه طبع سرد دارن نده بخوره كه باد هول توي جونش ميمونه و بهتره كه قدري زنيوم زرد واكِرده(*) و نبات بجوشوني و بدي بخوره. مادر، بچه‌اش رو بغل كرد و برد خونه تا دستورات بي‌بي رو اجرا كنه و بقيه خانوما نيز كم‌كم دور و بر بي‌بي رو خلوت كردن و براي ادامه كارهاشون به خونه‌هاشون برگشتن.

(*): دانه‌هاي زينيان بو داده شده كه به هنگام ترسيدن به شخص مي‌دهند تا رعب و وحشت از بدن خارج شود و طبيعت شخص را گرم نگه دارند.

نوشته شده در تاریخ:پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۹ق٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین