«گربه» درد اَدِل يخ اَني گربه اَمطبخ اَنيبعضي از افراد ميبايست بعضي از حوادث تحمل كنند و بعضي فراد نيز بايد جايگاه خود را بشناسند.*** گربه پائه شَل اُشنيگربه، پاي…
«گربه»
درد اَدِل يخ اَني
گربه اَمطبخ اَني
بعضي از افراد ميبايست بعضي از حوادث تحمل كنند و بعضي فراد نيز بايد جايگاه خود را بشناسند.
***
گربه پائه شَل اُشني
گربه، پاي رفتن در گل و لاي ندارد.
كنايه از شخص بيهنر است.
***
گوشت سه چورَك، گربه هم سه چورك؟
كنايه از دروغ گفتن شخص است.
***
گربه اَپِلاس مَواگردَن
كنايه از در لفافه حرف زدن است وصريح موضوع را نگفتن.
***
چونِ گربَه دُزِه
اصطلاحي است براي كساني كه در ربودن چيزي فرز و تردست باشند.
***
گربه شَه چاه بِسّه
اين اصطلاح در مورد دختراني كه سرمه به چشم كشيدهاند گفته مي شود.
***
گربه چَش لو شته
به شخص پررو گفته مي شود.
***
گربه اَتاريكي اَرَقصِه
كسي كه شهامت و جرأت رويارويي با طرف مقابل را ندارد و در خلوت اظهار وجود ميكند و دَم از شجاعت ميزند.
***
دُم گربه، سه چورَكه!
كنايه از شخص تنبل كه حاضر به انجام كار بزرگتر از خود نيست.
***
گربَه، چَش نِتر كِدَه اَمَنِه
كسي كه ميخواهد زود سر از كار ديگران درآورد و بسيار كنجكاو است.
***
سَگ صلاحاِ گُربه بَلائِه!
در باور مردم لار، به هنگام خروج از خانه ديدن سگ بايد به فال نيك و ديدن گربه بايد به فال بد گرفت.
***
سگ شَه بِسّم گربه شَه بسّم
نِه آدمي چونِ تو، دگه چَكلَك شَز بسّم
كنايه از اين است كه افادههاي آدمهاي بيشخصيت و بياصل و نسب را نميتوان تحمل كرد.