دیروز دم دم های طلوع آفتاب روستایی در کنار شهرستان خنج مردمانش را لرزاند و دِل مارا.. کسانی که در آرامش در خواب بودند را بیدار کرد و راهی کوچه ها کرد با دِلی ترس و لرزان..
دیروز دم دم های طلوع آفتاب روستایی در کنار شهرستان خنج مردمانش را لرزاند و دِل مارا.. کسانی که در آرامش در خواب بودند را بیدار کرد و راهی کوچه ها کرد با دِلی ترس و لرزان..
صدای تمام کودکان بالا امد.. همه به ترس افتادند..هرکسی به کمک دیگری می شتافت…
یا کمک خانواده یا همسایه.. فقط خبرش دِل مردما را لرزاند ما چه میدانستیم..
این قدر خرابی بوجود اماده … چقدر مردمان در خانه های خرابشان نشستند….و نگرانی شبی سرد را دارند..
وما هم….دوست داشتیم در بین انها باشیم..حرکت کردیم..که با دوربین خود این صحنه ها را به همه نشان دهیم..
نگرانی مردم..خستگی از صبح دویدن..استرس..و کلی چیز های دیگر.. ولی …. بازهم همه با روی خوش از ما پذیرایی کردند و مهمان نوازی انها ما را بیشتر در این روستا نگه داشت با اینکه خودشان در خرابی ها زندگی میکردند ولی باز هم مارا خواندند که مهمانشان شویم..
عکس و متن: آرش بنی زمانی