در ادامه معرفي ضربالمثلها و اصطلاحات و كنايات لاري كه در آنها حيوانات از جايگاه ويژهاي برخوردار بودند مثل اسب، گاو، سگ، گنجشك، خر، مار، گربه و… كه قبلاً بيبي…
در ادامه معرفي ضربالمثلها و اصطلاحات و كنايات لاري كه در آنها حيوانات از جايگاه ويژهاي برخوردار بودند مثل اسب، گاو، سگ، گنجشك، خر، مار، گربه و… كه قبلاً بيبي به آنها اشاره كرده بود امروز از «شير» اين سلطان پرآوازه حيوانات جنگلي ميگويد.
شير بِبِش دِلاور، سُخَن بگو اَبرابر
يعني با شهامت حرفهايت را(هرچند ناخوشايند) روبروي طرف مقابلت به زبان بياور، نه اين كه پشت سر او زبان به تهمت و حرفهاي ناروا بگشايي.
***
شير از بيشه، وِل نِبو.
شير از جنگل رها نشود.
يعني اگر جلو شخص عصباني و خشمگين را نگيري و او را به حال خود رهايش كني ممكن است دست به كار خطرناكي بزند.
***
شيري بَش و شِكالي بكُشش
شير باشي و شكاري را گير بياوري(در برابر تهديد ديگران گفته ميشود مثل حالا خواهيم ديد!)
قوي باشي از قدرتت ميتواني آنچه را بخواهي به دست بياوري.
***
شير، بِچ اَنِدايي!
شير بچه، متولد ميكند.
وقتي آفتاب باشد و باران نيز ببارد ميگويند: شير در حال زاييدن است!
***
چُنِ شيرِه!
اصطلاحي است
براي افراد زرنگ بخصوص ميانسالان و سالخوردگان كه هنوز قدرت بدني خوبي براي انجام كار دارند.
***
چُن شير، شَه جلو وَيس (اصطلاحي است)
مثل شير در برابرش بايست.
با شهامت از خودت دفاع كن و نترس.