گُش اُمبِسه(اصطلاحي است)… فعلا سكوت اختيار كردهام.*** هركه نِمُرده، چي شَز پِش نِبُرده (ضربالمثلي است)…. در مورد افراد حريص و مالاندوز كه فكر ميكنند مال و ثروتشان را ميتوانند با…
گُش اُمبِسه
(اصطلاحي است)
… فعلا سكوت اختيار كردهام.
***
هركه نِمُرده، چي شَز پِش نِبُرده
(ضربالمثلي است)
…. در مورد افراد حريص و مالاندوز كه فكر ميكنند مال و ثروتشان را ميتوانند با خود به آن دنيا ببرند.
منظور اين است كه ثروتمنداني كه مُردند و نتوانستند چيزي را با خود ببرند، بايد الگو قرار داد.
***
چَش تَغار
(كنايه است)
كنايه از افرادي كه به كم قانع نيستند و كاسه چشمشان گشاد است (تغار: ظرف دهانه گشاد سفالي كه در آن آب باران جمعآوري ميكردند)
***
مَوي بادي بيا مَزدومَنِ گل
(اصطلاحي است)
يعني آرزوي خوشي و شادماني كردن شخصي كه غصه دار و ناراحت است.
وزيدن باد برروي گل و گياهان و خوشبو در تضاد با وزيدن باد بر روي لجنزار و جاهاي متعفن.
***
خونَش، چُنِ موره مشته
كنايه از تميزي حياط خانه است كه تشبيه شده به جايي كه پر از دانه بوده و مور دانهها را برده و تميز شده و اثاري از آشغال بر جاي نمانده است.
***
سِره سيخك
(اصطلاحي است)
… نوعي سردرد، سردرد ميگرني
***
حياطُش، راغَن بريز جمع واكُن
(كنايه است)
… وقتي حياط خانه كسي از تميزي برق بزند و مرتب باشد.
***
دِگَه آو، اكرزه آخره.
… ديگر كار تمام است.
كرز هر قسمت از جاليز و صيفيجات كه براي آبياري بهتر، بندكشي و مشخص ميشود.
***
و چَش كَنيك ام
… به كوري چشم او
***
وَ نِدِلونَئو
… عليرغم ميل قلبي