بيبي در اين شماره به كلمه لو (صورت) اشاره ميكند كه چه كاربردهايي دارد.لو گُت… پررو معادل كسي كه با ديگري بدون رودربايستي حرف ميزند.معادل فارسي: رو كه نيست، سنگ…
بيبي در اين شماره به كلمه لو (صورت) اشاره ميكند كه چه كاربردهايي دارد.
لو گُت
… پررو
معادل كسي كه با ديگري بدون رودربايستي حرف ميزند.
معادل فارسي: رو كه نيست، سنگ پاي قزوينه.
***
لو بُلَك
… پررو
***
لوش شو بُلده
… كنايه از كمرويي شخص است.
***
لو اُشني
… روي آمدن را ندارد – خجالت ميكشد.
***
لو شَه لو ناكُنم
ديگر رويش را نميخواهم ببينم.
خود را رو در روي كسي كه از او ناراحت و متنفر هستم، قرار نميدهم.
***
خشت ۲۴ تا مَلو اُنِسِن، مَزياد ناچو
تا بعد از مردن هم فراموش نخواهم كرد كه تهمت يا سخن بدي به من زدي، كنايه از اين است كه او را نخواهم بخشيد.
***
شَوا لو چِدم
… بعد از مدتها قهر و ناراحتي، دوباره آشتي كردن و همديگر را ديدن.
***
اگه لو اُتني بَئش، كمو بزن
… اگر روي آمدن را نداري، صورتت را با الك بپوشان.
***
لو اَلوئه گِل، اُنِسِش
(نفريني است)
صورتت را روي خاك بگذاري.
هم به معني اين است كه صورت را به هنگام مردن روي خاك ميگذارند.
و هم به معني اين است كه عزيزت بميرد تا صورتت را روي گورش بگذاري و گريه كني.
***
لو و لو گِشتم
(كنايه از شرمندگي)
… شرمنده شدن بر اثر نداشتن مواد پذيرايي از مهمان در خانه.
***
لوئه كه در ميدونه، …. كه در تُنبونه
(ضربالمثلي است خطاب به زنان)
… صورتت را زيبا نگه دار كه در معرض ديد مردم است، نشيمنگاه كه در تنبان است.
در معني: به زيبايي ظاهرت اهميت بده نه به شكم و پرخوري كردن كه چاق بشوي.
***
مَچِن جُئو، از دَر اَشا واسِسَّه، لوئه جُئو از در ناشا وابِسَّه
(ضربالمثلي است خطاب به زنان)
… هرچيز زيبا را ميتوان از بيرون تهيه كرد، صورت زيبا را نميتوان از بيرون برداشت يا خريد.
در معني اين كه: جهيزيه و لوازم زيبا زن را زيبا نشان نخواهد داد .
در معني ديگر اين كه: سعي كن زيبايي چهرهات را حفظ كني كه ديگر نميتواني آن را از بيرون تهيه نمايي، برخلاف هرچيز زيبايي كه ميتوان براي خودت به دست آوري.
***
لو شَزلو، گَردَنادِم
… تا مرا ديد، صورتش را چرخانيد تا وانمود كند كه نميخواهد مرا ببيند.
وقتي كه از كسي ناراحت يا متنفر باشي و حتي نخواهي روي طرف را ببيني و اجباراً اگر سر راه همديگر قرار بگيريد، يكي از طرفين با تغيير حالت چهره روي خود را برگرداند.
***
پَن مَه (پنج من) شَه لو كَشِدِسُّن
(خطاب به خانمهايي كه در آرايش كردن اعتدال را رعايت نميكنند)
… مقدار زيادي لوازم آرايشي به صورتش ماليده بود تا خود را زيبا نشان دهد.