دامنه و وسعت فرهنگ اصيل و غني لاري اونقدر زياده كه بيبي هرچي از اونا براتون بگه، بازم حرفاي زيادي براي گفتن داره . واتَش مَنِسيادآوري نكن ( چيزي كه…
دامنه و وسعت فرهنگ اصيل و غني لاري اونقدر زياده كه بيبي هرچي از اونا براتون بگه، بازم حرفاي زيادي براي گفتن داره .
واتَش مَنِس
يادآوري نكن ( چيزي كه از ياد رفته، دوباره در ذهن زنده نكن، منظور مسائل ناراحت كننده است)
***
مُرده زنده و گورِم
كسي كه از زنده بودنش لذتي نميبرد به دليل بيماري يا مصيبتها و ناراحتيهايي كه بر او وارد شده است.
***
تَش، مَواخَرُن
آتشي كه رو به خاموشي است، شعلهور نكن.
***
كاهِ كهنه آباد مَدِه
خاطرات تلخ و يا صحبتهاي ناراحت كننده سابق كه فراموش شده را دوباره يادآوري نكن.
***
دلم نِكته سياه اُشبا
زخمي كه به دلم زدي هنوز بهبود نيافته است. هنوز رنجيده خاطر هستم.
***
فِتنَه، مَوانِس
دسته گل به آب مده، دعوا و فتنه شروع نكن. باعث دعوا و مشاجره نشو.
***
سِرَش، نِه مُنه خوشِه!
كنايه از باسخاوت بودن است. يعني آنقدر بخشنده است كه اگر لازم شد سرش را هم ميبخشد.
***
وَ زِمي؛ ناز اَكُن
كنايه از تكبر و افاده بيش از حد است.
***
آدم اَخو، ناخِله!
كسي را تحويل نميگيرد.
كنايه از فردي است كه از معاشرت با ديگران خوشش نميآيد.
***
اَخو واچو
خجالت زده و شرمنده شد.
(شبيه از خجالت آب شدن)
***
چَش و لو، نَحسِه
كنايه از فرد اخمو و ترشرو است.
كسي كه در برخورد با ديگران، خوشرو و شاداب نيست و كسي را خوب تحويل نميگيرد.
***
آدم، شَز سِرَه اَزير دا
وقتي در برابر نيش و كنايه و يا دشنامهاي طرف مقابل، از خجالت آب شوي و ضمن ناراحتي و عصبانيت، دست به كاري بزني كه از او انتقام بگيري و يا اين كه او را سر جايش بنشاني و تأديبش كني.