درگذشته مردمان لارستان کهن برای درخت نخل احترام خاصی قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید میدیديد که حتما یکی از درختان درخت…
درگذشته مردمان لارستان کهن برای درخت نخل احترام خاصی قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید میدیديد که حتما یکی از درختان درخت نخل بود . و برای آبیاری این درخت پر ثمر ونگهداری چه زحمت هایی که به خود نمی دادند .
ولی متاسفانه در حال حاضر در اکثریت خانه ها از این درخت خبری نیست و نخلستان در صحراها هم برای فروش زمین ودرست کردن خانه ومغازه بهترین وپر صرفه ترین راه می باشد . و پس از اینکه مدتی به آن اب ندادند می میرد وبه هدف خود می رسند . گویند نخل به منزله عمه انسان ها است . نخل درخت عجیبی است فایده وثمره ان هم برای انسانها بسیار زیادتر از درخت های دیگر است . دلیل این ادعا این است که تمامی قسمت های این درخت از زمانهای دور وسیله های مناسبی برای بشر بوده است . نخل هم مثل همه ی موجودات خداوند به صورت جفت آفریده شده است:
درخت نر : درختی است که ثمر نمی دهد فقط از دانه وگرده ی آن برای بارور کردن نخل ماده به کار برده می شود . تنها ثمره این درخت همان بکوم که داخل این بکوم ذرات و دانههایی است که برای بارور شدن درخت ماده از ان استفاده می شود .
درخت ماده : این درخت که با میوه های شیرین وخوشمزه مورد توجه بیشتری می باشد . خود به دو دسته تقسییم می شود:
الف : درخت اسّکی ( که با انداختن هسته بیرون می آید که زیاد بزرگ نمیشود . عمر کمی داردو ثمره ی مفید وشیرین معمولا ایجاد نمی کند) کمتر مورد توجه باغداران است . و به اصطلاح خودرو هستند .
ب: درخت نخلی که توسط بچه نخل ( بچ فسیل ) که در کنار آن روییده شده است با جابه جایی آن رشد فروان دارد و انواع خرما ها با اسامی گوناگون تولید می کند .
این نوع درخت مورد توجه زیادی می باشد .
اصطلاحاتی که درخت نخل دارد به طور خلاصه عبارتند از:
– درخت نوشن : نخل های جوان را نوشن( جدید کاشته وکوچک ) می گفتند .
– خپ ( مغز ) : که هما نا مغز درخت می باشد که بسیار خوشمزه ومقوی است.
– پش ( برگ ): دو نوع پش وجود دارد پش خشک وپش تر .
پش خشک پشی است که عمری از ان گذشته باشد.
پشِ سبز برگ هایی که هنوز جوان هستند این برگ ها
هرچه قدر به مغز و وسط نخل نزدیک تر باشند کوچکتر وظریف تر هستند . از پش فسیل کوسره جارو یا بادزن یا تکل و… باقی مانده از برگ درخت برای سوزاندن استفاده میشد و …
– اَسپَکو : شاخه های پش های خشکی که بریده می شود وسخت تر بود بعد از چند سال کاملا خشک شده وتوسط موزیری و به یک حالت خاص توسط ارّه آن را به اصطلاح تُوَت می کنند یعنی آرایش به درخت می دهند و برای رفتن به بالای نخل کار را آسانتر می کنند.
– پِری : به آن قسمت از نخل که دور تادور کنده به وجود می آمد می گفتند و با آن پَروَند درست می کردند .
– – کُندَه : تنه نخل که سخت و با ضخامت بود وتا زمانی که درخت زنده بود به بدنه ی آن میگفتند.
– مُخینه : کنده ای که خشک می شد مخینه نام داشت . که بیشتر برای زیر بام ها و سابات ها وبعضی مواقع باکوچک کردن آن برای صندلی ونشیمنگاه استفاده می شد .
– خار مو : قبل از اینکه پش رشد کافی نماید ابتدا به صورت خار پدیدار می شد که بسیار خطرناک و زهر دار بود .
به خصوص خار مو خشک شده که از سوزن
بدتر بود .
– موزیری : کسانی که درخت نخل را می کارند یا باغچه برای آن درست می کردند.
– رُمزَه : باغچه های بزرگی که به صورت مستطیل شکل درست می کردند ودر یک امتداد بود .
– جَزوَل : همانا جوی بود که مسیرآب را هدایت می کرد و معمولا از سنگ وساروج بود.
– شیف شیفو : در ابتدای رمزه چون پایین تر قرار داشت شیف شیفو می گفتن واب از آن به داخل رُمزه سرازیر می شد .
سُرسره بچه های قدیم به حساب میآمد .
– بُکوم : ابتدای ثمر دهی نخل با بکوم شروع می شود.
– خَلالو : ابتدای خرما که بسیار کوچک است گویند.
– خَرَک : ابتدای ثمره نخل گویند که معمولا زرد یا قرمز می باشد و معمولا شیرین است .
– دُم پَز : نصف ان خارک است ونصف دیگر رطب می باشد.
– رُطَب : خرکی که کاملا رسیده باشد.
– اورما (خرما ) : به ثمره نخل خرما می گفتند.
– مِنگو : به خرما هایی که سخت و نارس بود می گویند.
– دوشاب : از خرما های بدون استفاده با دستگاه های مخصوص وبا اضافه کردن آب و جوش دادن دوشاب درست می کردند .
دوشاب روی خرما می کنند که خرما ماندگار شود و از کرم زدگی جلوگیری نمایند .
– خُمَه خرمایی : خمره ای بود که در خانه ها برای مدت زیادی خرما داخل آن نگهداری می کردند .
– اسُّک : هسته خرما را می گویند.
– کُفار: سر خرما را کفار می گفتند.
– پوست خرما : لایه نازکی که اطراف خرما بود.
-انبار : گردی یا آن درخت فسیل ماده را گرد افشانی می کردند .
– پَنگ : قسمتی از نخل می گفتند که خرک یا خرما به آن وصل بود.
– پَروند : وسیله ای برای بالا رفتن از درخت خرما که به وسیله پری درست میکردند و دور کمر خود می آوردند ویک محافظ نیز به حساب می آمد .
– موکُشَک : فسیل های بسیار کوچک ریزی که مزاحم رشد فسیل می شد معمولا در كُنده فسیل در می آمد که بلافاصله توسط باغداران کُنده وخَپ ان مورد استفاده قرار می گرفت .
– کوسَره : از پش فسیل درست می شد و به عنوان جعبه خرمایی به حساب می آمد .
– نم : مرحله بعد از رطب گویند که نرم تر از رطب می باشد وخوردن آن با ارده بسیار خوشمزه می باشد.
– درخت نخل در منطقه لارستان با توجه به نوع خرما وخارک به اسم های مختلف نام گذاری می کردند که فقط اکتفا می کنیم به نام آنها :
فسیل شاه غنی – خاسیو – بگشی – زرد – پیارو- هلیله ای – نلسو – و…
تهیه کننده یعقوب کامجو