سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۱۱
::آخرین مطلب 44 دقیقه پیش | افراد آنلاین: ...

نخل و نخلستان های لارستان

درگذشته مردمان  لارستان کهن برای  درخت نخل احترام خاصی  قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید می‌دیديد که حتما یکی از درختان درخت…

درگذشته مردمان  لارستان کهن برای  درخت نخل احترام خاصی  قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید می‌دیديد که حتما یکی از درختان درخت نخل بود . و برای  آبیاری این درخت پر ثمر ونگهداری چه زحمت هایی که به خود نمی دادند .

 ولی متاسفانه در حال حاضر در اکثریت خانه ها از این درخت خبری نیست و نخلستان در صحراها هم برای فروش زمین ودرست کردن خانه ومغازه بهترین وپر صرفه ترین راه  می باشد .  و پس از اینکه مدتی به آن  اب ندادند می میرد وبه هدف خود می رسند . گویند نخل به منزله عمه انسان ها  است . نخل درخت عجیبی است  فایده وثمره ان هم برای انسانها بسیار زیادتر از درخت های دیگر است . دلیل این ادعا این است که تمامی قسمت های این درخت از زمانهای دور وسیله های مناسبی برای بشر بوده است . نخل هم مثل همه ی موجودات خداوند به صورت جفت آفریده شده است:

درخت نر : درختی است که ثمر نمی دهد فقط از دانه وگرده ی آن  برای بارور کردن نخل ماده به کار برده می شود . تنها ثمره این درخت همان بکوم که داخل این بکوم ذرات و دانه‌هایی است که برای بارور شدن درخت ماده  از ان استفاده می شود .

درخت ماده : این درخت که با میوه های شیرین وخوشمزه مورد توجه بیشتری می باشد . خود به دو دسته تقسییم می شود:

الف : درخت اسّکی ( که با انداختن هسته بیرون می آید که زیاد بزرگ نمی‌شود . عمر کمی داردو ثمره ی مفید وشیرین معمولا ایجاد نمی کند) کمتر مورد توجه باغداران است . و به اصطلاح خودرو هستند .

ب: درخت نخلی که توسط بچه نخل ( بچ فسیل ) که در کنار آن روییده شده است با جابه جایی آن رشد فروان دارد و انواع خرما ها با اسامی گوناگون تولید می کند .

این نوع درخت مورد توجه زیادی می باشد .

اصطلاحاتی که درخت نخل دارد به طور خلاصه عبارتند از:

– درخت نوشن : نخل های جوان را نوشن( جدید کاشته  وکوچک ) می گفتند .
–    خپ ( مغز ) : که هما نا مغز درخت می باشد که بسیار خوشمزه ومقوی است.
–    پش ( برگ ): دو نوع پش وجود دارد پش خشک وپش تر .

 پش خشک پشی است که عمری از ان گذشته باشد.
پشِ سبز برگ هایی که هنوز جوان هستند این برگ ها

هرچه قدر به مغز و وسط نخل نزدیک تر باشند کوچکتر وظریف تر هستند .  از پش فسیل کوسره  جارو یا بادزن یا تکل و… باقی مانده از برگ درخت برای سوزاندن استفاده می‌شد و …

–    اَسپَکو : شاخه های  پش های خشکی که بریده می شود وسخت تر بود  بعد از چند سال کاملا خشک شده وتوسط موزیری و به یک حالت خاص توسط ارّه آن را به اصطلاح تُوَت می کنند یعنی آرایش به درخت می دهند و برای رفتن به بالای نخل کار را آسانتر می کنند.

–    پِری : به آن قسمت از نخل که دور تادور کنده به وجود  می آمد می گفتند  و با آن پَروَند درست می کردند .

–    – کُندَه : تنه نخل که سخت و با ضخامت بود وتا زمانی که درخت زنده بود به بدنه ی آن می‌گفتند.

–    مُخینه : کنده ای که خشک می شد مخینه نام داشت .  که بیشتر برای زیر بام ها و سابات ها  وبعضی مواقع باکوچک کردن آن برای صندلی ونشیمنگاه استفاده می شد .

–    خار مو : قبل از اینکه پش  رشد کافی نماید ابتدا  به صورت خار پدیدار می شد که بسیار خطرناک و زهر دار بود .
به خصوص خار مو خشک شده که از سوزن
بدتر بود .
–    موزیری : کسانی که درخت نخل را می کارند یا باغچه برای آن درست می کردند.
–    رُمزَه : باغچه های بزرگی که به صورت مستطیل شکل درست می کردند ودر یک امتداد بود .
–    جَزوَل : همانا جوی بود که مسیرآب را هدایت می کرد و معمولا از سنگ وساروج بود.
–    شیف شیفو :  در ابتدای رمزه چون پایین تر قرار داشت شیف شیفو می گفتن واب از آن به داخل رُمزه سرازیر می شد .
 سُرسره بچه های قدیم به حساب می‌آمد .
–    بُکوم : ابتدای ثمر دهی نخل با بکوم شروع می شود.
–    خَلالو : ابتدای خرما که بسیار کوچک است گویند.
–    خَرَک : ابتدای ثمره نخل گویند که معمولا زرد یا قرمز می باشد و معمولا شیرین است .
–    دُم پَز : نصف ان خارک است ونصف دیگر رطب می باشد.
–    رُطَب : خرکی که کاملا رسیده باشد.
–    اورما (خرما ) : به ثمره نخل خرما می گفتند.
–    مِنگو : به خرما هایی که سخت  و نارس بود می  گویند.
–    دوشاب : از خرما های بدون استفاده با دستگاه های مخصوص وبا اضافه کردن آب و جوش دادن  دوشاب درست می کردند .
دوشاب روی خرما می کنند که خرما ماندگار شود و از کرم زدگی جلوگیری نمایند .
–    خُمَه خرمایی :  خمره ای بود که در خانه ها برای مدت زیادی خرما داخل آن نگهداری می کردند .
–    اسُّک :  هسته خرما را می گویند.
–    کُفار:  سر خرما را کفار می گفتند.
–    پوست خرما : لایه نازکی که اطراف خرما بود.
-انبار : گردی یا آن درخت فسیل  ماده را گرد افشانی می کردند .
–  پَنگ : قسمتی از نخل  می گفتند که خرک یا خرما به آن وصل بود.
–    پَروند : وسیله ای برای بالا رفتن از درخت خرما که به وسیله پری درست می‌کردند و دور کمر خود می آوردند ویک محافظ نیز به حساب می آمد .
–    موکُشَک : فسیل های بسیار کوچک  ریزی که مزاحم رشد فسیل می شد  معمولا در كُنده فسیل در می آمد که بلافاصله توسط باغداران کُنده وخَپ ان مورد استفاده قرار می گرفت .
–    کوسَره : از پش فسیل درست می شد و به عنوان جعبه خرمایی به حساب می آمد .
–    نم : مرحله بعد از رطب گویند که نرم تر از رطب می باشد  وخوردن آن با ارده بسیار خوشمزه می باشد.
–    درخت نخل در منطقه لارستان با توجه به نوع  خرما وخارک به اسم های مختلف نام گذاری می کردند که فقط اکتفا می کنیم به نام آنها :

فسیل شاه غنی – خاسیو – بگشی – زرد – پیارو- هلیله ای – نلسو –  و…
                          

   تهیه کننده یعقوب کامجو

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی
آخرین اخبار پربازدیدترین