وقتي كه در قديم گندم يا جو ميكاشتيم منتظر رحمت الهي بوديم و اهالي جمع ميشديم و به كوه قدمگاه علي ميرفتيم و پسر مشتي صفر علي بابا اين شعر…
وقتي كه در قديم گندم يا جو ميكاشتيم منتظر رحمت الهي بوديم و اهالي جمع ميشديم و به كوه قدمگاه علي ميرفتيم و پسر مشتي صفر علي بابا اين شعر را ميخواند و مردم جواب ميدادند:
گو۱ سيه پس چاه
افتاده در كف راه
براي وقّة۲ كاه۳ يارب بده تو بارون۴
آنقدر نيتها صاف بود كه آن روز بدون آن كه آسمان حتي ابري داشته باشد فرداي آن روز آسمان ابري و باران رحمت نازل ميشد وشعرهاي ديگري مثل:
مادر زبچه بيزار
پنهون به كنج ديوار
يارب بده تو بارون
شوهر ززن گريزون
از ديده اشك ريزون
يارب بده تو بارون
منظور اين شعر دراينجا لطف خدا در دل بندههاست كه با هم مهربان باشند. بارون در اينجا همان معني ميدهد. موقع كشت گندم: ۴۰ روز ريشه – ۴۰ روز بيشه – ۴۰ روز خوشه و بعد هم جوري ۵ ميشه.
درو كن تا دروزارت ببينم
به دنبال سَرُت خوشه بچينم
به دنبال سرت خوشه نباشد
گل از گلدان رخسارت بچينم
۱-گاو
۲-مقدار معين وزني در قديم
۳-علوفه خشك
۴-باران
۵- برداشت محصول
گردآورنده: هادي شاكرپور
در منطقه ی ماهم چون روح بچه پاک است یک عروسک به دست یکی از بچه ها وهمه می خوانندبوکه بارانی۷ یاخوا باران بباری۷وتمام کوچه های ده راراه پیمایی میکنند بااین شعاریعنی عروس بارانی از خدامی خوایم باران ببارد