بباجی به فیلم مختار علاقه عجیبی پیدا کرده است . می گوید زمان ما فیلم نبود ولی بعد از ماه های محرم وصفر در بعضی از حسینیه ها روضه مختار…
بباجی به فیلم مختار علاقه عجیبی پیدا کرده است . می گوید زمان ما فیلم نبود ولی بعد از ماه های محرم وصفر در بعضی از حسینیه ها روضه مختار می خواندند وما زیر منبر می نشستیم وگوش به روضه می دادیم و از شجاعت مختار و نحوه خونخواهی پسر حضرت فاطمه (س) لذت ميبرديم و در بعضی مواقع می خندیدیم.
برنامه بعدی که معمولا در کوچه ها ومحلات شهر قدیم انجام می گرفت، این بود که در شب نهم وچهاردهم این ماه ( ربیع اول )مراسم خاصی توسط اهالی محل انجام میگرفت. آدمکی با کاه و با ته قلیون به عنوان یزید و عمر سعد و شمر درست می کردند و از مردم با باقلا و نخود پذيرايي ميكردند و یک چشن وپایکوبی به علت به هلاکت رسیدن شمر و یزید و عمر سعد به راه می انداختند .
شعرهای جالب لاری در مورد این ملعون ها هم میخواندند سپس این آدمک را آتش می زدند . مادرها هم برای بچه هایشان توپ پارچه ای درست می کردند و از چند روز پیش داخل نفت قرار می دادند و در همان شب به فضای باز ( داخل کفه ها و روی قلعه ) می رفتیم و با توپ آتش گرفته شده بازی می کردیم و برای اینکه دستمان هم نسوزد از خاک استفاده میکردیم . این مراسم بیش از سی سال است که انجام نمی گردد و اگر انجام گیرد خیلی کم رنگ است .
یعقوب ( صمد ) کامجو