با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد،…
با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد، مروری کوتاه بر روز های چهارم و پنجم محرم است. التماس دعا
مکان: کربلا
زمان: شنبه چهارم محرم الحرام ۶۱ هجري
عبيدالله بن زياد در مسجد مردم را چنين خطاب کرد: «اي مردم! خاندان ابوسفيان را آزموديد و آنها را چنان که ميخواستيد يافتيد!! و يزيد را ميشناسيد که داراي رفتار و روشي نيکوست که به زير دستان احسان ميکند و بخششهاي او بجاست! اکنون يزيد دستور داده تا بين شما پولي را تقسيم نمايم و شما را به جنگ با دشمنش حسين بفرستم.»
– شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار جنگجو
– يزيد بن رکاب با دو هزار جنگجو
– حصين بن نمير با چهار هزار جنگجو
– مضاير بن رهيه با سه هزار جنگجو
– نصر بن حرشه با دو هزار جنگجو براي جنگ با امام حسين (عليه السلام) اعلام آمادگي کرده و حرکت به سوي کربلا را آغاز کردند.
امام (عليه السلام) در پاسخ «قيس بن اشعث» که سفارش به بيعت با يزيد ميکرد، فرمود:
نه، به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نميگذارم، مانند بردگان از صحنه جنگ با آنان فرار نميکنم.
زمان : کربلا
زمان: يکشنبه پنجم محرم الحرام ۶۱ هجري
نيروهاي پراکنده در سطح شهر کوفه کمکم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد ميپيوندند. عبيدالله عدهاي را مأموريت داد تا در مسير به سوي کربلا بايستند و از حرکت کساني که به قصد ياري امام حسين(عليه السلام) از کوفه خارج ميشوند، جلوگيري کنند. چون گروهي از مردم ميدانستند جنگ با امام حسين(عليه السلام) در حکم جنگ با خدا و پيامبر است در اثناي راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار ميکردند.
از سخنان امام حسين(عليه السلام) با لشکر دشمن:
هيهات ما به ذلت تن نخواهيم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز براي ما ذلت را نپسنديدند، دامنهاي پاکي که ما را پروريده، و سرهاي پر شور و مردان غيرتمند هرگز طاعت فرومايگان را بر کشته شدن مردانه ترجيح ندهند.