قسمت اول یکی از شاخص های رشد و بالندگی مدنیت، داشتن محیط و جامعه ای تمیز و بهداشتی و عاری از آلودگی و کثافات است. مزید بر آن رعایت نظافت…
قسمت اول
یکی از شاخص های رشد و بالندگی مدنیت، داشتن محیط و جامعه ای تمیز و بهداشتی و عاری از آلودگی و کثافات است. مزید بر آن رعایت نظافت و بهداشت فردی و شخصی نشانه ی اعتلای فرهنگی است. در آموزه های اسلامی و قرآنی نیز رعایت نظافت و به کار بردن عملی قوانین طهارت و نجاست در زندگی و در اعمال عبادی، نشانه ای بارز از تدین افراد جامعه است. سخن معروف پیامبر خاتم و رحمت، حضرت محمد بن عبدا… (ص) (النِظافه مِنَ الایمان) گویای باور فوق می باشد.
البته مصادیق و میزان ابزارهای بهداشتی در هر مقطع تاریخی متناسب با امکانات علمی و فن آوری آن زمان باید مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا در گذشته که از امکانات لوله کشی و فن ساختمان سازی امروزی خبری نبود و مردم نمی توانستند در محدوده ی مسکونی خانوادگی، لوازم استحمام فراهم کنند، در سطح شهر و روستا اقدام به تأسیس حمام های عمومی می کردندلارستان ما در گذشته همان گونه که در اکثر شاخص های تمدنی همچون صنایع و اقتصاد، تجارت و کشاورزی و فرهنگ سرآمد بوده است، در زمینه ی شاخص بهداشتی و رعایت دستورات شرعی درخصوص طهارت کم نظیر بوده است.
در هر محله ی قدیم لارستان گرمابه ای وجود داشت. معمولا حمام داران و خدمتگزاران درون حمام (کیسه کش و سلمانی و …) دلاک نامیده می شدند.
راز داری از شاخصه های آن انسان های خدوم و زحمت کش و کم توقع بود؛ چرا که همه مردان و زنان از کوچک و بزرگ در جامعه با پوشش و لباس، عیوب احتمالی و ویژگی های جسمانی خود را مستور نگه می دارند اما در هنگام استحمام مجبور بودند به شکل برهنه و فقط با یک پارچه نخ بافت مستطیل شکل به نام لُنگ وارد صحن گرمابه گردند لذا از این بابت، حمام داران (و همان دلاکان) با رعایت مسائل شرعی و عرفی جامعه شرط امانت داری مردم را به جای می آوردند.
بنای اکثر گرمابه های لارستان به گونه ای ساخته شده بود که کف آن پائین تر از سطح زمین بود؛ به طوری که بعضا سطح بام حمام ها هم سطح زمین های اطراف و یا کمی بالاتر بود. به همین جهت بام برخی گرمابه ها به محلی برای بازی کودکان تبدیل می شد! این که چرا بنای آنها را در قسمت گود زمین می ساختند دلایلی داشته که شاید یکی افزایش استحکام بنا و دیگری آسان شدن انتقال آب به درون حمام و سوم تثبیت دمای درون صحن حمام، بوده باشد. نور گیرهای گنبدی شکل روی سقف حمام ها از فاصله های دور قابل رویت بود.
ساختمان گرمابه ها دو صحن مجزا داشتند؛ سقف و دالان و سردر درون صحن ها به شکل طاقی و هشتی و گچ کاری هایی با ویژگی معماری لاری ساخته شده بود. وسط صحن ورودی، حوضی وجود داشت که در اطراف حوض و حاشیه های داخل صحن، دو یا چند دالان هشتی به نام بهنَه (رخت کن) ساخته شده بود. در هر بِهنَه هم طاقچه ها یا کمد های متعددی تعبیه شده بود تا مشتری ها لباس های خود را درون آن جای دهند. مقابل هر بهنه و در کنار حوض، سکوی کوچک سنگی قرار داده بودند تا فردی که از درون حمام خارج می شد بر روی این سکو ها بایستد و پای خود را شستشو داده و طاهر کند.معمولا این حوض کوچک با آب سرد پر می کردند که بعد از شستشوي پا در این حوض کوچک اعصاب راحت می شد .
همچنين تعدادی آینه کوچک وبزرگ در اطراف بِهنه ورودی حمام به دیوار نصب می کردند. دربالای راهرو حمام با خط زیبا شعر هایی به این مضمون نوشته شده بود که امانت خودرا تحویل صاحب حمام داده در غیر اینصورت مسئولیتی صاحب حمام ندارد .
همچنین در قسمت زیر سکوهای هر بهنَه، محفظهاي جهت جای دادن کفش و دمپایی تعبیه گردیده بود. مشتری حمام به هنگام ورود به گرمابه، معمولا با راهنمایی حمام دار در یکی از بهنه ها مستقر می شد و لباس هایش را در طاقچه یا کمد جای می داد و با بستن پارچه لنگی که همراه خود داشت و يا از حمام دار تحویل می گرفت، وارد صحن اصلی و داخلی گرمابه می شد. البته مشتری علاوه بر لنگ، سایر ملزومات مورد نیاز (سدر و گل سر شور و نوره و …) را از صاحب حمام دریافت می کرد.
اگر چه بعضا مشتری ها و به ویژه خانم ها مواد و اسباب لازم را با خود به حمام می آوردند. درون صحن اصلی حمام و در گوشه ای از آن، مخزن نسبتا بزرگی مملو از آب گرم به نام خَزينه ( خزانه )وجود داشت.
دمای آب خزانه بالای پنجاه درجه و گاهی متغیر بود. مشتری های گرمابه به هنگام ورود در خزانه آب تنی می کردند. با ظهور و پیشرفت فن آوری لوله کشی و نظارت سازمان های بهداشتی، درب خزانه حمام ها بسته شد اما آب آن به وسیله لوله به اتاقک هایی به نام نمره هدایت می گردید.
گوشه ای از صحن داخلی حمام برای زدودن موهای زائد بدن با استفاده از نوره (نوره خانه) اختصاص یافته بود. در داخل حمام ظروفی فلزی یا گِلی وجود داشت که به وسیله ی آن ها از خزانه برای شستشوی بدن، آب برداشت می شد. درون حمام چندین کارگر (دلاک) کار کیسه کشیدن و اصلاح صورت را انجام می دادند. حضور در حمام گاهی چند ساعت طول می کشید و مشتری ها که معمولا اهالی یک محل بودند، از این فرصت برای گپ و گفتگو استفاده می کردند. برخی جوانان قبل و یا بعد از کیسه کشی و بنا به درخواست، بدن شان موردمُشتُ مال ( ماساژ و مالش و نرمش )قرار می گرفت و دلاک با حرکت دادن دست و پا و گردن آن ها در جهات مختلف به اصطلاح خستگی و کوفتگی را از بدن آنها خارج می کرد!
هر مشتری بعد از اتمام استحمام و تمیز و طاهر کردن بدن در آب خزانه و یا زیر دوش، برای خشک کردن رطوبت بدن از حمامی حوله طلب می کرد که دلاک درون صحن با صدای بلند و یا گفتن کلمه ی «خشک» این درخواست را به گوش حمامی می رساند. بلافاصله حمامی با همراه داشتن یک یا چند حوله وارد صحن داخلی می شد و حوله را بر روی بدن مشتری می انداخت. مشتری با خداحافظی از صحن داخلی خارج و وارد صحن ورودی شده و بعد از طاهر کردن پای خود (درون حوض) بر روی بهنه ی حمام قرار می گرفت و بعد از خشک کردن، لباس های تمیز خود را که درون بُقچه ی مخصوص حمام جای داده بود ، می پوشید. اگر مشتری در ساعات اولیه ی صبح (قبل از طلوع آفتاب) به حمام آمده بود، با یک استکان آب گرم از طرف حمامی پذیرایی می شد.
بیان جملات «عافیت باشد» به شخصی که از حمام خارج می گردید، بعد از سلام و احوالپرسی جزء تعارفات مرسوم و معمول بود. درون صحن حمام و در کنار خزانه، سکویی برای اقامه ی نماز تعبیه شده بود. در اوقات شرعی به ویژه در ساعات اولیه ی بعد از اذان صبح، مردانی که به حمام می آمدند، بعد از آب تنی در خزانه، بر روی سکوی مزبور قرار گرفته و نماز خود را اقامه می کردند.
اگر خانواده ای عروسی داشتند، با وقت قبلی، حمام را برای عروس و همراهان آن قُرق می کردند. البته آوردن عروس و داماد به حمام دارای مراسم خاصی بود. هم چنین اگر در خانواده ای زنی زاییده بود، بعد از چند روز شخص زائو و نوزادش به اتفاق همراهان برای استحمام به گرمابه می آمدند که درون حمام برای صحت و سلامتی زائو و نوزادش توسط مامای محلی (لا لا) کارهای خاصی صورت می گرفت.
هم چنین اگر شخصی از دنیا می رفت، بعد از مراسم هفت او، یکی از بستگان دور یا نزدیک و یا همسایگان و دوستان متوفی، خانواده و خویشان مرحوم را با پرداخت هزینه هایش به حمام محل برای استحمام و اصلاح سر و صورت دعوت می کرد! برای گرم کردن آب خزانه، اتاقی مخصوص به نام طون (آتش خانه) در پشت خزانه وجود داشت. البته در کنار آن سردابه یا اتاق دیگری برای انبار سوخت ساخته شده بود. واسطه ی بین آب خزانه با قسمت خارجی آتشدان، دیگ فلزی بزرگی بود که زیر دیگ سوخت موردنظر را آتش می زدند تا گرمای آن به وسیله ی دیگ به آب خزانه هدایت شود.
سوخت طون حمام ها معمولا از پِهِن حیوانات ( سُر) تشکیل شده بود و در این اواخر از گازوئيل و نفت استفاده می کردند. در هر حمام، کارگری مأمور گرم نگه داشتن خزانه بود. این شخص توسط حیوانی باربر، سوخت مورد نیاز را به طون حمام حمل می کرد و دائما با ریختن و پاشیدن سوخت بر روی آتش آن را شعله ور نگه می داشت.
برای تهیه ی آب مورد نیاز خزانه ی حمام، حلقه ی چاه نسبتا عمیقی در نزدیک حمام حفر شده بود که بر بالای دهانه ی آن چرخی نصب می گردید. طناب بلندی که یک سر آن به دول بزرگ (دول چاه) و سر دیگرش به بدن گاوی متصل بود، بر روی چرخ قرار داشت. کارگری، گاو را در محوطه ای طویل و وسیع به نام گُ چاه حرکت می داد و با دور و نزدیک کردن آن به حلقه ی چاه، دول را درون چاه فرو می برد و آب استخراج می کرد و درون حوضی به نام بَردی می ریخت. آب بَردی توسط جدول یا لوله ای به طرف خزانه منتقل می گردید.
ساعات کار حمام ها بدین صورت بود که همه روزه از اذان صبح تا ساعتی بعد از طلوع آفتاب و نیز روزهای پنج شنبه و جمعه از صبح تا غروب آفتاب به مردان اختصاص داشت (حمام مردانه) اما بقیه ی روزها بعد از طلوع آفتاب تا غروب برای خانم ها اختصاص می یافت (حمام زنانه). البته اکثریت حمام های قدیمی لار حمام زنانه ومردانه آن مجزا بود هرچند در یک جا قرار داشت . در ایام ماه مبارک رمضان، حمام ها تا پاسی از شب نیز فعالیت می کردند. معمولا در جوار هر حمام، یک آرایشگاه یا سلمانی مردانه نیز وجود داشت که متعلق به خانواده صاحب حمام بود. برخی حمام داران (دلاک ها) در گذشته، رگ زدن (نوعی حجامت و خون گیری مرسوم قدیم) را انجام می دادند.
یعقوب ( صمد ) کامجو