اگر گزارشهاي مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي حكام از خرداد ۸۲ تاكنون مرور نماييم ملاحظه ميشود اين گزارشها به نحوي تهيه ميشود كه مدير كل جواب اجمالي…
اگر گزارشهاي مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي حكام از خرداد ۸۲ تاكنون مرور نماييم ملاحظه ميشود اين گزارشها به نحوي تهيه ميشود كه مدير كل جواب اجمالي به خواستههاي به حق ايران بدهد و كشورهاي غربي بويژه آمريكا را از خود راضي نمايد و هر بار سوژه برخورد منفي براي اعمال فشارهاي سياسي به ايران را در نوشتههاي خويش بگنجاند.
در تيرماه ۸۶ بين ايران و آژانس موافقتي به عمل آمد كه از ۶ موضوع زير رفع ابهام گردد.
پلوتونيوم، منشأ آلودگيها ، پلوتونيوم ۲۱۰، سانتريفيوژهاي p1,p2 نيمكرههاي فلزي و معدن گچين.
اين عمل جداي از گزارش۱۰۰۰ صفحهاي ايران به آژانس بود و بيشتر جهت روشنگري دوچندان و رفع گزارشهاي چند پهلو صورت گرفت كه البرادعي در شهريور، آبان و اسفند ۸۶ اعلام داشت: «يافته هاي آژانس با دادههاي ايران مطابقت دارد»
اگر اين مطلب را در كنار گزارش ۱۶ نهاد اطلاعاتي امريكا مبني بر اينكه از سال ۲۰۰۳ به بعد ايران هيچگونه فعاليت هستهاي نظامي نداشته است قرار دهيد راه براي بسته شدن پرونده هستهاي ايران هموار بود اما تصويب قطعنامه ۱۸۰۳ در اسفندماه ۸۶ و گزارش اخير البرادعي نشان ميدهد اعمال فشارهاي سياسي آمريكا و پاس دادن پرونده ايران و اتهامات واهي و بياساس تداوم خود را حفظ كرده و جهان در شناخت حقايق وحدت نظر ندارد و اسباب بهانهجوييها به قوت خود باقي است و اين عمل اعتبار آژانس و شخص البرادعي را در افكار عمومي آزاديخواهان جهان تضعيف ميكند و به عكس ماهيت صلحآميز بودن فعاليت هستهاي ايران را آشكارتر ميسازد.
هرچند اين كار خرسندي آمريكا را به دنبال خواهد داشت اما نتيجهاي عايد آمريكا نخواهد شد همينطور كه نيويورك تايمز نوشته بود: «گزارش البرادعي در تأييد ادامه برنامه هستهاي از سوي ايران نشان داد، امريكا و متحدانش راهبردي براي بازداشتن تهران ندارند….
به اميد تعالي علمي جامعه اسلامي ايران در همه ابعاد
مدير مسئول