از ٣٦٥ برکه لار، که بهقدر روزهای سال است، تنها ١٢٠ برکه باقی مانده؛ زنده و سیراب از آب باران. لارستان در جنوبیترین نقطه فارس روزگاری مهد برکهها (آبانبارها) بود….
از ٣٦٥ برکه لار، که بهقدر روزهای سال است، تنها ١٢٠ برکه باقی مانده؛ زنده و سیراب از آب باران. لارستان در جنوبیترین نقطه فارس روزگاری مهد برکهها (آبانبارها) بود. لاریها خودشان میگویند در تاریخ نوشته این شهر بزرگ ٢٤هزار برکه داشت که هم آببند بود و هم منبع آب شرب مردم. در این سالها اما که سالهای تشنگی زمین است و خساست آسمان، برکههای بسیاری از بین رفت. برکهها اگر چه موقوفی بود، اما یکبهیک فروخته شد و تخریب؛ یا زیر آسفالت جاده خفه شدند، یا سنگینی مجتمعهای تجاری لهشان کرد. در این میان برای مردم، برکههای بازمانده هنوز منبع آب آشامیدنی است. همیشه همینطور بوده. برای همین است که حالا نهضتی به راه افتاده برای احیای دوباره برکههای لارستان تا بگوید: «برکهها هنوز زندهاند.»
چهار روز پیش از آنکه جلسهای برای تشکیل گروه مردمی «احیای برکهها» برگزار شود، یک برکه دیگر تخریب شد، اما نهضت احیای برکهها پای تصمیمش ایستاده: مرمت و بهسازی برکهها. مردم هم به استقبال آمدهاند. همین حالا در لارستان ٧ برکه تازه ساخته شده، یک برکه مرمت شده و برکههای دیگر برای مرمت رفتهاند توی صف؛ برکههای شهرها، روستاها، صحراها، کوه و دشتهای لارستان بزرگ. در تمام این سالها، مردم همیشه برای نجات برکهها پیشقدم شدهاند و تشکل تازهتأسیس هم از آنها که مکنت مالی دارند، طلب کمک کرده است تا به یاد گذشتگانشان به برکهها جان دوبارهای دهند.
قصه برکههای لارستان
برکههای گنبدی لارستان، مثل کوزههای پر آب در دل زمیناند؛ مثل هزاران مسجد با گنبدهای سنگ و ساروج. از روزگاران گذشته در این دیار، آب باران با این سازهها ذخیره میشد. برکهها بدون آب میمیرند و استادکاران برکهساز، آنها را طوری در پایینترین سطح هر منطقه بنا کردهاند که آب آنها راکد نمیماند؛ آبی که در تابستان خنک است و زمستان یخ نمیزند و میتواند ذخیره یک سال مردم باشد.
لارستان منطقهای گرم و خشک است؛ یک تا دو بار در سال بارندگی دارد و خیلی که باشد، سه بار. به همین دلیل از سالها پیش، مردم آب را در برکهها ذخیره میکردند. این برکهها به رودخانههایی وصلاند که از آب باران تغذیه میشوند. این کار از زمان زرتشتیها شروع شد. اين سازهها نگهبان آباند و شناسنامه تاریخ لارستان؛ معتمد، قنبر علی بیگ، چهار برکه و فرودگاه. اینها بعضی از آبانبارهای ثبتشده در فهرست میراث فرهنگیاند، اما فعالان میراث فرهنگی میگویند، لارستان شهر برکههاست، برکهها گنجینه مردماند و باید این نام را جهانی کرد.
جنبشی برای زندگی دوباره برکهها
تیرماه امسال شورای شهر لارستان از مسئولان ادارههای اوقاف، میراث فرهنگی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت نیرو هم خواست پیگیر احیا، مرمت و لایروبی آبانبارهای مناطق مختلف این شهرستان باشند. بعد از نامهنگاریها، مردم نیکوکار هم به این جنبش پیوستند و اواخر آذر همایش «نهضت احیای برکهها» برگزار شد تا گروهی مردمی برای این کار تشکیل شود.
صمد کامجو، فعال میراث فرهنگی و اجتماعی و عضو پیشین شورای شهر لار میگوید که چند روز قبل از برگزاری جلسه، یکی از برکههای نادر را در صحراهای لار تخریب کردند؛ برکه دوطبقه چولاقو. هیچ نامی از این برکه در خبرها نیست و هیچکس برای تخریب آن مجازات نشد. «تخریبها چنان بوده که ٣٦٥ برکه لار را به ١٢٠ رسانده.» آن روز در جلسه ٧ عضو هیأت امنای انجمن برکهها انتخاب شد تا در مقابل تخریبهای هر روزه برکهها بایستند.
حالا کامجو که از ١٥ سال پیش بررسی تاریخ قلعهها، بادگیرها، پلها، قناتها و برکههای لارستان را آغاز کرده، میگوید که مردم برای احیای برکهها به تکاپو افتادهاند: «در روستای کَرمُستج دارند هفت برکه جدید میسازند و سه برکه هم در «اِوَز» ساختهاند. دو روز پیش برکه «نو» را در محله سبزکوه شهر قدیم لار اندود کردند و تعمیر؛ برکههای دیگری هم در حال بررسیاند.»
او به کتاب «لارستان کهن» اشاره میکند که در آن آمده «ایالت لارستان» روزگاری ٢٤هزار حلقه برکه داشته؛ از لارستان بزرگ تا بندرعباس و بوشهر و…. کامجو بیشتر از ٣هزار برکه را در کل لارستان شناسایی کرده است؛ در ٦ بخش و ٨ شهر آن.
اسحاق شاکری از فعالان اجتماعی لارستان در جلسه ٢٢ آذر گفته بود که تخریب برکهها «نشانهای از این است که در این سالها به راحتی برکهها را پر از خاک کرده و به جای آن جاده و ساختمان ساختهاند.» کامجو میگوید که حتی روی کوهها و در بیابان بایر هم برکههایی پیدا میشود: «٤٠ کاروانسرا در نزدیکی لار وجود دارد؛ از شیراز تا لار، لار تا بندرعباس و بندرلنگه تا لار. اینها روزگاری مسیر عبور کاروانها بود و کنار همه این کاروانسراها، یکی، دو برکه هست. سال ٣٩ زلزله بزرگی آمد و بعدها شهر جدید ساخته شد. حالا در «شهر قدیم» روستاییان هنوز از آب برکهها استفاده میکنند؛ هر چند همه روستاها لولهکشی شده اما آب شور است. در لار هم همینطور است، مردم یا دستگاه تصفیه آب دارند یا از آب شیرین برکهها استفاده میکنند.»
در لار کسی آب نمیفروشد
در روزگار قدیم پمپ نبود و مردم با قرقره و سطلهای روغنی، با زور دست آب را بیرون میکشیدند. کامجو به زبان محلی میگوید: «با پیپ و کَندَر.» لار روزگاری قنات داشت و اکنون ندارد: «همه قناتهای لارستان از بین رفتهاند. چشمهها هم. تنها چیزی که باقی مانده، برکههاست.» بعد میگوید: «این هنر گذشتگان ماست و باید از آن نگهداری کنیم.» او و فعالان دیگر به فکر افتادهاند که «لارستان، شهر برکهها» را جهانی کنند و امیدوارند که اداره میراث فرهنگی بیشتر از قبل به فکر برکهها باشد.
سیما علویه، رئیس اداره میراث فرهنگی تنها مسئولِ دولتی حاضر در نشست چند روز پیش برای تشکیل گروه مردمی احیای برکهها بود. او آنجا گفت: «در یزد هیأتامنای آبانبارها را تشکیل دادند که بسیار موثر و مفید بوده و ما هم در سالهای پیش این پیشنهاد را دادیم که با استقبال مسئولان مواجه نشد اما دوباره قرار است این اتفاق در لارستان بیفتد.» او از برکههای ثبتشده در لار یاد کرد؛ از گراش، اوز و خنج و گفت: «ثبت آبانبارها مهم است و نباید آنها را واگذار و خراب کرد و فروخت اما موضوع مهمتر پس از ثبت برکهها، ماندگاری آنهاست که مثلا شهرداران باید تلاش کنند و ممر و کانالهای آب این برکهها را احیا کنند تا آبگیری انجام شود، نه اینکه با خشککردن این کانالها عملا باعث تخریب برکهها باشیم.»
کامجو میگوید که پدرش استاد معمار بوده و خانهشان روی یک برکه؛ «٢٠متر برکه زیر خانه است که چهار دهانه دارد و خانههای همسایه را سیراب میکند.» او که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است و درحال نوشتن کتاب دانشنامه لارستان، درباره برکهها میگوید در لار آب برکهها فروشی نیست: «قدیم هم اگر سقایی آب میآورد، دستمزد میگرفت، نه پول آب. آب فروختن برای ما مکروه است، چون لارستان، مثل تهران آب ندارد. الان هم آب برکههای لار رایگان است. هر آبی را هم به برکهها نمیریزیم، برکههای لارستان با سیلابی که سالی دو سهبار روان میشود، سیراب میشوند.» برکهها در روزگار خشکسالی، آب حیات اهالی لارند. مردم این را میدانند. برای همین است که «خودشان برای لایروبی برکهها پیشقدم میشوند، مرمت و اندود میکنند، خودشان پمپ نصب میکنند و کنار هر برکه آب سردکنی کار میگذارند اما مسئولان خیلی به این کارها بها نمیدهند. مردم هیچوقت برکهها را از بین نمیبرند، چون قدر ذخیره آب را میدانند.» اعضای تشکل احیای برکهها به شهردار هم گفتهاند که اگر وسط طرحهای توسعهای به برکهای رسید، باید سر جاده را کج کند، انگار به یک مسجد رسیده، چون «برکهها مقدساند و روش نیاکان ما برای نجات از خشکسالی.»
ساختمانهای تجاری جای برکهها
«ساخت برکهها به آن آسانی نیست که بیتوجه تخریبش میکنند. تکوتوک استادهای کاربلد برکهساز در لار بازماندهاند.» کامجو که خود ١٥٠ برکه زنده را در لار شناسایی کرده، میگوید: «تعداد زیادی از آنها یا مخازنشان زیر خاک رفته و تنها پوشش گنبدیشان مانده یا به کل تخریب شدهاند. در این میان با اینکه درست میان چهاربرکه که از برکههای معروف است، مسجد ساختهاند، برکه سالم مانده است. در سالهای پس از انقلاب که شهر در حال توسعه بود، بسیاری از برکهها تخریب شدند؛ با اینکه همهشان جزو اوقاف به حساب میآیند.»
او چهار سال در شورای شهر لار فعال بوده و از ماجرای این تخریبها خبر دارد: «شاهد بودم که برکهها را میفروختند، تخریب میکردند و بعد جای خالیشان با ساختمانهای تجاری پر میشد؛ اما مگر نه این است که اگر موقوفهای خراب شود، باید یکی دیگر به جایش ساخت یا هزینهای بابت همان هدف خرج کرد؟ آن زمان کسی برای برکههای تخریبشده چنین نکرد. سال ٧٢ تا ٧٤، شهرداری و اوقاف لار بیش از ٢٠ برکه را تخریب کردند اما برکهها گنجینه مردم این دیارند.» آن زمان با پیگیریهایی که شد، یکی از «دهان شیر»های تخریبشده را دوباره مرمت کردند و تخریبها را به اداره میراث فرهنگی لار گزارش دادند.
ساخت و مرمت تمامی برکهها کار خیّران است. این فعال میراث فرهنگی میگوید که از قدیم اینطور بوده است: «مثلا حاجی غلامرضا معتمد لاری، خیّری بود که ١٥ برکه در لارستان و هرمزگان ساخت. حاجی غلامرضا ٩٠ سال پیش از دنیا رفت اما هنوز در لار از او که به جز برکه، کاروانسرا و پل و حسینیه ساخته به نیکی یاد میکنند.» حالا حتی تعمیر و لایروبی برکهها را هم خود مردم انجام میدهند. از اداره بهداشت هم مرتب برای کلرزنی آب میآیند و درجه EC آب برکهها را میسنجند؛ تک به تک.
سحر یادگارفرد، عضو دیگر هیأتمدیره تشکل احیای برکهها هم میگوید: «مشارکت در فضای مجازی آغاز شده و با کمک گروهی از فعالان و نیکوکاران ادامه دارد. از قدیم اینطور بود که خيرين بركه ميساختند و وقف عام ميكردند. حالا کمکم به صورت حقیقی از گروههای مردمی کمک خواهیم گرفت. با همین کمکهایی که در ماههای اخیر آغاز شده، بازسازی بعضی برکهها درحال انجام است و بررسی برای بازسازی برکههای روستایی دیگر هم ادامه دارد. در سالهای گذشته میراث فرهنگی، همکاری خوبی با ما نداشت اما به تازگی با ما همراه شدهاند. پیشنهاد ما این بوده که برکهها تک به تک شناسنامهدار شوند و روند برندسازی اینطور آغاز شود.»
گزارش: مهتاب جودکی