خو زِشت كَس نَپَسَندِه!(خودش زشت است، زيبايي هيچ هم مورد پسندش نيست) در معني اين كه شخص مغرور و متكبري كه هيچ كس را غير از خودش نميبيند و كسي…
خو زِشت كَس نَپَسَندِه!
(خودش زشت است، زيبايي هيچ هم مورد پسندش نيست)
در معني اين كه شخص مغرور و متكبري كه هيچ كس را غير از خودش نميبيند و كسي را به نظر نميآورد.
**
خو چِدِش، خو واپَس اُندِش
چه شيري مَه تَهِ چَش اُندِش
(خودت رفتي خودت برگشتي
چقدر شيرين به جلو چشمم برگشتي)
در معني با كنايه به عروس خانمهايي گفته ميشود كه با قهر خانه شوهر را ترك ميكنند و بعد خودشان پشيمان ميشوند و برميگردند.
(كه البته از وفاداري و عطوفت زنها نيز حكايت دارد)
**
خُم اَدَنِم و دِل و جون خُم!
(خودم ميدانم و دل و جان خودم)
در معني اين كه كسي از حال و روز ديگران بيخبر باشد و به او كمك نرساند در حالي كه نيازمند كمك و ياري باشد.
**
اِشِ خوش واتِكِ خوش اَبي!
(شپش خود را دوباره به خود برميگرداند!)
در معني اين كه: بسيار خسيس است نم پس نميدهد.
**
يا حُسن و جَمال، يا فهم و كَمال، يا دولت و مال.
يعني در انتخاب دختر براي همسري، همه صفات و امتيازات مثبت را نميتوان از او انتظار داشت.
يا زيبايي ظاهر، يا فهم و شعور و يا ثروت و پولدار بودن خانواده يا خودش همه يكجا در وجود دختر جمع نميشود.
اين ضربالمثل وقتي مورد استفاده قرار ميگيرد كه شوهر، يكي از صفاتي را كه دختر از آن بيبهره است به رخش ميكشد.
(مثلا زيباست ولي پولدار نيست،يا برعكس و يا اين كه زيباست اما فهم و شعور و معرفت درستي ندارد.)
**
گَندَه مرغ، اَلوئِه گَنده درخت اَني!
(مرغ كثيف، روي درخت كثيف مينشيند.)
معني: شخص پست و پليد، از خانوادهاي مثل خودش همسر انتخاب ميكند.
وقتي كسي نتواند لياقت و شايستگي خود را نشان دهد و يا كسي كه به دليل اعتماد به نفس و فقر مالي با افراد پايينتر و ضعيفتر از خود وصلت ميكند، اين ضربالمثل را در مورد او به كار ميبرند.
**
مه كه ماه مَه يارِه، گور بوئَه سِتاره!
(من كه با ماه يار هستم، گور پدر ستاره)
معني: اين كه «اصل» كه با من همراه است به «فرع» چه كار دارم.
اين ضربالمثل وقتي مورد استفاده قرار ميگيرد كه عروس خانمي، شوهرش را با خود همراه و همعقيده ميكند و به اطرافيان شوهر، اهميت نميدهد و به آنان احترام نميگذارد.
**
يكْ شو، صد كَسون شو!
(يك شوهر، صدتا كسان و اطرافيان شوهر)
معني: يك شوهر انتخاب ميكني ولي در اصل با اطرافيان و نزديكان شوهر، صدها نفر را برگزيدهاي كه بايد به آنها به خاطر شوهرت، احترام بگذاري.
اين ضربالمثل نقطه مقابل ضربالمثل بالاست كه ميبايست عروس، به شوهر و هم به اطرافيانش احترام بگذارد.
**
هرچي اُت نِدِده، از دِدَ!
(هر چيزي كه نديدهاي از ديدنش [بترس]
در معني اين كه از هر چيزي كه انتظار ديدنش را نداري، كه برايت اتفاق بيفتد ممكن است هر لحظه شاهد آن اتفاق (بد) باشي.
**
گُلي شَوي كه باغي شَه دَس بيا!
(گلي ميخواهد كه باغي به دستش بيايد)
معني: منتظر بهانه است تا سر فرصت مناسب نقشهاش را عملي كند.
**
هر كه گل اَپاشه، اَلوئه خوش اَپاشِه!
(هر كسي هر گلي بريزد روي سر خودش ميريزد.)
در معني اين كه: هر گلي كه ميزني انگار روي سر خودت زدهاي.
**
بِچ از مامو، مَواسي، دول از چاهبو!
(بچه را از مادر برندار و دلو را از چاهبان جدا نكن!)
معني: دلبستگيهاي هر كسي را از او جدا مكن زيرا در آن تجربه و تخصص دارند مثل مادر و بچهداري و خاك با آب را از چاه كشيدن كه در تخصص چاه كن است.
**
چَش، شَه چِرائه!
(چشمش در حال چريدن است)
كنايه از مردي است كه همسرش زيبا و يا دلخواه او نيست و مدام مشغول چشمچراني و به دنبال زنان ديگر است.
**
و تَشُش گِرا نيسِم و دودش كورِم!
(به آتش او روشن نيستم ولي دودش چشمم را كور ميكند.)
در معني در شاديهايش شريك نيستم ولي در غمهاي او شريكم و به هنگام ناراحتيها كسي را به ياد داشتن و در هنگام خوشي، او را فراموش كردن.
**
اِم اُدايي كه پَسِ پائه مَه واسي!
(او نشسته است كه پشت پاي مرا بردارد.)
در معني اين منتظر مگر من است كه به چيزي برسد يا منتظر است كه خطايي از من سر بزند و با بزرگنمايي تمام آن را به همه بگويد و از من عيبجويي كند. منتظر بهانهاي است كه من به دستش بدهم.
**
تا وَكارِش و بارِش.
(تا وقتي كارايي داري كه توانايي داشته باشي)
يعني اين كه: وقتي سالم و توانمندي،ديگران هم از تو توقع انجام كار دارند و وقتي كه بيمار شدي كسي به سراغت نميآيد و تو را نميخواهند و رهايت ميكنند.
اين ضرب المثل بيشتر در مواردي مورد استفاده قرار ميگيرد كه به زني بگويند جواني و قدر سلامتي خود را بدان كه اگر بيمار و ناتوان شدي شوهرت تو را رها خواهد كرد و زن جوان ديگري خواهد گرفت.