بيبي ميگه بد نيست اگه فارسيزبانان و غريبههايي كه توي شهرمون در حال تحصيل يا كار هستن و اينجا زندگي ميكنن، با كلمهها و واژههاي كليدي لاري كه موارد استفاده زيادي هم داره، آشنا بشن شايد همة اونا به كتاب فرهنگ لارستاني دسترسي نداشته باشن و اين وظيفه ماست كه…
هركِه اُشخَه ناهار مردُم، سِرَه اَنِسِه اَكِنار مردُم!هر كسي از ديگري محبت و خوبي ديد، بايد متقابلاً پاسخگوي محبت او باشد.*** هركه اُشخَه آشُش، اَواسي تَلواسَشهركه خربزه ميخورد، پاي لرزش هم مينشيند.*** هركه وَيَك جا، و همه جا، هركه و چَنْ جا، و هيچ جا!هر كسي كه به يك جا…
مرغ مرغ پا اَبَل دارِه، بَل اَسِرِه خوش اَكُن!چه مكن كه خود افتي**** مرغ يَك پا اُشِه!رأي و عقيده خود را به ديگران تحميل كردن.**** اِمُرغو، اَنُپَگ اُنده!علياصغر به زبان آمده، در مورد كسي كه برخلاف هميشه ساكت بوده يكباره سخن بگويد.**** زكات تخم مرغُم،پنبه دونه!توقع كمك از فقير نداشته…
وسايل بازي:يك عدد چوب يا مَريك عدد توپ تنيس زمينييك عدد سنگ به عنوان نشانهزمين بازي به اندازه زمين هندبال تعدادي ورزشكار بين ۷ تا ۸ نفر قرعهكشي:بعد از اين كه ورزشكاران را به دو گروه مساوي از طريق مِرد آوردن نزد استاد مشخص گرديد توسط استاد از دو تيم…
هر وقت بيبي اشعار و واسونكهاي محلي لاري ميخوند و باهاش، نازنين كوچولو رو به خواب ميكرد خوب گوش ميدادم و زماني كه تكراري نبود هم اونا رو يادداشت ميكردم. توي اين مدت متوجه شدم كه از شعرهايي كه مربوط به «پس عامو» پسر عموست بيشتر استفاده ميكنه. يه روز…
وقتي نوزاد گريه ميكند بايد مامانش اونو بغل و علت گريهاش رو پيدا كنه. شايد گريه نوزاد به دليل ترس و اضطرابي باشه ناشي از گم كردن چيزي باارزش مثل گم كردن صداي قلب مادرش صدايي كه ۹ ماه تمام با شنيدن اون، رشد كرده و حالا كه متولد شده…
دتم دتم كار اشهخيلي خريدار اشهدتم دتم گلاله شهعروس پس خالهشه دتم دتم شو شويماهك ته لو شويدتم دت بل آردهو بدبختي مو آردهدتم دت بل سنگهو خوشوقتي مو كنگهاين هم يك نمونه ديگر از متلهايي است كه توي لار براي نوزادان دختر خونده مي شه.هرچي سعي كردم كه نمونه…
شش ماهگي نازنين، يكي از روزهاي تزريق واكسن و ناآروميهاي اين كوچولوي بيزبون بود. مادر نازنين اونو آماده رفتن كرد تا به همراه پدرش براي زدن واكسن به مركز بهداشت برن. بيبي دلش طاقت نياورد و ازشون خواست تا منتظر بمونن كه خودشو آماده كنه و اين بار همراه اونا…
وقتي ديروز عصر وارد خونه بيبي شدم از سر و وضع بيبي و رفت و اومدهاي همسايهها و تعدادي از اقوام نزديك كه بعضيهاشون يه جعبه شيريني و كاكائو هم به همراه داشتن حدس زدم كه حتماً بيبي برنامه خاصي داره و دقيقه نود ميخواد منو خبر كنه! آخه من…
«مار»در شمارههاي قبل در مورد كاربرد اسامي بعضي حيوانات گفتيم كه اينها علاوه بر اين كه به كلام و صحبتهاي گوينده، شيريني و جذابيت خاصي ميده و معني و مفهوم كلام شنونده به گوينده بهتر تفهيم ميشد، نشان از استعداد، قريحه و فرهنگ جامعه نيز است. در اين شماره «مار»…