خانم ميانسالي كه از مشكلات تنفسي و مفصلي شكايت داشت و اونو بدجوري ناراحت كرده بود، به بيبي مراجعه كرد و بعد از يك سري مقدمهچيني كه چطور و از كي اين مشكلات باش پيش اومده، از بيبي راه درمان دردش را پرسيد كه به چه طريق ميشه اين دردهاي…
جونِه كه بَر جوئه!(جان است كه بر جان است)…خويشاوند ميتواند در غم و درد خويشاوند خود شريك باشد ولي غريبهها خير.*** دَسَّكُم خَسَّه و كار كم پيدا ني(دستم خسته است و كارم پيدا نيست)…. در معني به كسي گفته ميشود كه هرچه تلاش ميكند به نتيجه نميرسد.*** دِگَه پيه بيعاري…
ماه محرم همراه با سوگواريها و عزاداريها، سينهزني و روضهخوانيها و برگزاري مراسم مذهبي زيارت عاشورا خواني و برنامههاي متناسب با اين ايام غمبار سپري شد. اول ماه صفر بود و بيبي طبق يك سنت قديمي و يك برنامه اعتقادي، صدقه خود و همه دختر و پسرها و حتي نوهها…
عصر روز يكشنبه بيبي چند نفري مهمون داشت بيبي قدري آجيل محرم (گَنُم برشته) توي كاسه كرده و با ميوه و چاي جلو مهمونا گذاشته بود و با يك بشقاب شلغم كه در دست داشت و تازه گرم شده بود كه زلزلهاي با تكان شديدش ما رو، متوجه خودش كرد.بيبي…
حالا ديگه خونة بيبي تقريباً به يك مطب خصوصي تبديل شده، خصوصي از اين نظر كه مراجعهكنندهها، افراد خاصي هستن افرادي كه بيبي رو ميشناسن و به نوع درمان و داروهايي كه تجويز ميكنه، معتقدن و ميدونن كه گاهي وقتها «تجربه،بالاتر از علم» عمل ميكنه. آن روز نيز يكي از…
بيبي در ادامه معرفي اسامي جانوران و حشرات به زبان لاري، تعداد ديگري از اونارو در اين شماره به شما آموزش ميده شايد مورد استفاده علاقهمندان قرار بگيره. لِچ:مارمولكبَكو:قورباغهگربه صحروويكرم پشم آلودهاي كه در اوايل بهار در مزارع ديده ميشود. (گربه نوروزي)نيتَك:نوزاد شپشاِش:شپشچيكَلو:جوجه مرغاُشتر:شترسُرخُنگَلو:نوزاد گنجشك كه تازه از تخم خارج…
بيبي گاهي زير لبي اشعاري رو زمزمه ميكنه كه من هم از فرصت استفاده ميكنم و همه رو يادداشت كرده تا براي شما از طريق اين صفحه بفرستم. اشعار واسونكگونه بيبي، در اين شماره بيشتر بوي گُل ميده و گاه از بيوفايي و گاهي هم از مهر و وفاي يار…
پول، اَباره خَرهپول بار خر است.… وقتي كه فرد بياصل، پولدار شود يا فرد بيلياقتي به مقامي برسد.*** پولُش از پارو اَبَرا اَچِداييپولش از پارو بالا ميرود (با پارو پول جمع كردن)… كنايه از اين است كه بسيار پولدار و ثروتمند است.*** پول مَه چو وَكوريپول من به كوري رفت.……
بيبي از حرف «و» در بعضي از كلمات و اصطلاحات لاري با معاني آنها ميگويد و يك شِلنِگي: خيلي سريعو تُفتَك: براي جاسوسي و چشم و گوش آب دادنو تَلَمَرگي: با زحمت زياد و در حال ناتوانيوَ پَنَتَه:به بهانهوَهيله:به موقع است، وقتش رسيدهوَ چَشكنيك:از روي چشم هم چشميوَگذارمونه مرگ:ضعيف – لاغر…
گاهي در صحبتهاي بيبي تشبيهات جالبي است كه شنيدن اونا براي من تازگي داره و بيشتر در مورد اعضاي بدن و اندامهاست. در اينجا به تعدادي از اين تشبيهات اشاره ميكنيم تا مقدمه يا انگيزهاي باشه براي علاقهمندان به فرهنگ و ادب لارستان كهن كه به دنبال تحقيق و جمعآوري…