نوروز در لارستان همانند شهرهای ایران از آداب و رسوم خاص خود برخوردار بوده است. آدابی ساده و زیبا مثل دل های ساده قدیمیان که هر بیننده و خواننده…
نوروز در لارستان همانند شهرهای ایران از آداب و رسوم خاص خود برخوردار بوده است. آدابی ساده و زیبا مثل دل های ساده قدیمیان که هر بیننده و خواننده ای را به وجد می آورد.
مردم لارستان با شور و اشتیاق از ماه آخر سال به پیشواز بهار می روند.
اولین کاری که انجام می دادند از اول اسفند کم کم به گردگیری خانه های خود می پرداختند به جای قالی شویی های مدرن امروزه خاک قالی ها را با چوب می تکاندند و با آب می شستند و روی دیوار پشت بام های خانه ها آویز می کردند تا زیر نور آفتاب خشک شود، تار عنکبوت های زیر سقف را با برگ درخت نخل(پِش فسیل) پاک سازی می کردند.
دودمه (دودها)که زِرِ اَوِل(زیر سقف) اژبسسن (بسته بود) شاتکنا (می تکاندند.)
حیاط را با پیپ و سطل آب و جارو می کردند؛ پتوها را با دست می شستند. کوزه ها را با تخمه «تَلوُ» به خصوص کوزه های زیبای شب برات«شوبراتو» سبز می کردند. کسی سبزه در بشقاب و ظرف های مدل دار نمی کاشت و یا نمی خرید.
در قدیم پخت شیرینی عید نیز در خانه های خودشان درست می کردند چند همسایه در خانه یکی از آنها گرد هم آمده و هر روز به پختن شیرینی برای عید که شامل: دلبرو، قتلمه، چولو، نان فرنگی، زیگورو، بفه شکری، بلبل مشاتو، چنگالو، حلوای گشات«لوز» درست می کردند. برای پخت سمنو نیز آداب و رسوم خاص به خود داشته است.
گویند اولین بار سمنو توسط حضرت زهرا درست شده است به این خاطر با آداب مذهبی همراه بود.
نوروزی بردن به خانه عروس و بچه اول نیز از قدیم تا به حال مرسوم بوده است. نوروزی برای عروسی که تازه ازدواج کرده باشد و با این عنوان که این هدایا عیدی اول او می باشد شامل هدیه ای کوچک که شامل: لباس یا یک قطعه طلا بوده و همراه با شیرینی های لاری و تخم مرغ سبز و کوزه شوبراتو سبز شده برای عروس می بردند. این کار اگر عروس به خانه شوهر رفته مادر عروس و اگر نامزدی باشند از طرف مادر شوهر انجام می گرفت برای بچه اول دختری یا پسری نیز بدین صورت بوده است.
چهارشنبه آخر سال هم مردم در خانه های خود سندلس یا همان اسپند دود می کردند و بعضی از خانه ها آش نذری درست می کردند و در بین همسایه ها و فامیل تقسیم می شد. هر کس هم در کوچه خود چند همسایه با هم جمع شده و هفت بوته خشک را با فاصله آتش زده و از روی آنها می پریدند و با خواندن این اشعار:
*زردی من از تو*
*سرخی تو از من*
*غم برو شادی بیا*
*محنت برو روزی بیا*
*ای شب چهارشنبه*
*ای کلیه جاردنده*
*بده مراد بنده*
چهارشنبههایی که از صدای ترقه و انفجار خبری نبود و رسم و رسوم زیبای خانوادهها در کنار هم شبی خوب و خاطره انگیز را رقم میزد.
شب سال جدید نیز مردم کوزه های آب خود را از پشت بام به پایین می انداختن و می شکستن و می خواندن : «سال نو کوزه نو).
یک یا چند روز قبل از عید نیز به حمام می رفتند و نظافت می کردند؛ زنها و دخترها به دست و پاهای خود حنا می زدند.
اگر در بین همسایه و فامیل شخصی فوت کرده و یا خانواده ای عزادار بود و حداقل شش ماه از فوت آن مرحوم گذشته باشد یکی از نزدیکان لباس رنگی تهیه کرده و برای سال جدید لباس مشکی از تن عزادار بیرون می آوردند.
کسانی که وضع مالی خوبی داشتند لباس عیدی می خرید ولی اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت لباس همدیگر را می پوشیدند چون بچه ها با هم زیاد تفاوت سنی نداشتند لباس خواهر و برادر بزرگ تر را بر تن خواهر و برادر کوچکتر می کردند و بسیار ساده می زیستند.
سفره عیدشان نیز چقدر زیبا و ساده بود و روی آن علاوه بر هفت سین، کوزه آب و نان به نیت برکت سفره گذاشته و سپس با خانواده دور سفره نشسته و سال جدید را با خواندن قرآن و دعا آغاز کرده و به احترام اول دست بزرگتر خانواده را گرفته و از آنها عیدی می گرفتند.
عیدی در زمان قدیم شامل یک تخم مرغ سبز، بلبل مشاتو و سکه یا پول برای بچه ها بود و بزرگترها همان شیرینی که پخته شده را در ظروف ساده و زیبا گذاشته و با آن شیرینی ها از مهمانان خود پذیرایی می کردند. همچنین مرسوم است که در روز اول عید با حضور در آرامستان های شهر و با بردن کوزه سبز بر سر مزار مردگان برای آنها فاتحه می خواندند.
در روزهای تعطیل نیز مردم بیشتر اوقات خود را در خارج از خانه به سر می برند. در ۱۳ فروردین که به سیزده بدر معروف است اقوام و خویشاوندان با حضور در طبیعت از هوای آزاد لذت برده ودر موقع نهار آنهایی که محرم هم بودند از پشت سر یواشکی ماست روی همدیگر می کشیدند وبا سبزی که معمولا کاهو بود یک روز کامل را به جشن و بازی های محلی نظیر لپرگاله، تاب و… می پرداختند.
گردآوری و تنظیم: فاطمه تاجی و صمد کامجو
ف ۱۱۰