چندی پیش پيرامون انگيزه با حجابي و داشتن ايماني ساده اما محكم در نسلهاي گذشته صحبت شد و با استناد به نوشته يكي از جاسوسان رژيم پهلوي اول نكاتي بيان…
چندی پیش پيرامون انگيزه با حجابي و داشتن ايماني ساده اما محكم در نسلهاي گذشته صحبت شد و با استناد به نوشته يكي از جاسوسان رژيم پهلوي اول نكاتي بيان شد. پرسشي كه اكنون فراروي همه مردم ما
خونمايي ميكند اين است كه چرا از پدران متدين و مادران محجوب فرزند بدحجاب تحويل جامعه ميشود؟ كجاي جريان اشكال دارد وقتي پاي درد دلها مينشيني از سير تا پياز جريان برايت بازگو ميكنند كه معلوم نيست كدامين علت و كداميك معلول است؟
دوستي ميگفت ريشه اين جريان در ماهواره است وقتي ميگوييم آمريكا و غرب دشمن است در همه ابعاد دشمن است نميشود در بعد سياسي دشمن باشد اما در بعد فرهنگي دوست! او با تمام وجود و در همه ابعاد دشمني خود را جامه عمل ميپوشاند و ضربههاي خويش را فرو ميآورد.
ديگري ميگفت همه اينها ناشي از فقر است، فقر اقسامي دارد همه فقرها كه فقر اقتصادي نيست گاهي فقر، فقر فرهنگي است. وقتي انسان اهميت فرهنگ خودي را ندارند به فرهنگ بيگانه روي ميآورد و بيگانه عروسكوار بزك ميكند و از او سوء استفاده مينمايد.
سومي اظهار ميكرد اينها ريشه در لقمه حرام دارد اگر خانوادهها مواظب باشند از حرام بپرهيزند و بچهها را با مال حلال پرورش دهند حرفشنوي از حق هم به دنبال دارد اما وقتي از حرام ميخورند حرفشنوي هم نيست و هوا و هوس جاي خود را به عقل و ادراك ميدهد و ميبيني كه چه ميشود.
شخصي ميگفت در اذهان جوانها ارزشها را عوض كردهاند، ضد ارزش را ارزش نام گذاشتهاند بيحجابي و بدحجابي و شالاندازي و…. نشانه تمدن وتجدد و حجاب و اعتقاد و باورها را نشانه ارتجاعي واملبازي ميدانند بايد به آنها فهماند كه كداميك از كشورها با بدپوشيدن و عريان گشتن به جايي رسيدهاند كه ما دومين آن باشيم؟
حتي در كشورهاي غربي زناني كه به مقام علمي يا اجتماعي رسيدهاند ارزشهاي جامعه خويش را اعم از ارزشهاي ديني يا اجتماعي حفظ كردهاند و در برابر ديگران خود را نباختهاند.
به هر حال اين پرسش مطرح است كه بدحجابيها و ناپسند گشتنها چه علتي دارد آيا مجموع اين چند علل كه بيان گرديد يا عوامل ديگر كه بيان نشده يا پنهان مانده سررشته اين مشكلات است، مسألهاي است كه به بررسي و تحليل بيشتر نيازمند است.
شايد عوامل شمرده شده يا عوامل ديگر در اين مهم دخالت داشته باشند اما هرچه باشد علتيابي و رفع موانع عامل مهمي در شناخت مشكل است.
بديهي است تا شناخت صحيح صورت نپذيرد رفع مشكل محقق نميشود .
از صاحبنظران تقاضاي مساعدت و ايجاد راهكار داريم.
سردبیر