صحبت لاری و محتشم کاشانی در مراثی حضرت ابا عبدالله الحسین{ع} اشعار مشابهی سرودهاند. به گزارش گروه شهروند خبرنگار میلاد لارستان، کمال الدین علی محتشم کاشانی شاعر ایرانی عهد صفوی…
صحبت لاری و محتشم کاشانی در مراثی حضرت ابا عبدالله الحسین{ع} اشعار مشابهی سرودهاند.
به گزارش گروه شهروند خبرنگار میلاد لارستان، کمال الدین علی محتشم کاشانی شاعر ایرانی عهد صفوی و معاصر با شاه طهماسب اول است. وی در سال ۹۰۵ قمری در کاشان زاده شد وبیشتر عمر خود را در این شهر سپری کرد.
وی در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت. از او دیوان شعری به یادگار مانده که معروف ترین اثر وی دوازده بند مرثیه ای است که در شرح واقعه کربلا سروده است.
این ترکیب بند مورد توجه عموم و خواص قرار گرفت و شاعران زیادی از آن الگو گرفته و اشعاری سروده اند،
در این بین یکی از شاعران توانا که در این مورد ترکیب بندی سروده است، صحبت لاری است.
در این مجال اولین ترکیب بند مرحوم صحبت لاری که با ترکیب بند اول محتشم(باز این چه شورش است ….) باز نویسی شد و مابقی نیز بازنویسی میشود.
توجه خوانندگان به توانایی زبردستی مرحوم صحبت لاری معطوف می داریم:
ترکیب بند اول صحبت لاری در مراثی حضرت ابا عبدالله(ع)
دل چون درای ناقه چنین بر فغان چراست ؟
جاریست خون ز چشمه چشم این چه ماجراست؟
آفاق گشته تیره و تار این چه ظلمت است؟
عالم گرفت به شور وشغب، این عزا، کراست؟
در هر ورق که مینگرم دفتر غمی است
بر هر دری که می گذرم، حلقه عزاست
آوخ چه شیون است در این گنبد کبود
کان ناله، همچو خانه زنبور، پر صداست
هر سو سپاه اشک روان است فوج فوج
در قلب این سپه، علم آه، گشته راست
دیوار و در، بکسوت عباسیان عیان
شاه و گدا به نسبت شب قیر گون قباست
جان زار و تن نزار و دل افکار و سینه ریش
لب خشک و کام تلخ و زبان تعزیت سراست
روی ار نداد حادثه صعب از چه روی
روی سپهر نیلی و پشتش همان دوتاست
چون شد که این قیامت کبری قیام کرد
با آنکه نفخ صور سرافیل بر نخواست
فریاد از این هلال محرم که تا دمید
یکجان به تن نهشت که چون جرم خود نکاست
دردا اگر نه ماتم رشک فرشته ایست
بال فرشته ، فرش عزا خانه ها چراست؟
آری غم کسی است که بر دست جبرئیل
جنبید مهد نازش ، این راز برملاست
هنگام جوش خون جگر گوشه رسول (ص)
هنگامه مصیبت مظلوم کربلاست
سر بخش حکم دوست سرفراز نشاتین
طغرای سر جریده لب تشنگام حسین(ع)
تهیه و بازنویسی: زهرا قنبری دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی لارستان
ف ۱۱۰
سلام. کاش در مجالس وپارچه نویسی های حداقل سطح شهر استفاده می شد/
خدا رحمتش کند. خدایش چیزی کم ندارد
خدا قوت.ممنون کیف کردیم. منتظر مابقی هستیم
بسیار عالی،لذت بردیم و با فرهنگ و شاعر عزیز شهرمان بیشتر اشنا شدیم
ای بابا هردم از این باغ بری میرسد تازه تر از تاره تری میرسد. کمی هم از حال وروز. ومعیشت مردم.این روزگار بگویید
اساس و پایه هر چیز فرهنگ است دوست بازنشسته لارستانی
سلام.
عالی بود کیف کردیم. کاش بیشتر از این بود