هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سالهای دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضربالمثلهای موجود در زبان لاری کرده…
هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سالهای دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضربالمثلهای موجود در زبان لاری کرده است.
به گزارش میلاد لارستان، زبان یکی از اصلیترین شاخصهای ارتباط بین جوامع بشری بخصوص در محیطهای همزبان و همفرهنگ محسوب میشود. در زبان بااصالت لارستانی نیز به واسطه غنا و محتوای قوی آن، همچون سایر زبانهای دارای ریشه، دارای مضامین و مفاهیم گستردهای است.
هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سالهای دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضربالمثلهای موجود در زبان لاری کرده است. هرچند بسیاری از این ضربالمثلها به ویژه در نسل جوان کمتر کاربرد دارد و به فراموشی سپرده شده است اما به منظور یادآوری و مهمتر از آن آشنایی نسل جدید از غنای زبانی اصیل لارستانی و ترویج بهرهگیری از آن، این ضربالمثلها در چند بخش در پایگاه خبری میلاد لارستان منتشر میگردد که هفتمین قسمت آن را در زیر میخوانید:
شماره : ۳۶
فلانی فَسیلِ دَمِ دِرِدوُ اِسسی
۱- فلانی = اشاره به شخصی دارد
۲- فَسیل = درخت خرما – نخل
۳- دَمِ = در اینجا اشاره به مکان دارد
۴- دِرِدوُ = ( رُمزًه) اشاره به جای کاشت دارد
۵- اِسسی = است
کاربرد این ضرب المثل اشاره به آدم خوش شانس است .
و در این رابطه ضرب المثل دیگه ای هم به زبان لاری است که در پست بعدی در خدمت شما دوستان عزیز هستم .
و اما معنی ضرب المثل اشاره به درخت نخلی دارد که در تقسیم زمین کشاورزی برای آب دهی در وسط واقع شده و از هر طرف آبگیری شود آن درخت بی نصیب نمی ماند و استفاده میبرد گویند…
شماره : ۳۷
آوو اَلویِ برکه ی پُر اَچوو
۱- آوو = آب
۲- اَلوی = رویش – روی آن
۳- برکه = آب انبار
۴- پُر = زیاد – خیلی
۵ – اَچوو = میرود
کاربرد این ضرب المثل از نظر معنی همانند ضرب المثل شماره ۳۶ است که خدمت دوستان ارائه شد و معنی آن به آدم خوش شانس است به عنوان مثال کسی که ثروتمند است هر روز به ثروت آن اضافه تر میشود و یا آن شخص آنقدر خوش شانس است که از آسمان و زمین برایش روزی و برکت عطا میشود میتوان اشاره کرد…
شماره : ۳۸
خر مَمِر بهار اَبوو علف و جو ساهار اَبوو
۱- خر = الاغ – درازگوش
۲- مَمِر = نمیر
۳- اَبوو = میشود
۴- ساهار ( سهار) = بوی گندیده – زحم
کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند به شخصی که طاقت گرسنگی و تشنگی ندارد یا طرف با کم قانع نیست و در آخر امید دادن به آن با فراوانی است آنقدر که زیاد و خراب شود وعده می دهند یا وعده های پوچ و تو خالی …
معادل فارسی آن میتوان به بزک نمیر بهار میاد خمبزه با خیار میاد اشاره کرد .
( خمبزه) = میتوان به میوه ی نارس کال یا خربزه و گرمک و طالبی اشاره کرد.
شماره : ۳۹
یا جو خار بُکن یا پول خار بُکن
۱- جو = جان – جسم – بدن
۲- بکن = امر از کردن – انجام دادن
۳- خار = در اینجا گرفتار – اسیر
کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند اشاره به شخصی دارد خسیس که بدون هیچ زحمت کشیدن بدنی یا خرج کردن مالی میخواهد به هدف خود برسد گویند که میتوان به آدم طمع هم نسبت داد ….
شماره : ۴۰
اَر که اُشنِدِدِ دَروُ دَشت چطور آبَنِ سِرِ مَشک
۱- اَر = هر
۲- اُشنِدِدِ (اُژنِدِدِ) = ندیده
۳ – درو دشت = صحرا – بیابان
۴ – آبَنِ = ببندد ( امر از بستن)
۵- سِرِ = سَر – درب اشاره به( چیزی)
۶- مَشک = وسیله ای برای حمل مایعات در قدیم ساخته شده از پوست گوسفند و بز
واما کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند اشاره به شخصی دارد که وقتی تجربه ای کاری را ندارد نمیتوان آن کار را به آن سپرد و لازم به ذکر است در این ضرب المثل سواد و مدرک مهم نیست کاربلد بودن اولویت است ( کار را به کاردان بسپار ) ….
گرد آورنده ؛ هادی شاکرپور
ف ۱۱۰