توجيه خيانت، عامل فساد

قداست اداره آموزش و پرورش بر هيچ كس پوشيده نيست معلمين دلسوزي كه با تمام همّ و غمّ، ‌خود را براي آموزش نسل نوپاي اين مرز و بوم آماده كرده و برخي مسافت‌هاي طولاني را با ماشين‌هاي عهد گذشته سپري مي‌كنند تا به كلاس درس برسند و در برخي كلاس‌ها هم با نبودن تجهيزات اوليه مانند وسائل سردكننده و گرم كننده قابل اطمينان به تدريس مي‌پردازند و از خودگذشتگي‌هاي برخي معلمان نيز زبانزد خاص و عام است.

بعضي از دبيران آموزشگاهها چنان با ايمان به كار اشتغال دارند كه حتي يك دقيقه وقت را هدر نمي‌دهند و موقع ورود به كلاس با وضو وارد مي‌شوند و نماز شبشان ترك نمي‌شود.

اين يك روي سكه، روي ديگر آن هم مشاهده كنيم كه برخي صندوق ذخيره همين فرهنگيان را مثل آب خوردن بالا مي‌كشند و موقعي كه مي‌خواهند وزير را استيضاح كنند وزير استعفا مي‌دهد و رئيس جمهور هم استعفاي او را مي‌پذيرد و كسي ديگر را به جاي او مي‌آورند كه اخيراً خبر ورود كالاهاي قاچاق از ايتاليا توسط دختر وزير با كارت بازرگاني كسي ديگر و عامل كالايي ديگر منتشر مي‌شود و بعد توسط افرادي مظلوم‌نمايي مي‌شود كه نامبرده نياز به كار داشته و…

راستي چرا با توجيه و تحريف حقايق به جاي اين كه خود را حامي مستضعفان و رنج ديدگان نشان دهند عملاً خويش را يار و ياور رفاه زدگان قلمداد مي‌كنند؟ اين عمل متأسفانه فساد را ترويج نموده و جامعه را به سوي نااميدي و يأس سوق مي‌دهد  و اجراي قانون را فقط براي ديگران مي‌خواهد.

سردبیر