یکی از مواردی که چندین بار توسط مبلاد لارستان مورد اشاره گرفته مقوله پدافند غیرعامل در منطفه و لزوم توجه به آن است. یادداشت زیر نیز که به همین موضوع…
یکی از مواردی که چندین بار توسط مبلاد لارستان مورد اشاره گرفته مقوله پدافند غیرعامل در منطفه و لزوم توجه به آن است. یادداشت زیر نیز که به همین موضوع از نگاهی دیگر پرداخته است به قلم دکتر حامد مقدم عضو هیات علمی گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رباط کریم و عضو گروه فرهیختگان لارستان به رشته تحریر در آمده در ادامه مرور می نماییم. مرور این مطالب با توجه به زلزله اخیر استان کرمانشاه و مروری بر زلزله ویرانگر سال ۱۳۳۹ منطقه لارستان بازهم خالی از لطف نخواهد بود.
در لارستان به دو دلیل موضوع پدافند غیرعامل و الزامات آن باید مورد توجه باشد.
(پدافند غیر عامل مجموعه اقداماتی است که پیش از وقوع بحران باید انجام شود تا آنکه یا بحران (حمله) اتفاق نیفتد و یا اگر بحران بوقوع پیوست، میزان تلفات آن در حداقل باشد.)
این موضوع ، با در نظر گرفتن تجربه بحرانهای اخیر کشور، چند پیشنهاد را به ذهن متبادر می کند:
اول آنکه در لارستان (تمامی شهرها و روستاها) خصوصا در شهرهای لار و گراش و خور و لطیفی، ساخت تعدادی پناهگاه زیرزمینی مقاوم در برابر حملات سهمگین نظامی و در عمق مناسب بسیار واجد اهمیت است. دارا بودن امکان دسترسی به آب شرب، ذخیره غذائی، امکانات امدادی، امکانات اطفا حریق، ماسک و… با تامین تجهیزات تولید برق و تامین گرمایش و سرمایش از ضروریات است. برای این منظور پیشنهاد می شود که مکان یابی و طراحی آنها توسط نهادهای نظامی انجام پذیرد و ضمن برگزاری جلسات توجیهی، جهت اجرا در اختیار خیرین و یا سازندگان مجتمعهای بزرگ تجاری در شهر قرار گیرد و در ازای امتیاز واگذار شده، از جمله الزامات اجرا باشد.
دوم آنکه ضمن نظارت بر ساخت و سختگیری در اجرای ساختمانها، برای تمامی ساختمانهای عمومی مانند مجتمعهای تجاری، مساجد، آپارتمانهای پر جمعیت، بیمارستانها و… داشتن پارکینگ طبقاتی در زیرزمین الزامی و غیر قابل چشم پوشی باشد و ضمنا، این ساختمانها از استحکامات ویژه برخوردار باشند. داین پارکینگها در زمان وقوع بحران می توانند محلی امن محسوب شوند. همانطور که در تجربه زلزله اخیر استان کرمانشاه نیز مشاهده شد، نبود محلهای امن برای اسکان موقت و کمبود چادر و پتو، اسباب بروز مشکلات فراوان مانند سرمازدگی شده است که اینگونه پناهگاهها می توانند مأمن مطمئنی باشند و حتی در صورت بروز بحران در مناطق همجوار (مانند زلزله بستک) محلی برای پوشش محسوب شوند.
سوم بحث آموزش عمومی؛ همه شهروندان بایستی در دوره های اولیه امداد و نجات هلال احمر و آتش نشانی و مانورهای زلزله شرکت نمایند. آموزش نحوه چیدمان لوازم در منزل برای ممانعت از ریزش و سقوط در زمان زلزله و… می تواند در کاهش تلفات موثر باشد و شهروندان را نیز برای خودیاری در زمان بحران آماده نماید. همین افراد آموزش دیده، در زمان بحران در دیگر مناطق قابلیت فراخواندن برای امداد رسانی را دارند.
چهارم خارج کردن تمامی تاسیسات آسیب رسان از شهر. خروج مخازن بنزین از شهرجدید از اهم مسائل است.
پنجم توجه به مجاورتها؛ مثلا مجاورت ایستگاه رادیوئی که در زمان حملات از اهداف نظامی محسوب می شود، با بیمارستان شهر، می تواند بهانه ای برای تخریب بیمارستان باشد. موارد دیگری هم وجود دارد!
ششم آنکه برای مراکز مهم شهر مانند بیمارستان، بایستی چند دسترسی وجود داشته باشد تا در صورت تخریب یک معبر، دسترسی به آنها مختل نگردد.
هفتم وجود فضاهای باز در میان بافتهای شهری جهت امکان فرود هلی کوپتر یا برپائی کمپهای اسکان و بیمارستانهای صحرائی
هشتم طرحهای فوری و ضربتی و ویژه برای نوسازی و بازسازی در بافتهای فرسوده، بهمراه آموزش ساکنان و فشار افکار عمومی و حمایتهای مالی (وام) دولتی
نهم مقاوم سازی ساختمانهای نسبتا قدیم ساخت (حدود ۳۰ سال ساخت) که عموما از مصالح نسبتا با دوام استفاده نموده اند، اما ساخت آنها با محاسبات درست نبوده و یا آنکه سازه در محل هایی دارای ضعف است و یا دچار پوسیدگی شده است. در این باب پیشنهاد می شود که نظام مهندسی پیشگام حرکتی نو در کشور باشد و با آموزش و اعزام تیمهای مهندسی (بصورت مجانی) به ساختمانهای متقاضی، پیشنهادهای مقاوم سازی به مالکین ارائه شود.
دهم ساخت یک مرکز مجهز و ویژه برای بهره برداری در مواقع بحران توسط خیرین یا شهرداری. این مرکز می تواند ما را به منطقه معین و پشتیبان اطراف تبدیل کند. دارا بودن تعداد کافی ادوات آواربرداری و برش و تجهیزات امدادی در این مرکز الزامی است. بجای احداث می توان بر روی توسعه مراکز موجود آتش نشانی، اورژانس و ستاد مدیریت بحران و… تمرکز کرد.
یازدهم خرید و ذخیره مقادیر مناسبی چادر و پتو و امکانات ضروری برای مواقع بحران
دوازدهم حفاظت از منابع آب زیرزمینی درون و اطراف شهر برای استفاده در مواقع بحران
سیزدهم توجه به مراکز تاسیساتی و تامین جایگزینهای مناسب برای هر یک از آنها
چهاردهم حرکت به سوی منابع پایدارتر انرژی، مانند سلولهای خورشیدی، که می تواند یک مرکز محلی تولید محسوب شود و در صورت آسیب دیدن شبکه سراسری، جایگزین خوبی باشد.
پانزدهم ایمن سازی جاده های ورودی و خروجی که ما را به مراکز کشور وصل می کرد. وجود کوههای همجوار شهر و تنگه هایی که راهها از آنجا عبور می کنند می تواند در صورت انسداد در محل تنگه (ریزش کوه-تخریب گذر و…) اسباب قطع ارتباط با بیرون را فراهم آورد.
شانزدهم تقویت حضور مراکز نظامی که علاوه بر نقش حفاظتی و حمایتی در زمان حملات، و کارکرد بازدارندگی (برای حملات زمینی و چریکی)، در زمان بحران به سرعت قابلیت مداخله و امداد دارند.
هفدهم ساماندهی مسیلهای درون شهری و مهار آبها از،بیرون شهر با اجرای طرحهای آبخیزداری و احداث بندهای کنترل جریان آب و حفاظت جدی از حریم مسیلها
هجدهم حتی الامکان تمامی شبکه برق شهری زیرزمینی باشد (البته این امر نیازمند هزینه های هنگفت و اتخاذ سیاستهای کلان در وزارتخانه مربوطه است؛ اما اگر بنای بر اجرا باشد باید تلاش شود تا لارستان بعنوان منطقه پایلوت انتخاب شود)
نوزدهم مناسب سازی عرض گذرها در بافت فرسوده، و یا آنکه برای این بافت با شرایط فعلی، لوله کشی و نصب شیرهای آتش نشانی انجام شده و از امداد رسانی اورژانس و آتش نشانی و پلیس موتورسوار بهره گرفته شود که متناسب با شرایط این بافت است.
بیستم ایجاد مراکز پرورش سگهای زنده یاب و یا هر مرکزی که بتواند به نحوی در زمان بحران به دیگر مناطق کشور خدمات دهد و طبیعتا در زمان وقوع بحران در منطقه به سبب نزدیکی، بهترین و بیشترین امکانات را در اختیار خواهند گذاشت.
بیست و یکم استقرار مراکز درمانی بیشتر در منطقه
بیست و دوم تهیه دفترچه راهنمای ایجاد پناهگاه در زیرزمین منازل مسکونی (توسط نظام مهندسی) و تحویل آنها به عنوان بسته ارشادی مالکینی که قصد ساخت دارند و همچنین، آموزش مهندسین طراح جهت تلاش برای توجیه مالکین به ساخت پناهگاه در ملک خود (مانند تجربه سوئیس که قبلا در کانال درج گردیده بود)
(در حوزه نظامی نیز بایستی مجموعه اقداماتی در نظر گرفته شود)