کُتاب یا مکتب خانه جزء اماکن مقدسه و محل برآورده شدن حاجات به شمار میآمدمحل مکتب خانه مغازه، اتاق بزرگ یا خانهای بود که مکتب دارهای مرد یا مُلا های …
کُتاب یا مکتب خانه جزء اماکن مقدسه و محل برآورده شدن حاجات به شمار میآمدمحل مکتب خانه مغازه، اتاق بزرگ یا خانهای بود که مکتب دارهای مرد یا مُلا های زن، آن را اداره کرده به تعلیم و تربیت کودکان میپرداختند و صورت ظاهر آن عبارت بود از فرش حصیر یا نمد یا گلیمی مندرس و میز کوتاه مکتب دار و چند ترکهی گز وکنار چوب و فلک و کتک و تنبیه از لوازم اولیه و حتمی هر مکتب دار بود که تشخیص داده بود طبع آدمی آسایش طلب و تن پرور آفریده شده که به ارادهی طبیعی اقدام به کارهای تکلیفی نمیکند و معلم هم، هر آینه ملایم و بیآزار باشد به مصادق این بیت: «استاد و معلم چو بود بی آزار، خرسک بازند کودکان در بازار» و به نظر لقمان که ترس برای طفل به منزلهی آب برای درخت است، که هیچ شاگردی بدون آن به منزلت شایسته نمیرسد و از این رو نجنبیده میجنباندندشان و کج نشده راستشان می کردند.
پهلوی دست مکتبدار همیشه دو ترکه وجود داشت، یکی کوتاه برای بچههایی که پای میز آمده در دسترسش بودند و یکی بلند، جهت آنها که اجازهی گریز به خود داده کنار میکشیدند یا مکانشان دورتر قرار گرفته بود. غیر از مدادهای لای انگشتان که ملا قبل از نشستن، بود و نبودشان را دقت مینمود. همچنین از تکالیف هر شاگرد مکتبی بود که چنان چه خانه اش دارای درخت کنار وگز و مثل آن باشد به نوبت ترکه هایی از آن کنده برای مکتبدار بیاورد، چنان چه از وظایف جمله بود که ناهار و شام و دست درد نکندهایی، امثال شیرینی خرما، بادبزنِ تابستان و زولبیای ماه رمضان و علاوه بر کله قند، پارچه های پیراهنی، چارقدی، چادرنمازی، چادر سیاه هائی برای ملاهای زن و قواره های قبایی، عمامه ای و شال و ردا و نعلین برای ملا مکتبدار که به مناسبت یاد گرفتن هر یک از دروس و از بر شدن هر یک از سوره های قرآن ، جهت سپاسگزاری پیشکش ببرد.
*)قاعده آموزش
ابتدای درس مبتدیان با این جملات بود:
(بسم الله الرحمن الرحیم- هوالفتاح العلیم- پس مبارک بُوَد چو فَرّ هُما- اول کارها به نام خدا) و سپس شناخت و مرور حروف الفبا که مکتبدار از روی کتاب نشان داده و خودش خوانده و آن ها باید با صدای بلند توسط چوب الف های که در دست داشتند و روی حروف میگذاشتند تکرار بکنند. پس از آن نوبت شناخت صداها و حرکات حروف و جَزم و مدّ و تشدید و تنوین و کلمه و جمله که باید به همین طریق روز در مکتبخانه و شب در خانه نوشته و خوانده به سینه بسپارند. فرا گرفتن صداها و حرکات نیز بود که نه تنها دشوارترین کلمات فارسی، بلکه جملات عربی و غیر آن را به راحتی قرائت مینمود
*)حروف ابجد
بعد از آن نوبت به یاد دادن حروف ابجد، که لفظ عرب بود، میرسید و این نیز فوایدی داشت و هر چه جلوتر میرفت از آن بهره ی زیادتری میگرفت، از جمله شناخت و تمیز حروف و کلمات فارسی از عربی و دیگر آشنا شدن با صداهای حروف عربی و سهولتِ فرا گرفتن تجوید و ادا کردن صحیح کلمات قرآن.
*)و اما در لارستان :
شهرستان باستانی وکهن لارستان که دارای تمدن وفرهنگی غنی وممتاز دوران خود بوده از قافله علم وعلم آموزی عقب نمانده است ومردم با تاسیس مکتب خانه های متعدد در شهر وروستا فرزندان خویش را با تعلیم وتربیت جدید که یک رسالت الهی به شمار می آمد همدوش دیگر نقاط کشورمان آشنا ساخت . در مرکز شهر لار چندین مکتب خانه تاسیس شد که ملاها وظیفه تعلیم وتربیت وهدایت طالبان علم ومعرفت بعهده داشتند .بچه ها از سن ۷ سالگی در مکتب خانه می گذاشتند . مکتب خانه های پسران ودخترانه از هم جدا ودردو محل جداگانه قرار داشت . ملای پسرها مردان وملای دختر ها زنها بودند. معمولا همسران و زنان ملاها امور تعلیم وتربیت دختران را بعهده داشتند و نیازی به اشخاص دیگری نبود . کلاس ها صبح و بعد از ظهر تشکیل می شد وفقط جمعه ها تعطیل بود .
مدت زمان دوره مکتب خانه ۳ یا ۴ سال طول می کشید و دانش آموزان طی این مدت فرآن وجودی وواجبات ( احکام ورساله ) را بطور کامل وبا دقت فرا می گرفتند ودر سن ۱۱ سالگی فارغ التحصیل می شدند وبرای آنها جشن مفصلی می گرفتند . دانش آموزان طی این مدت می بایست مبلغ دو سناری به مکتب خانه پرداخت نمایند . در غیاب ملاها مبصر یا خلیفه امور کلاس را بعهده داشت . خلیفه ها از دانش آموزان دیگر جلوتر وبزرگتر بودند وصحت قرائت دانش آموزان را تایید می نمودند . دختران قلم به دست نمی گرفتند و نوشتن مخصوص پسران بود و چنین تصور داشتند که اگر دختران نوشتن را بیاموزند فاسد می شوند .
دانش آموزان وقتیکه «عم جزء» را تمام می کردند برایشان جشن می گرفتند و شیرینی وکله قند و قرآن را در سینی می گذاشتند و برای ملا هدیه می بردند .
در همین روز مکتب خانه تعطیل می شد و دانش آموزان در جشن شرکت می نمودند . در زمان رضا خان به دستور وی مدارس جدید وکلاسیک بجای مکتب خانه دائر گردیدند و امور تعلیم وتربیت فرزندان این مرز وبوم بعهده گرفتند . ومکتب خانه کم کم تعطیل واز رونق افتادند و ملاها به منظور تامین معاش خود اکثرا در زیارتگاه ها وامام زاده ها قرائت زیارت نامه وروضه خوانی می کردند . البته در طول تابستان که مدارس تعطیل می شد مکتب خانه فعال وراه اندازی می گشت وفقط قرائت قرآن مجید توسط ملاها آموزش داده می شد .
*)مکتب خانه و ملاهای آن زمان :
۱-مکتب خانه مرحوم آقا سید حسن مصطفوی معروف به آقا حسن ، مکتب خانه ایشان تقریبا در ضلع جنوبی محله امام زاده ظاهرا به نام محله گود واقع شده بود .علاوه بر مکتب داری مرحوم آقا حسن مورد احترام عموم مردم واز قداست وتقوای خاصی برخوردار بودند . استجابت دعای ایشان معروف بود وبرای مراجعین دعا نیز می نوشت .مرحوم آقا حسن از زمانیکه رضا خان دستور خلع لباس معمّمین داده بود کمتر از خانه ومکتب خانه خارج می شد ومقید بودند در کسوت روحانیت باقی بمانند.
۲- مکتب خانه مرحوم حاج سیدجواد موسوی معروف به حاج سید جواد ، معمولامکتب خانه ی ایشان ثابت ویکجا نبود وهر از مدتی تغییر مکان میدادومی گفتند مرحوم حاج سید جواد در تعلیم وتدریس حساب وهندسه ی جدید بیشتر وارد بودوآخرین مکتب خانه ی ایشان پشت مسجد جامع لار بوده است .
۳- مکتب خانه ی مرحوم ملا قنبر که در محله قنبربیگی بوده ودختران مرحوم ملا قنبر ملای مکتبی بوده اند . یکی از آنها بنام هاجر بوده ومکتب خانه ی دخترانه هم در آن محل دائر بوده است .
۴-مکتب خانه ی ملا طالب مدرسی که در همان محل مکتب خانه ی مرحوم ملا قنبر بود ونوه های ایشان در حال حاضر دکترهای حاذق ومهندس های ماهر وآدم های باسوادوبا اخلاق می باشند .
۵- مکتب خانه مرحوم ملا محمد علی که محل مکتب خانه ی ایشان در محله قنبر بیگی یعنی محل قدیمی مکتب خانه ی ملا قنبر بوده است .
۶- مکتب خانه مرحوم ملا غلامحسین که محل مکتب خانه ی ایشان همان محل مکتب خانه ملا قنبر بود .یعنی سه مکتب خانه در یک محل وخانه دائر بوده وخانه ی دیگری که جنب همان خانه وجود داشت مکتب خانه دخترانه بود وهمان هاجر خانم ودیگران دختران ملا قنبر وهمچنین عیال ملا غلامحسین وهمچنین عیال ملا طالب مکتب خانه دخترانه اداره می کردند .
۷- مکتب خانه دیگری جنب منزل استاد ارجمند حجتالاسلام والمسلمين مرحوم حاج غفوری(ره) روبروی برکه قصاب واقع شده بود، بنام مکتب خانه رباب این مکتب خانه دخترانه هم گاهی تغییر مکان می داد.
۸- مکتب خانه آقا سید حسین معصومی جد آقای سید عبدالحسین واعظ زاده در محله کوریچان دائر بود . مرحوم آقا حسین طبع شعر داشت واشعار نیکو می سرود خصوصا اشعار زیبای ایشان در غم سرور وسالار شهیدان کربلا که هم اکنون به عنوان نوحه وختم در سینه زنی ها ودستجات خوانده می شود .فرزند بزرگوار ایشان جناب سید عبدالحسین واعظ زاده از شعرای معروف شهرستان لار وسراینده ی اشعار مذهبی وانقلابی می باشند .
۹- مکتب خانه دخترانه ی دیگری در محله قنبر بیگی جنب آبانبار قنبر بیگی واقع بود که توسط همسر محترمه مرحوم ملا قنبر بنام نصرت مادر بزرگ آقایان فکری لاری اداره می شده است .
۱۰- مکتب خانه مرحوم ملا کربلای عیسی در محله امامزاده واقع شده بود .
تشکر وسپاس از روحانی معزز شهراستاد ارجمند جناب آقای حاج شیخ محمد باقر نخبه الفقهایی و همچنین معلم فر هیخته عبدالرضا علیزاده که در تدوين مقاله فوق زحمات وتلاش بی شائبه ای داشته اند .
تهیه وتنظیم : یعقوب ( صمد ) کامجو